بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اصول پنج‌گانه‌ی برای گرفتن تصمیمات بهتر در زندگی مارک منسن (خلاصه کتاب) | طاقچه
تصویر جلد کتاب اصول پنج‌گانه‌ی برای گرفتن تصمیمات بهتر در زندگی مارک منسن (خلاصه کتاب)

بریده‌هایی از کتاب اصول پنج‌گانه‌ی برای گرفتن تصمیمات بهتر در زندگی مارک منسن (خلاصه کتاب)

نویسنده:مارک منسون
انتشارات:سلپین
امتیاز:
۳.۴از ۱۰ رأی
۳٫۴
(۱۰)
بهترین نقطه در تصمیم‌گیری آن‌جاست که شکست‌های کوتاه‌مدتی را انتخاب کنید که رسیدن شما به موفقیت‌های بزرگ بلندمدت مدنظرتان را امکان‌پذیر سازد؛ چون اکثر افراد، در این مرحله ضعیف عمل می‌کنند. به‌دلیل همین عملکرد ضعیف مردم نیز این‌جا همان جایی است که بیش‌ترِ فرصت‌ها در آن نهفته است...
msadeq
حقیقت این است که همهٔ ما سال‌ها در اشتباه بوده‌ایم.
.
حقیقت این است که همهٔ ما سال‌ها در اشتباه بوده‌ایم. همهٔ ما برآوردی غلط از ارزش‌های‌مان داشته‌ایم و تا زمانی که نپذیریم چقدر در گذشته اشتباه می‌کرده‌ایم، یاد نمی‌گیریم برای حرکت به‌سمت آینده، دربارهٔ ارزش‌های‌مان بهتر قضاوت کنیم.
zahra Dehghan
بهترین نقطه در تصمیم‌گیری آن‌جاست که شکست‌های کوتاه‌مدتی را انتخاب کنید که رسیدن شما به موفقیت‌های بزرگ بلندمدت مدنظرتان را امکان‌پذیر ساز
.
مکث کنید و از خودتان بپرسید آیا مقاصد درونی‌تان با «کسی که می‌خواهید بشوید»، در یک راستا قرار دارد یا خیر.
XSINA
«آیا از این شکست احساس پشیمانی خواهم کرد؟» اگر جواب «منفی» باشد، پس قطعاً مخاطره‌ای است که باید به آن تن داد.
Bahar Abdalvand
به‌جای این‌که حول موفقیت و شکست، یا شادی و درد تصمیم‌گیری کنید، براساس اجتناب از پشیمانی تصمیم بگیرید. پشیمانی‌های‌مان معمولاً بهترین ابزار سنجش چیزهایی است که در درازمدت برای‌مان واقعاً ارزش دارند.
احسان رضاپور
مشکل این است که «مغز سگی» ما در واقع همان چیزی است که رفتارمان را کنترل می‌کند. مثلاً ممکن است ازلحاظ منطقی بدانید که خوردن بستنی به‌عنوان وعدهٔ صبحانه بنا به منطق‌تان، فکر خوبی نیست؛ اما اگر مغز سگی‌تان بخواهد صبحانه بستنی کوفت کند، نهایتاً تسلیم خواستهٔ او می‌شوید. تنها روش تربیت مغز سگی‌تان این است که ازطریق مغز انسانی‌تان به آن بگویید: «نه مارک، درست نیست. بستنی برای صبحانه بده. به‌جاش چیزی بخور که برای سلامتی‌ت خوب و مفید باشه.» به این توصیه عمل کنید تا مغز سگی‌تان را مطیع خود کنید.
احسان رضاپور
احساسات ما همچون سگی است که در سرمان زندگی می‌کند. این بخش از وجودمان فقط تمایل به خوردن، خوابیدن، رابطه و بازی دارد، و هیچ تصوری از عواقب یا ریسک‌های آینده ندارد. این بخشی از وجود ماست که به تعلیم نیاز دارد. احساسات ما مهم‌اند؛ اما به‌نوعی خنگ‌اند. نمی‌توانند به عواقب کار فکر کنند یا چندین عامل مختلف را در حین عمل در نظر بگیرند. احساسات ما عمداً زیادی واکنش نشان می‌دهند. آن‌ها برای زنده نگه‌داشتن ما تکامل یافته‌اند؛ همان وقتی که بوفالوهای آب بندر ساوانا را شکار می‌کردیم یا خلاصه کارهای دیگری مثل این می‌کردیم. وقتی می‌ترسیم، دوست داریم فرار کنیم یا پنهان شویم. وقتی عصبانی هستیم، می‌خواهیم همه‌چیز را بشکنیم. خوشبختانه مغز ما تکامل یافته تا منطق و تواناییِ درنظرگرفتن گذشته و آینده و همهٔ آن چیزهای عالی را داشته باشد. این چیزی است که از ما یک انسان می‌سازد، و نه سگ.
احسان رضاپور
به‌عنوان قاعده‌ای کلی، همهٔ ما شدیداً به‌سمت پاداش‌های کوتاه‌مدت و ارزش عاطفی گرایش داریم. نسبت‌به باورهای قبلی و حفظ اعتبارمان هم تعصب داریم. نمی‌توانیم پاداش‌های بلندمدت را ببینیم؛ چراکه نادیده‌انگاشتن ترس‌ها و نگرانی‌های آنی‌مان دشوار است. احساساتْ ما را از دیدن حقایق محروم می‌کنند.
احسان رضاپور

حجم

۵۳٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۲ صفحه

حجم

۵۳٫۰ کیلوبایت

تعداد صفحه‌ها

۲۲ صفحه

قیمت:
۱,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد