بریدههایی از کتاب انسان کامل
۴٫۴
(۱۴۱)
در لحظات آخر که امام صادق (ع) در حال رفتن بودند، دستور دادند همه خویشان نزدیک را جمع کردند. چشمهایشان را برای آخرین بار باز کردند و یک جمله گفتند و رفتند. جمله این بود که: لَنْ تَنالَ شَفاعَتُنا مُسْتَخِفّآ بِالصَّلوةِ شفاعت ما شامل کسی که نماز را کوچک بشمارد، نمیشود
Akbar Aghaii
زندگی آن است که بمیرید و پیروز باشید، و مردن آن است که زنده باشید و محکوم دیگران
Akbar Aghaii
خصلت نمازِ درست این است که انسان را از کارهای زشت باز میدارد. اگر دیدی نماز میخوانی و در عین حال معصیت میکنی، بدان که نمازت نماز نیست، پس نمازت را درست کن.
Akbar Aghaii
اگر شما میخواهید در اجتماع، یک مسلمان واقعی باشید و میخواهید یک مجاهد نیرومند باشید، باید نمازخوان خالص و مخلصی باشید
Akbar Aghaii
میشود گفت معیار اصلی انسانیت آن چیزی است که از آن به «درد داشتن» و «صاحبْ درد بودن» تعبیر میشود. فرق انسان و غیر انسان در این است که انسان صاحبدرد است، یک سلسله دردها دارد ولی غیر انسان ـ حال میخواهد حیوان باشد یا انسانهای یک سر و دو گوشی که بهرهای از روح انسانیت ندارند ـ صاحبْ درد نیستند
Akbar Aghaii
چقدر این امت تو خون به دل من کردند! چه کنم با اینها؟ بعد به امام حسن فرمود: پسرجان! جدت به من دستوری داد، گفت: علی به اینها نفرین کن. من هم در عالم رؤیا نفرین کردم؛ نفرینم این بود: اَبْدَلَنِی اللهُ بِهِمْ خَیرآ مِنْهُمْ وَ اَبْدَلَهُمْ بی شَرّآ لَهُمْ مِنّی خدا هرچه زودتر مرگ مرا برسان
Akbar Aghaii
یکدفعه در عالم رؤیا پیغمبر در برابرم ظاهر و مجسم شد. تا پیغمبر را دیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست این امت تو چه خون دلی خوردم
Akbar Aghaii
میفرماید از پیغمبر مکرر شنیدم که میفرمود: هیچ امتی به مقام قداست و طهارت و مبرّا و خالی بودن از عیب نمیرسد مگر اینکه قبلا به این مرحله رسیده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند بدون اینکه لکنت زبان پیدا کند
Akbar Aghaii
سخن، نماینده روح گوینده است.
Akbar Aghaii
تهمت زدن هم (رذیلت) دروغ گفتن را دارد و هم (رذیلت) غیبت کردن را
Akbar Aghaii
انسان روزه بگیرد و غیبت کند، یعنی دهان جسم خودش را از غذای حلال ببندد و دهان روح خود را برای غذای حرام باز کند.
Akbar Aghaii
گاهی آدمهای حسود به مرحلهای میرسند که حاضرند به خودشان صد درجه صدمه بزنند، بلکه به دیگری پنجاه درجه صدمه وارد شود
Akbar Aghaii
آدم حسود وقتی خیر و نعمتی را در دیگران میبیند، همه آرزویش این است که از او سلب نعمت شود
Akbar Aghaii
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْ انِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ ما قرآن را شفا و رحمت برای مؤمنین فرستادیم. قرآن شفای مؤمنین است.
Akbar Aghaii
شیعه یعنی کسی که علی را مشایعت کند. یعنی انسان با «لفظ» شیعه نمیشود، با «حرف» شیعه نمیشود، با «حب و علاقه فقط» شیعه نمیشود؛ پس با چه چیز شیعه میشود؟ با مشایعت. مشایعت یعنی همراهی. وقتی کسی میرود و شما پشت سر و همراه او میروید، این را «مشایعت» میگویند. شیعه علی یعنی مشایعتکننده عملی علی.
Akbar Aghaii
فخر رازی در یک رباعی خیلی عالی میگوید:
ترسم بروم عالم جان نادیده
بیرون روم از جهان، جهان نادیده
در عالم جان چون روم از عالم تن
در عالم تن عالم جان نادیده
فاطمه
محال است کسی «خودآگاه» باشد ولی «خداآگاه» نباشد. قرآن میفرماید: وَ لا تَکونوا کالَّذینَ نَسُوا اللهَ فَاَنْسیهُمْ اَنْفُسَهُمْ اُولئِک هُمُ الْفاسِقونَ هرکس خدا را فراموش کند، خودش را فراموش کرده است. انسان آن وقت خودش را باز مییابد که خدای خودش را بازیافته باشد. اگر انسان خدایش را فراموش کرد، خودش را فراموش کرده است.
z.n
مثلا یک بیماری واقعآ جسمی است ولی با یک سلسله تلقینها و تقویتهای روحی ـ که این هم خودش داستانی دارد و یک مسئله عجیبی است ـ (معالجه میشود.
0_0
. عجیب است که شما سراغ هر موجودی بروید میبینید خودش برای خودش به عنوان یک صفت، انفکاکپذیر نیست، مثل صفت «پلنگی» برای پلنگ، «سگی» برای سگ، «اسبی» برای اسب. ما نمیتوانیم اسبی پیدا کنیم که «اسبی» نداشته باشد، سگی پیدا کنیم که «سگی» نداشته باشد، پلنگی پیدا کنیم که «پلنگی» نداشته باشد. ولی ممکن است انسانی منهای انسانیت موجود باشد، زیرا آن چیزهایی که آنها را انسانیت انسان میدانیم و آن چیزهایی که به انسان شخصیت میدهد ـ نه آن چیزهایی که ملاک شخص انسان است ـ اولا یک سلسله چیزهایی است که با اینکه بشری است و تعلق به همین عالم دارد، ولی با ساختمان مادی انسان درست نمیشود، غیرمادی است، محسوس و ملموس نیست و به عبارت دیگر از سنخ معنویات است، نه مادیات. و ثانیآ این چیزهایی که ملاک انسانیت انسان است و ملاک شخصیت و فضیلت انسانی انسان است، به دست طبیعت ساخته نمیشود، فقط و فقط به دست خود انسان ساخته میشود.
فاطمه
اینها ارزشهای گوناگونی است که در بشر وجود دارد: عقل، عشق، محبت، عدالت، خدمت، عبادت، آزادی و انواع دیگر ارزشها. حال کدام انسان، انسان کامل است؟ او که فقط عابد محض است؟ او که فقط آزاده محض است؟ او که فقط عاشق محض است؟ او که فقط عاقل محض است؟ نه، هیچ کدام انسان کامل نیست. انسان کامل آن انسانی است که «همه این ارزشها» «در حد اعلی» و «هماهنگ با یکدیگر» در او رشد کرده باشد. علی (ع) چنین انسانی است.
Mamadovsky
حجم
۲۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۳۲۹ صفحه
حجم
۲۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۳۲۹ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
۱۷,۲۰۰۶۰%
تومان