- طاقچه
- تاریخ
- تاریخ اسلام
- کتاب عاشورا
- بریدهها
بریدههایی از کتاب عاشورا
۴٫۰
(۳۰)
بانوان محترم نیز ضمن شرکت در مجالس امام حسین علیه السلام شأن و وقار و متانت خویش را حفظ نمایند و با شیوهای که مناسب یک زن مسلمان و علاقمند به مکتب حسینی است، در مجالس و محافل عزاداری شرکت کنند وخدای ناکرده این امر مهمّ دینی را با پوشش نادرست و حرکات ناپسند، به گناه آلوده نسازند که مسئولیت بسیار سنگینی دارد.
sadeghi
تأثیر عمیق این مجالس به قدری است که افراد زیادی در این مجالس، دگرگونی عمیقی یافته و تصمیم بر ترک گناه و معصیت میگیرند، و چه بسا اشخاص گمراهی که با شرکت در این مجالس تنبّه حاصل کرده و راه نجات را پیدا میکنند.
این مجالس به آدمی درس عزّت، آزادگی، ایثار، فداکاری و درس تقوی و اخلاق میآموزد. این مجالس مهد پرورش انسانهای حق طلب و عدالتگستر و شجاع است.
sadeghi
در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است:
«فَعَلی مِثْلِ الْحُسَینِ فَلْیبْکِ الْباکونَ، فَإِنَّ الْبُکاءَ عَلَیهِ یحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ؛ پس بر همانند حسین علیه السلام باید گریه کنندگان گریه کنند، چرا که گریه بر آن حضرت گناهان بزرگ را میریزد» .
به موازات ثوابهای عظیمی که برای گریستن در روایات آمده است، برای گریاندن و حتّی «تباکی» (حالت گریه به خود گرفتن) ثوابهای زیادی ذکر شده است.
sadeghi
گریستن و گریاندن
از مؤثّرترین تدابیر ائمّه اطهار: برای احیای نهضت عاشورا گریه بر امام حسین علیه السلام است. امام سجّاد علیه السلام در طول دوران امامتش پیوسته سوگوار قصّه عاشورا بود و در این مصیبت آن قدر گریست که از «بکائین عالم» (بسیار گریه کنندگان) لقب داده شد.
آن حضرت میفرمود: «إِنِّی لَمْ اَذْکرْ مَصْرَعَ بَنیفاطِمَةَ إِلّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَةُ؛ هر زمان که به یاد قتلگاه فرزندان فاطمه (کربلا) میافتم، اشک گلوگیرم میشود» .
sadeghi
به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله نام آن حضرت را حسین علیه السلام نامیدند، که به گفته برخی از مورّخان: «مردم آن محیط پیش از آن با نام حسن و حسین آشنا نبودند تا فرزندان خود را به این دو اسم نامگذاری کنند و این دو نام از جانب خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله وحی شد، تا آن حضرت بر فرزندان علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام این نامها را بنهد» .
sadeghi
به خدا سوگند نه به شما دست ذلّت میدهم و نه همچون بردگان فرار خواهم کرد
Tida.Amordad
عبور قافله اسیران از قتلگاه
از دشوارترین لحظات تاریخ کربلا، که در عظمت و سنگینی با همه آسمانها و زمین برابری میکند، لحظه وداع جانسوز قافله اسیران با بدنهای پاره پاره شهیدان است.
دشمنان، اسیران دلسوخته را از کنار آن پیکرهای پاک شهیدان عبور دادند، همان پیکرهای غرقه به خونی که یکجا همه عزّت ومظلومیت را در خود جمع و خلاصه کرده بودند.
sadeghi
از حوادث بسیار تکان دهنده در غروب عاشورا، سوزاندن خیمههای آل رسول الله صلی الله علیه و آله بود. این صحنه جانسوز در شرایطی اتفاق میافتاد که بدنهای پاره پاره امام مظلومان و یاران ایثارگر و شهیدش در بیابان رها شده و قبل از آن خیمهها غارت شده بود و جامهها و زیورها از زنان پاک دامن هاشمی ربوده شده بود و آفتاب آن روز که شاهد شگفتآورترین حادثه تاریخ بود به سرعت رو به غروب میشتافت و شب سیاه از راه میرسید. در چنین وضعیت اسفباری که غم و اندوه از هر طرف بر ذریه رسول خدا احاطه کرده بود، دشمن به قصد آتش زدن آشیانههای آن زنان مصیبت دیده، با شعلههایی از آتش به خیمهها یورش بردند. در این حال یکی از سپاه ابن سعد فریاد میزد: «أَحْرِقُوا بُیوتَ الظّالِمینَ!!؛ خیمههای ستمگران را آتش بزنید!!» .
