بریدههایی از کتاب استاد و درس؛ روش آموزش
۴٫۳
(۱۲)
هر گاه برایم دو کار پیش میآمد به آن روی میآوردم که برای خدا محبوبتر بود و اگر در یک سطح بودند به آن روی میآوردم که بر من سختتر بود
Wariapk
استاد باید پیش از شروع بر این نکته پافشاری کند، که اگر این حرکت تو اطاعت نیست، جز خستگی بهرهای نخواهی داشت. و هنگامی کار تو اطاعت خواهد بود، که از دستور برخوردار باشی و دستور خدا به مهمترین کار ممکن تعلق خواهد گرفت. پس اگر تو این درس را میخوانی، معنای این کار این است که تو در این لحظه و در این مرحله، هیچ کار مهمتری نداری. و تو هنگامی میتوانی این گونه محکم باشی که تمام جایگاهها را در نظر بگیری. تو میتوانی زیر زمین باشی و یا در روی آن، میتوانی در سنگر باشی، میتوانی در بیمارستان باشی، در اداره باشی، در کارخانه باشی و... هزارها جایگاه میتوانی داشته باشی، پس اگر در میان این همه اینجا را گرفتهای دیگر فکرت نباید به جایی دیگر مشغول باشد؛ چون فکر تو همیشه به دنبال مهمترین کاری خواهد بود که آن را یافته. اگر تمرکز نداری، از همین کشف کن که تو کاری مهمتر برای خود سراغ داری، پس یا به آن بپرداز و یا اهمیت کاری را که به آن مشغول هستی، برای خودت تحلیل کن تا فکرت با تو همراه شود که در این لحظه و با این بینش تو میتوانی سریع و صحیح حرکت کنی.
Wariapk
باید دید و آمد نه این که آمد و دید...
Wariapk
ما دادهها و نعمتهایی داریم و از آنچه دادهاند بازدهی میخواهند و نعمتها مسؤولیت دارد. اینها از تو نیست تا به اختیار دل تو باشد، اینها از اوست و برای او باید خرج شود؛ یعنی برای خلق او؛ یعنی برای نیاز خلق او.
Wariapk
۴ ـ ملاک چهارم صعوبت است.
چون کارها به اندازه فشاری که بر ما میگذارند به ما رشد میدهند. و در نهج البلاغه است که علی میفرماید: " هر گاه برایم دو کار پیش میآمد به آن روی میآوردم که برای خدا محبوبتر بود و اگر در یک سطح بودند به آن روی میآوردم که بر من سختتر بود".
با شناخت این ملاک دیگر انسان اسیر اعمال و جزئیات باقی نمیماند و در هر بنبست راه خودش را مییابد و وظیفهاش را میشناسد.
saleh abdolahi
استاد باید پیش از شروع بر این نکته پافشاری کند، که اگر این حرکت تو اطاعت نیست، جز خستگی بهرهای نخواهی داشت. و هنگامی کار تو اطاعت خواهد بود، که از دستور برخوردار باشی و دستور خدا به مهمترین کار ممکن تعلق خواهد گرفت. پس اگر تو این درس را میخوانی، معنای این کار این است که تو در این لحظه و در این مرحله، هیچ کار مهمتری نداری. و تو هنگامی میتوانی این گونه محکم باشی که تمام جایگاهها را در نظر بگیری. تو میتوانی زیر زمین باشی و یا در روی آن، میتوانی در سنگر باشی، میتوانی در بیمارستان باشی، در اداره باشی، در کارخانه باشی و... هزارها جایگاه میتوانی داشته باشی، پس اگر در میان این همه اینجا را گرفتهای دیگر فکرت نباید به جایی دیگر مشغول باشد؛ چون فکر تو همیشه به دنبال مهمترین کاری خواهد بود که آن را یافته. اگر تمرکز نداری، از همین کشف کن که تو کاری مهمتر برای خود سراغ داری، پس یا به آن بپرداز و یا اهمیت کاری را که به آن مشغول هستی، برای خودت تحلیل کن تا فکرت با تو همراه شود که در این لحظه و با این بینش تو میتوانی سریع و صحیح حرکت کنی.
