بریدههایی از کتاب بیست و یک راه برای یافتن عشق واقعی
۳٫۷
(۹)
کسی که مقایسه میکند، دیگر عشق نمیورزد!
کسی که عشق میورزد، دیگر مقایسه نمیکند!
مستاجر
نیاز نیست بهدنبال عشق بدویم، زیرا هر قدر بدویم دیرتر به چنگ میآوریم.
مستاجر
اگر میخواهید خوشبخت باشید، ابتدا سعی کنید شریک زندگی خود را خوشبخت کنید، زیرا حس سعادت و خوشبختی شما در درون همسر شماست نه در خودتان.
مستاجر
وقتی از ما سؤال شود چرا به همسر آیندهات عشق میورزی، میتوانیم اینگونه پاسخ دهیم
مستاجر
از یک مقایسه شروع میشود
مستاجر
خداوندا، به من خونسردی و تحملی عطا فرما که در مقابل هر آنچه نمیتوانم تغییر دهم، صبور باشم و تحمل کنم.
مستاجر
یک تشکر ساده میتواند تأثیرش از یک هدیه گرانقیمت بیشتر باشد
تشکری از ته قلب میتواند صدها گام همسرمان را به ما نزدیکتر کند.
مستاجر
اگر سعی کنیم هدف ازدواج را خوشبخت کردن طرف مقابلمان قرار دهیم، پیشاپیش خوشبختترین فرد روی زمین خواهیم بود!
آن وقت ندای قلبی به ما خواهد گفت: «خوشبینانه رفتار کن با وجودی که از درون نمیخواهی به گمراهی هدایت شوی!»
- پس سعی کن همیشه خوبیهای همسرت مد نظر باشد نه بدیهایش!
- هر انسان همانقدر خوبی دارد که بدی، درست مثل خودت!
- اجازه نده افکار منفی در ذهن سالم تو راه یابند!
- و او را با تمام خوبیها و بدهیهایش بپذیر!
نگذار اوقاتت با سپری شدن افکار پوچ از بین بروند! و وقتی پی ببری که چقدر طول میکشد تا پی ببری خودت هم اشتباه داری، احتمالاً زمانهای بسیاری را تباه کردی!
باران
جرأت و شهامتی عطا فرما تا آنچه تغییرپذیر است تغییر دهم و دانش و فهمی ببخش تا بهدرستی این دو را تشخیص دهم.
مستاجر
از طریق کتب سنتی ـ مذهبی فهمیدم که در سرنوشت آدمی اینگونه مقدر شده که بعد از هر سختی، یقیناً راحتی است. شکستها و سختیها هر چند هم که تلخ باشند اما میوه شیرین دارند. از طرفی انسانها را ورزیده و آبدیده میکنند و از طرف دیگر روی خوش زندگی را به آنها نشان میدهند.
باران
تنها یک دلیل برای خنده پیدا کن و بهراحتی بخند، آن وقت خواهی دید هزاران دلیل دیگر خودبهخود پشتِ سر هم پیدا میشوند.
باران
کسی که مقایسه میکند، دیگر عشق نمیورزد!
کسی که عشق میورزد، دیگر مقایسه نمیکند!
حضرت عنایتخان
باران
اگر توانستی عشق را در وجود خود پیدا کن، و اگر هنوز پیدا نکردهای، بدان هرگز در وجود دیگری نیز پیدا نخواهی کرد!
اگر در جستجوی یافتنش هستی بدان در جستجوی خودت هستی، زیرا تو هنوز خودت را پیدا نکردهای!
خودِ واقعی خود را پیدا کن و به آن نزدیکتر شو نه خود ایدهآلیات.
ما از آن جهت عاشق خود هستیم که نمیتوانیم واقعیت خود را ببینیم، فقط زمانی میتوانیم خود واقعیمان را ببینیم که بتوانیم به خود نزدیکتر شده و به واقعیت درون خود بیشتر پی ببریم و اگر توانستیم، بهراحتی میتوانیم شریک زندگی خود را هر چه سریعتر پیدا کنیم.
باران
نیاز نیست بهدنبال عشق بدویم، زیرا هر قدر بدویم دیرتر به چنگ میآوریم. ضربالمثلی در این زمینه حاکی از آن است که دنبال هر چه کنی، از تو فرار میکند! کافی است:
- آرام بنشینی و به ندای قلبیات گوش دهی،
- او هم آرام در گوشه دیگر نشسته و به ندای قلبی خود گوش میدهد،
- این آرامش میتواند فرکانسهای مشترک شما را به یکدیگر پیوند دهد، بدون آنکه هر دو در پیاش تلاش کرده باشید و بدون آنکه خود متوجه باشید! عشق ناگهان بهسراغتان میآید، زیرا هر دو آماده عشقورزی هستید!
باران
سعی کن آنطور که وجدانت میگوید رفتار کنی نه آنگونه که دیگری میگوید.
«بله» بهموقع میتواند تو را همانقدر پُرانرژی و قوی کند که «نه» بهموقع میتواند!
باران
عشق واقعی از احساسات ما برنمیخیزد، بلکه از باور ما نشئت میگیرد، از اینکه چگونه باید اشیا را ببینیم و چگونه اطراف ما هستند.
بروز عشق یک اتفاق ساده و ناگهانی نیست، عشق واقعی زودگذر نیست، بلکه یک عشق پایدار است. بنابراین همیشه باید بدانیم که از طریق چشم میبینیم، با عقل حسابگر گمراه میشویم و از طریق ندای قلبی خود هدایت میگردیم، زیرا عقل حسابگر بهجای آنکه در این بین داوری کند، پیشداوری میکند و همین پیشداوریها باعث میشوند نتوانیم بهدرستی قضاوت کنیم.
باران
هویت، شخصیت و منیّت من را تماماً تفکراتم، سخنانم، اعمال و رفتارم تشکیل میدهند؛ نوع نگرش انسانهاست که هویت آنان را مشخص میکند و عقل سلیم و قلب پاک با هم به مذاکره و مشورت مینشینند و تصمیمات نهایی را با هم میگیرند.
تصمیم مشترک این دو چیزی نیست جز پیدایش یک عشق پاک.
باران
گاهی لحظات سرنوشتساز زندگی میتوانند طوری انسان را میخکوب کنند که دیگر نتواند به حیات خود ادامه دهد
باران
قلب در سکوت با تو سخن میگوید، پیامهای دوستداشتنی، ولی در گفتگو عقل با تو سخن میگوید، آنچه عقل میگوید فراموششدنی است، اما آنچه قلب به تو میگوید هرگز فراموش نخواهد شد، بلکه تبدیل به خاطرهای شیرین خواهد گشت.
باران
زندگی گاه موقعیتهایی را به ما عرضه میکند: مرواریدها را جمع کنیم و صدفها را رها سازیم؛ یا مجبور شویم صدفها را جمع کنیم تا مرواریدهایش را رها سازیم! (گهی زین به پشت و گهی پشت به زین).
حضرت عنایتخان
باران
حجم
۱۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۶۹,۹۰۰
۲۰,۹۷۰۷۰%
تومان