sadeghi
بهترین امان، امان خداست، و آن کس که در دنیا از خداوند نترسد به خدا ایمان نیاورده است. از خداوند خوفی را در دنیا طلب میکنیم که موجب امان ما در آخرت نزد او باشد!» .
sadeghi
امام صادق علیه السلام نقل میکند: «محمّد بن حنفیه (برادر امام حسین علیه السلام) در شبی که فردایش امام علیه السلام از مکه رهسپار عراق بود، به محضر امام علیه السلام شرفیاب شد و عرض کرد: ای برادر! تو بی وفایی کوفیان را نسبت به پدر و برادرت، شناختهای، من نگرانم که با تو نیز چنین کنند. اگر در مکه بمانی، تو عزیزترین و محترمترین شخص خواهی بود.
امام فرمود: «یا اَخِی قَدْ خِفْتُ اَنْ یغْتالَنی یزیدُ بْنُ یزیدُ بْنُ...، ۲۳مُعاوِیةَ فِی الْحَرَمِ، فَاَکونَ الَّذی یسْتَباحُ بِهِ حُرْمَةُ هذَا الْبَیتِ؛ برادر! من بیم از آن دارم که یزید، خونم را در حرم (امن خدا) بریزد و بدین سبب حرمت این خانه شکسته شود» .
sadeghi
لازم به ذکر است روایات و اخباری که از طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در موضوع شهادت امام حسین علیه السلام نقل شده است به اندازهای مشهور بود که ابن عبّاس میگوید:
«ما کنّا نَشُکُّ أهْلَ الْبَیتِ وَ هُمْ مُتَوافِرُونْ أنَّ الْحُسَینَ بْنَ علی علیه السلام یقْتَلُ بِالطَّفِّ؛ مااهل بیت همگی تردیدی نداشتیم که امام حسین علیه السلام در سرزمین طف (کربلا) به شهادت خواهد رسید» .
چنانکه از مفاد این روایت استفاده میشود، نه تنها امام، بلکه عموم اهل بیت حتّی از محلّ شهادت آن حضرت با اطّلاع بودند.
علّامه مجلسی در بحارالانوار هفتاد و یک روایت در این باره نقل کرده است!
sadeghi
در روایتی آمده است: هنگامی که جبرئیل کلماتی را به حضرت آدم علیه السلام برای توبه تعلیم میداد، و او خدا را به پنج تن مقدّس میخواند، وقتی که به نام حسین علیه السلام رسید قلبش شکست و اشکش جاری شد، به جبرئیل گفت: نمیدانم چرا وقتی که نام پنجمی (حسین علیه السلام) را میبرم قلبم میشکند و اشکم جاری میشود؟
جبرئیل گفت: «بر او مصیبتی خواهد گذشت که همه مصایب در برابر آن کوچک خواهد بود. او تشنه کام، غریبانه، تنها و بدون یار و یاور به شهادت خواهد رسید»
sadeghi
به گفته موسیوماربین آلمانی: «مصائبی که حسین علیه السلام در راه احیای دین جدّش برخود وارد ساخت، بر شهیدان پیش از او برتریاش داد و بر هیچ یک از گذشتگان چنین مصائبی وارد نشده است... در تاریخ دنیا، هجوم این گونه مصائب مخصوص حسین علیه السلام است» .
M.H
«غضب خداوند آنگاه بر قوم یهود شدّت گرفت که برای او فرزند قائل شدند، و بر امّت مسیح آن هنگام غضب خداوند شدّت گرفت که او را یکی از سه خدا دانستند و بر زرتشتیان وقتی خشمگین شد که به جای خدا، ماه و خورشید را پرستیدند و غضب خداوند اکنون بر این گروه شدّت گرفت که بر کشتن پسر دختر پیغمبر خود، هماهنگ شدند
Akbar Aghaii
ای خواهرم! تو را به خدا سوگند میدهم و بر آن تأکید میکنم که در مصیبت من گریبان خود را چاک مزن، و صورت خود را مخراش
Akbar Aghaii
ابن زیاد نامهای به این مضمون برای امام حسین علیه السلام نوشت: «امّا بعد! ای حسین! خبر ورودت به کربلا به من رسید، امیرالمؤمنین ـ یزید! ـ به من نوشته است که سر بر بالین ننهم و غذای سیری نخورم تا تو را به قتل برسانم و به خداوند لطیف و خبیر ملحق کنم و یا به فرمان من و یزید بن معاویه گردن نهی» .
چون این نامه به امام حسین علیه السلام رسید و آن را خواند، نامه را به دور افکند و فرمود:
«لا أَفْلَحَ قَوْمٌ آثَرُوا مَرْضاةَ أَنْفُسِهِمْ عَلی مَرْضاةِ الْخالِقِ؛ گروهی که خشنودی خود را بر خشنودی خداوند برگزیدند، هرگز رستگار نخواهند شد» .
فرستاده «عبیدالله» پرسید: «ای اباعبدالله! جواب نامه چه شد؟»
امام علیه السلام فرمود:
«ما لَهُ عِنْدِی جَوابٌ؛ لاَِنَّهُ قَدْ حَقَّتْ عَلَیهِ کلِمَةُ الْعَذابِ؛ این نامه نزد من جوابی ندارد، زیرا عبیدالله مستحقّ عذاب الهی شده است!»
Akbar Aghaii
هنگامی که رسول خدا علیه السلام خبر شهادت امام حسین علیه السلام و مصایب آن حضرت را به دخترش حضرت فاطمه علیها السلام داد، زهرا علیها السلام به شدّت گریست و آنگاه پرسید: این ماجرا چه زمانی اتّفاق خواهد افتاد؟
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: زمانی که نه من باشم، نه تو و نه علی. فاطمه علیها السلام با شنیدن این سخن گریهاش شدیدتر شد. آنگاه رسول خدا وی را از برپایی عزا و سوگواری توسّط مردان و زنان امّت، بر شهدای کربلا و رنجهای زنان اهلبیت: آگاه ساخت و پاداش این گریهها را بیان فرمود.
sadeghi
دردآورتر آن است که مردمی که ادّعای مسلمانی داشتند و به ظاهر نماز میخواندند و قرآن تلاوت میکردند، تکبیر گویان به جنگ با جگرگوشه پیغمبرشان برخاستند و با بیرحمی تمام اسوه تقوا و ایمان را شهید کرده و حریمش را مورد
هتک و غارت قرار دادند.
sadeghi
دشمنت کشت، ولی نور تو خاموش نگشت
آری آن جلوه که فانی نشود، نور خداست
Tida.Amordad
«به نام خداوند بخشنده مهربان؛ از حسین بن علی علیه السلام به بزرگان از مؤمنان و مسلمانان! هانی و سعید همراه نامههایتان به سوی من آمدند ـ و این دو تن آخرین کسانی بودند که نامههایتان را آوردند ـ محتوای همه نامههایتان (به طور فشرده) این بود که: «امام و پیشوایی نداریم، به سوی ما بیا! امید است که خداوند به وسیله تو ما را بر محور حقّ و هدایت گردآورد» . اکنون من، برادر، پسر عمو و شخص مورد اعتماد از خاندانم ـ مسلم بن عقیل ـ را به سوی شما میفرستم؛ به او فرمان دادم که تصمیم و برنامهها و افکارتان را برای من بنویسد.
هر گاه به من اطّلاع دهد که بزرگان و خردمندان شما؛ با آنچه که در نامههایتان ذکر شده، همراه و هماهنگند؛ به زودی به سوی شما خواهم آمد. انشاءالله
مهدی
حجم
۶۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۶۸ صفحه
حجم
۶۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۶
تعداد صفحهها
۷۶۸ صفحه
قیمت:
رایگان