بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان | صفحه ۲۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۶از ۷۴۷ رأی
۴٫۶
(۷۴۷)
یک زن اگر بدونه چطور باید از توانایی‌هاش استفاده کنه، به راحتی می‌تونه مرد رو برای انجام هر کاری راضی کنه. و این قدرتیه که زن بودن به شما میده و باید یاد بگیرید چطور ازش استفاده کنید.
☆...○●arty🎓☆
کاش مشکل فقط رویاهام بود. رویاها می‌تونن تغییر کنن، می‌تونن حتی ما رو هم تغییر بدن اما چیز دیگه‌ای در وجود ما هست که هرگز عوض نمیشه. فراموش هم نمیشه. همیشه هست.
☆...○●arty🎓☆
ـ تو داری قدرت رو با خودکامگی اشتباه می‌گیری. ـ خودکامگی یعنی چی؟ ـ یعنی قدرت برای قدرت.
☆...○●arty🎓☆
بعد باید بی‌درنگ بگویی بله... بگو بله تا خوشحال باشم از بودنت. فقط هم بودنت! این بار داشتنت را نمی‌خواهم دایانا... فقط بودنت! ورق دارد پر می‌شود و مرکب جوهر خالی! اما این نامه نباید تمام شود... این بار تو باید پایان نامه‌ام باشی شهبانو!
☆...○●arty🎓☆
می‌خواهم از امروز به بعد در کنارت باشم و آنقدر برایت بجنگم تا دیگر نتوانی مرا به خاطر رها کردنت بازخواست کنی. می‌خواهم دلیل نداشتنت فقط خودت باشی. دایانا!
☆...○●arty🎓☆
می‌خوام تصمیم درستی بگیری. ـ تصمیم درست چیه؟ باید به توصیهٔ عمو آرتاواز بله بگم یا به توصیهٔ سپهبد بگم نه؟ ـ تصمیمی درسته که پنج سال دیگه نگی به خاطر آرتاواز، سپهبد، من یا ملکه چنین تصمیمی گرفتی. باید بایستی و بگی انتخاب خود من این بود.
☆...○●arty🎓☆
اگر مردم به رفاه عادت کنن با کوچک‌ترین لغزشی در کشور مقابل پادشاه می‌ایستن.
니양이
همیشه بخند دایانا. مهم نیست به چی، فقط... بخند که وقتی می‌خندی، همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.
니양이
آذرگان، جشن نیایش آتش است. آتشی که گرمای آن به زندگی‌مان شور و شوق عشق را هدیه می‌دهد. همان آتش مقدس که برای همه‌مان ارزش خاصی دارد... برای همه و بیش از همه برای من... پوریای من! پیش از تو من بودم و آتشی خاموش در سینه‌ام. اما تو این آتش را روشن کردی. آری! تو بودی که آب را با آتش آمیختی. تو ناممکن را برای هر دویمان ممکن کردی!
red rose
اما من حس می‌کنم باید از تو حمایت کنم. من تلاش می‌کنم این شمشیر رو بلند کنم و به بدنت نزدیک کنم اما فکر آسیب زدن به تو مانعم میشه. ـ نگاهش را از من می‌گیرد. ـ نمی‌دونم در گذشته چطور با تو شمشیرزنی می‌کردم اما دیگه نمی‌تونم. این شمشیر دیگه روی تو بلند نمیشه.
red rose
ـ تو مثل من نیستی دایانا. من ازت خواستم آتش قلبت رو با آتش عشق خاموش کنی. اما تو نمی‌تونی. نمی‌تونی چون آتش بودن رو بلد نیستی. تو آب هستی. پس باید این آتش رو با آب خاموش کنی.
red rose
دادگاه ایران، قلب ایرانه و عدالت، ضربان این قلب. سرزمینی که عدالت نداشته باشه هیچ نداره.
باران
شهرتی که روی سنگ حک میشه، سخت و سرده. از جنس مردم نیست پس فقط ابدی میشه و دوست داشتنی نمیشه. شهرت خسروانوشیروان باید در قلب‌ها و ذهن‌ها حک بشه
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
در تمام این سال‌ها شما، شما مردم تمام هزینه‌های جنگ رو پرداختید و اشراف، تنها اشراف و قصرنشینان لذت افتخارآفرینی و کشورگشایی رو چشیدن. شما برای پیروزی‌ها تاوان دادید و قصرنشینان ازش میوه چیدن.
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
جنگ حتی اگر آرامش و امنیت ما رو تامین کنه، آبادانی و پیشرفت و توسعه رو از ما می‌گیره.
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
امنیت فقط به این نیست که دشمنی مرزهای ما رو تهدید نکنه. امنیت یعنی جان و مال و آبرو و انسانیت ما هر لحظه در امان باشه؛ در امان از فقر، در امان از ترس، در امان از غم و در امان از ناامیدی.
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
در جنگ‌ها خون میدید، جان میدید و عزیز از دست میدید. شما نان میدید. با مالیات‌ها به سربازان نان میدید و نان خود از دست میدید. و بعد نه آبادانی می‌بینید، نه آرامش، و نه حتی امنیت.
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
آرامش و امنیت یک مفهوم فرامرزیه. همهٔ کشورها باید در صلح باشن تا آرامش برقرار باشه.
کاربر ۵۶۸۴۰۴۰
امنیت فقط به این نیست که دشمنی مرزهای ما رو تهدید نکنه. امنیت یعنی جان و مال و آبرو و انسانیت ما هر لحظه در امان باشه؛ در امان از فقر، در امان از ترس، در امان از غم و در امان از ناامیدی.
zohreh
خودت باش پوریا. همیشه... خودت باش
کاربر ۲۹۶۰۶۷۳

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۰۰٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان