بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ آذرگان

بی‌اندازه از اهورمزدا سپاس‌گزارم که در نبود پادشاه چنین شورشی رخ داد. که اگر در حضور پادشاه بود... قدم‌های محکم خسروانوشیروان برای حمایت از مردم سست می‌شد.

هر قدر خطاکار باشیم، برای یک لحظه که لیاقت خوشبختی را داریم!

مهم نیست بقیه چی میگن. این تویی که باید بلند شی. بدون توجه به بقیه، بدون توجه به انتظارات و انتقادات‌شون، تو باید همیشه قوی باشی و بایستی.

ـ بر مردم گرسنه راحت‌تر میشه پادشاهی کرد.

ـ عشق اتفاقی نیست که بیفته. عشق رو باید ساخت.

آدم‌ها اگر به وقتش برای خواسته‌هاشون نجنگن، خیلی زود به شرایط عادت می‌کنن. انقدر که خواسته‌هاشون رو فراموش می‌کنن.

ـ تا وقتی ناز کن که نازت خریدار داره.

ـ دادگاه ایران، قلب ایرانه و عدالت، ضربان این قلب. سرزمینی که عدالت نداشته باشه هیچ نداره.

ـ ترجیح میدم یک زن، دبیر یا وزیر کشور باشه و نقش سیاسی داشته باشه تا اینکه به واسطهٔ زن بودن، در پشت پرده، در سرنوشت کشور دخالت کنه. به ویژه اگر اطلاعات سیاسی کافی نداشته باشه.

مادران ما همیشه یک ستون محکم در خانه بودن.

ملاک درستی یک کار، سختی یا آسونی نیست. کار درست رو باید انجام داد. حتی اگر تاوان زیادی داشته باشه.

پدر را دوست دارم. چقدر آغوش پدر امن است. حتی بارها امن‌تر از آغوش پوریا! آرام می‌گویم: ـ پدرم بهترین مرد دنیاست...

وقتی می‌خندی همه‌چیز تو قلبم سر جاشه.

ـ فکر می‌کنید تمامی مشکلات با یاد اهورامزدا حل میشه؟ ـ البته که فقط یاد خدا کافی نیست اما باید باشه. اگر نباشه، هر اقدام و عملی بی‌نتیجه خواهد بود.

نمی‌تونیم بر پایهٔ خرافاتی که وارد دین شده دانش رو مورد حمله قرار بدیم.

انتظار داشتم همیشه حسرت پنج سالی که کنارم نبودی باقی بمونه اما این روزها حس می‌کنم هزار ساله که تو برای من هستی.

بوسه‌ای طولانی که بیش از شش سال انتظارش را می‌کشیدیم.

ـ دادگاه ایران، قلب ایرانه و عدالت، ضربان این قلب. سرزمینی که عدالت نداشته باشه هیچ نداره.

می‌دونی که وقتی می‌خندی همه‌چیز تو قلبم سر جاشه

عشق اتفاقی نیست که بیفتد. عشق را باید ساخت.