بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نیم کیلو باش ولی عاشق باش | طاقچه
تصویر جلد کتاب نیم کیلو باش ولی عاشق باش

بریده‌هایی از کتاب نیم کیلو باش ولی عاشق باش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۸ رأی
۳٫۰
(۸)
دکتر علی شریعتی: " این تمام چیزی است که می‌توانستیم، نه تمام چیزی که می‌خواستیم!"
وهب حسینی
یک کلمهٔ محبت‌آمیز می‌تواند تمام فصل زمستان را گرم کند!
وهب حسینی
زندگی گرمی دل‌های به‌هم پیوسته است تا در آن دوست نباشد، همه دل‌ها خسته است " فریدون مشیری"
وهب حسینی
اگر آرامش نداریم، از آن رو است که از یاد برده‌ایم به یکدیگر تعلق داریم.
وهب حسینی
عشق، ایستادن زیر باران و با هم خیس شدن نیست عشق، آن است که یکی برای دیگری چتری شود و او هرگز نفهمد که چرا هرگز خیس نشده است.
وهب حسینی
" جبران خلیل جبران" می‌گوید: چه ستمگر است آن‌که از جیبش به تو می‌بخشد تا از قلب تو چیزی بگیرد!
وهب حسینی
مردی که از خطاهای کوچک زن نمی‌گذرد، هرگز از فضایل بزرگ او بهره‌مند نمی‌شود. " جبران خلیل جبران"
وهب حسینی
دوستی از ملا نصرالدین پرسید: " ملا چرا تاکنون ازدواج نکرده‌ای؟" ملا گفت: " آن زمان که جوان بودم تصمیم گرفتم زنی را پیدا کنم که از هر جهت کامل باشد، در نتیجه به دمشق رفتم و در آنجا با زن زیبایی آشنا شدم اما او به کلی از دنیا بی‌خبر بود! بعد به اصفهان رفتم و در آنجا با زن تحصیل‌کرده‌ای آشنا شدم اما زیبا نبود. سپس به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا، باایمان و تحصیل‌کرده‌ای ازدواج کنم!" دوستش بی‌درنگ پرسید: " خُب، پس چرا با او ازدواج نکردی؟" ملا گفت: " آه رفیق، متأسفانه او هم به دنبال مرد کاملی می‌گشت!"
وهب حسینی
" توماس هیلر"، مدیر اجرایی شرکت بیمهٔ عمر ماساچوست به همراه همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بود که متوجه شد بنزین ماشینش کم است. به اولین پمپ بنزین مراجعه کرد و از مسؤول آن خواست که نگاهی به موتور نیز بیندازد، سپس خودش پیاده شد تا قدمی بزند و رفع خستگی کند. او هنگامی که به سوی اتومبیل خود بازمی‌گشت، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفت‌وگو هستند. پس از خروج از جایگاه، هیلر از زنش پرسید که: " آیا آن مرد را می‌شناسد؟" او بی‌درنگ پاسخ داد که می‌شناسد. آنان در دوران تحصیل به یک دبیرستان می‌رفتند و یک سال باهم نامزد بوده‌اند. هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت: " هی خانم، شانس آوردی که من پیدا شدم. اگر با اون ازدواج می‌کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی." زنش پاسخ داد: " عزیزم، اگر من با او ازدواج می‌کردم، او مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین!"
وهب حسینی
اگر کسی را دوست داری نه برایش ستاره باش، نه آفتاب! چون هر دو مهمان زود گذرند! برایش آسمان باش که همیشه بالای سرش باشی!
وهب حسینی
هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق ثبت است بر جریدهٔ عالم دوام ما " حافظ"
وهب حسینی
جوهرهٔ عشق، مهربانی است. " رابرت استیونسن"
وهب حسینی
اگر عشق نداند که فارغ از محدودیت‌ها چگونه بدهد و بگیرد، عشق نیست معامله است. " اِما گلدمن"
کویر
به امید روزی که هیچ فردایی در جایی نباشید که دیروزش بوده‌اید
اسماعیل فرمانی
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش این چراغی است کزین خانه به آن خانه برند
وهب حسینی
از جزا و کیفر کردار خود غافل مشو در زمستان هرچه کِشتی در بهار آید برون
وهب حسینی
مردی که از خطاهای کوچک زن نمی‌گذرد، هرگز از فضایل بزرگ او بهره‌مند نمی‌شود. " جبران خلیل جبران"
اسماعیل فرمانی
جوهرهٔ عشق، مهربانی است.
اسماعیل فرمانی
فرزانه‌ای فهیم، بعد از شنیدن این حکایت می‌گوید: در زندگی زناشویی، شما اعتقاد دارید که عاشق همسرتان هستید، پس مرد می‌کوشد به هر شکلی شده، فردیت زن را از بین ببرد و او را سایه‌ای از خود بسازد. زن می‌کوشد که به هر شکل ممکن، شوهرش را تبدیل به برده یا فردی " زن ذلیل" نماید. این رابطه را می‌توان همه چیز نامید جز عشق! به همین بهانه، جنگی بزرگ‌تر از جنگ‌های خانوادگی بین زن و شوهر در جهان سراغ نداریم، این یک جنگ ابدی است! خانم " دانا کوپر" هم گفته است: اگر من و تو " ما" شویم، دیگر از بارش باران خیس نخواهیم شد؛ زیرا که هر کدام سرپناه دیگری هستیم، دیگر سرما، ما را نخواهد آزرد؛ زیرا هر کدام گرمابخش دیگری هستیم. اکنون دیگر تنهایی آزارمان نخواهد داد؛ زیرا هر کدام همدم و همراه دیگری هستیم. اکنون دیگر یک روح هستیم در دو قالب، برویم تا در کلبهٔ عشقمان سکنا گزینیم و روزها و شب‌های با هم بودن را جشن بگیریم.
عبدالوهاب
هنگامی که یکدیگر را گرامی نمی‌دارید، عشق را از یاد برده‌اید! " باربارا دی آنجلیس"
علاقه مند کتاب

حجم

۳۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

حجم

۳۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۷۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۹۰۰
۲۵,۷۷۰
۷۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد