اگه مشکل داشتی یا صدمه دیدی و یا نیازمند بودی... به سمت آدمای فقیر برو. اونا تنها کسایی هستن که بهت کمک میکنن...
Shadi
ببین، مادر، نگرانیت رو فراموش کن. یه چیزی راجع به بودن توی زندان بهت میگم. تو اونجا نمیتونی مدام توی این فکر باشی که کی آزاد میشی. اینجوری دیوونه میشی. فقط باید به همون روز فکر کنی، بعد به روز بعدی... نهایتا به فوتبال روز شنبه. این کاریه که باید بکنی.
Shadi
ترجیح میدی چی باشی، یه مرد مرده یا یه مفلوک؟ مردن بهتره یا این وضع؟ زیر زمین یا توی خونهای که از گونی پلاستیکی ساخته شده زندگی میکنی، برای بچهت چی رو ترجیح میدی، این که بمیره یا سو تغذیه بگیره؟
Shadi
بانک یه هیولاس. انسان اون رو ساخته، اما نمیتونه کنترلش کنه.
Mary gholami
جان اشتاینبِک در سال ۱۹۰۲ میلادی در شهر سالیناز کالیفرنیا در درهٔ کشاورزی حاصلخیزی حدود بیست مایلی اقیانوس آرام به دنیا آمد، و هر دو دره و اقیانوس اساس کاری بعضی از آثارش را تشکیل دادند. در سال ۱۹۱۹ به دانشگاه استنفورد رفت، جایی که به تناوب در رشته ادبیات و نویسندگی ثبت نام کرد، تا سال ۱۹۲۵ که بدون دریافت مدرک آنجا را ترک کرد. او پنج سال به عنوان یک کارگر و خبرنگار در شهر نیویورک زندگی کرد و همهٔ وقتش را روی اولین رمانش «فنجان طلا (۱۹۲۹)» گذاشت.
ketabbaz