بریدههایی از کتاب ناطور دشت (ناتور دشت)
۳٫۴
(۴۱۳)
«راستی از اون مرغابیایی که تو دریاچهٔ کنار بخش جنوبی پارک مرکزی هستن خبر داری؟ همون دریاچه کوچیکه رو میگم. میدونی وقتی دریاچه یخ میزنه مرغابیها کجا میرن؟ میدونی؟»
S3084
وکیلبودن گمونم بد نباشه. ولی بهم نمیسازه. وکیلبودن وقتی خوبه که بخوای بری آدمای بیگناهو نجات بدی ولی اگه وکیل بشی همچین کاری نمیکنی. فقط عین چی پول درمیآری و میری گلفبازی و بریجبازی و ماشینبازی و خودتو میذاری تو ویترین. تازه حتا اگه بری و آدم بیگناهیو نجات بدی از کجا معلوم که واسه نفسِت این کارو کردی؟ از کجا معلوم واسه این نکردی که بقیه بزنن رو شونت و بگن "چه وکیل توپی هستی" و بهت تبریک بگن که پرونده رو بُردی و خبرنگارا از سَروکولت بالا برن؟ هان؟ درست عین این فیلمای کثافت. از کجا میدونی یکی از همین آدمجعلیا نمیشی؟ مشکل اینجاس که نمیدونی.
Gray
یکجورهایی از این آدمهای بیایمانم. مسیح را دوست دارم ولی بقیهٔ چیزهایی که تو کتاب آمده را نمیپسندم. مثلاً چی؟ خب مثلاً حواریون. راست راستش خیلی رو اعصابماند. بعد از مرگ مسیح خیلی خوب شدند ولی تا وقتی زنده بود، معلوم نبود به چه کارش میآیند؟ آنها مدام بهش ضدحال میزدند. هیچجوره راه ندارد دوستشان داشته باشم.
صدراجون من دوست دارم
«میدونم مُرده! خیال میکنی حواسم نیست؟ ولی هنوزم میتونم دوسِش داشته باشم، نمیتونم؟ چون یکی مُرده دلیل نمیشه که دیگه دوسش نداشته باشی... مخصوصاً اگه هزار بار از جماعتِ زنده بهتر باشه.»
Missy
پول... لعنت بهش... همیشه حال آدم را میگیرد این پول.
Missy
مردم همیشه برای چیزهای مسخره کف میزنند.
Missy
خدا کند وقتی مُردم بندازنم تو رودخانهای جایی. اصلاً هرجا، هرجا غیر از قبرستان.
Nika
فقط تویی که عوض میشوی. منظورم فقط پیرترشدن و این حرفها نیست. پیر هم که نشوی، هیچوقت عین قبلات نیستی. تو مدام عوض میشوی.
Nika
"نشانهٔ یک فرد نابالغ این است که میخواهد به دلیلی، شرافتمندانه بمیرد. و نشانهٔ یک فرد بالغ این است که میخواهد به دلیلی، با تواضع زندگی کند."
R.ali.H
آدمی که سقوط میکنه هیچوقت صدای گرومپِ اُفتادنشو نمیشنوه و به سقوطش ادامه میده
R.ali.H
لازم نیست حتماً آدم بدی باشی تا کسی رو ناراحت کنی. گاهی میتونی آدم خوبی باشی و دیگرونو ناراحت کنی
R.ali.H
همچین ناراحت هم نیستم آنها بمب اتم را اختراع کردهاند. اگر جنگ دیگری در کار باشد، میروم روی بمب میشینم که باهاش پرتم کنند. به خدا خودم داوطلبانه این کار را میکنم.
boshra
«ولش کن. الانو خیلی دوست دارم. یعنی همین الان، همین لحظه. همینجا که باهات نشستم و داریم حرف میزنیم و شوخی میکنیم...»
Fatima
اگر کاری را زیادی خوب انجام بدهی، بعد از مدتی دیگر حواست بهش نیست، میافتی به ادااطوار آن کار. آنوقت دیگر خوب نیست.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
همیشه باید بداند کی هست، کی نیست. باور کن اگر وسط دریا کشتیاش غرق میشد و یکی با قایق میخواست نجاتش بدهد، قبل از اینکه دست دراز کند و دست یارو را بگیرد، اسم طرف را میپرسید. گفتم:
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
در کل خوب نیست یکی آمار مسواکنزدنت را داشته باشد.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
کتابهایی بیشتر حال میکنم که وقتی خواندش تمام میشود، آرزو کنی نویسندهاش رفیق فابریکت باشد و هر وقت دلت خواست بهش زنگ بزنی. البته همچین چیزی خیلی شدنی نیست
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
من آن یادداشت را فقطوفقط برای این نوشته بودم که موقع انداختنم عذاب وجدان نداشته باشد.
~ɢʟᴀꜱꜱ ꜰᴀɢɴᴇʀ
با کتابهایی بیشتر حال میکنم که وقتی خواندش تمام میشود، آرزو کنی نویسندهاش رفیق فابریکت باشد و هر وقت دلت خواست بهش زنگ بزنی.
Fatima
هیچی بهتر از کتابی نیست که هرازگاهی آدم را به خنده بندازد.
Fatima
حجم
۴۰۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
حجم
۴۰۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۲۲ صفحه
قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۷۰%
تومان