Wariapk
اگر تمرکز نداری، از همین کشف کن که تو کاری مهمتر برای خود سراغ داری، پس یا به آن بپرداز و یا اهمیت کاری را که به آن مشغول هستی، برای خودت تحلیل کن تا فکرت با تو همراه شود که در این لحظه و با این بینش تو میتوانی سریع و صحیح حرکت کنی.
maria
چرا سخت گیری کنم؟ من باید به تو هدفی میدادم و ملاکی و عشقی و شناختی و دردی تا تو خودت بر خودت سخت گیری کنی.
mohdiu
برای ایجاد آمادگی و طلب باید به دانشجو شناختهایی داد:
۱ ـ هدف
۲ ـ وظیفه
۳ ـ مراحل تا هدف
۴ ـ مسائل و سختیهای راه
کاربر ۲۱۴۵۱۰۲
استاد خوب کسی نیست که فقط درسش را خوب بدهد و برود. یک استاد باید بیشتر از این که مدرس خوبی باشد مربی خوبی هم باشد. بتواند در دانش آموزان خود شناخت، عشق و استقامت و پشتکار و هماهنگی بوجود بیاورد. درس خوب هنگامی که در جایگاه خوبی ننشیند و با طلب و آمادگی نباشد، همچون وردی است با زبان بیگانه و یا سرودی و زمزمهای در بازار مسگرها. آن درس در میان غوغای درونی دانشجو گم میشود و یا مفهوم نمیگردد.
م رشوند
فکر تو همیشه به دنبال مهمترین کاری خواهد بود که آن را یافته. اگر تمرکز نداری، از همین کشف کن که تو کاری مهمتر برای خود سراغ داری، پس یا به آن بپرداز و یا اهمیت کاری را که به آن مشغول هستی، برای خودت تحلیل کن تا فکرت با تو همراه شود که در این لحظه و با این بینش تو میتوانی سریع و صحیح حرکت کنی.
mohdiu
ببین که هنگامی که با فلان شخص یا بهمان نفر مینشینی او چه چیزی را در تو بزرگ میکند، خودش را و یا خودت را و یا دنیا را یا خدا را. تو با این ملاک دوست بگیر و رفیق انتخاب کن و یا مرشد و پیر و مرجع بگیر.
جوان انقلابی
۱ ـ هدف به رشد رسیدن و به رشد رساندن است.
۲ ـ هدف هماهنگ کردن نعمتها با رسالتهاست.
جوان انقلابی
با شناخت استعدادهای انسان و با شناخت رقابت و تضاد استعدادها، به نقش انسان پی میبریم که بیش از رفاه و خوش بودن است؛ چون برای خوشی به فکر و عقل نیاز نداشت و غرائز کافی بودند. در نتیجه از رقابت فکر و عقل و غرائز مییابیم که کار انسان حرکت است و آن هم حرکتی به سوی برتر و در نتیجه رشد.
mohdiu
گفتم: با کسانی باش که تو را زیاد کنند و گفتم: هر کس جز حق از تو میکاهد و گفتم: ببین که هنگامی که با فلان شخص یا بهمان نفر مینشینی او چه چیزی را در تو بزرگ میکند، خودش را و یا خودت را و یا دنیا را یا خدا را. تو با این ملاک دوست بگیر و رفیق انتخاب کن و یا مرشد و پیر و مرجع بگیر.
mohdiu
من افرادی را دیدهام که در دورههای بالا به حیرت رسیدهاند که آخر چه کارهایم و چه خاصیتی داریم و یا به نفرت دست دادهاند که ما بیفایدهایم و انگل و حتی مضر و مفسدیم.
و چرا؟
چون این سؤالها باید از روز اول طرح شده باشد و جواب گرفته باشد. و باید استاد این مسأله را حل کرده باشد؛ آن هم نه به طور کلاسیک که بدان أَیدَک أللّه تَعالی، و تو باید این هدف را داشته باشی.
ع.د.ر
درس خوب هنگامی که در جایگاه خوبی ننشیند و با طلب و آمادگی نباشد، همچون وردی است با زبان بیگانه و یا سرودی و زمزمهای در بازار مسگرها. آن درس در میان غوغای درونی دانشجو گم میشود و یا مفهوم نمیگردد.
reza.nedari
کسانی که خود را شناختهاند و خود را باور کردهاند و فهمیدهاند، نه فقط برای شکم خودشان که برای تمام خودشان و تمام خلق استعداد دارند به اندازه همه وجود خود و همه وجودهای دیگر مایه دارند برای همه میکوشند.
کاربر ۲۱۴۵۱۰۲
مربی به وحی و به فرقان نیازمند است.
کاربر ۲۱۴۵۱۰۲
۲ ـ ملاک دوم، توحید و تقوا است؛ چون با غیر او بودن و برای غیر او حرکت کردن خسارت است و باخت است.
در نتیجه به حالی میرسیم که جز او در درون ما نباشد؛ چون به عظمتی رسیدهایم که هر نسیمی ما را حرکت ندهد. این کاه است که با فوت بچهها حرکت میکند. اما کوه را حتی طوفانها تکان نمیدهند. و در آنجا که با اعمالی برخورد میکنیم که در یک زمان جمع شدهاند و امکان جمع کردن ندارند، در این مرحله اهمیتها را نظر میگیریم.
۳ ـ ملاک سوم ملاک اهمیت است و اگر همه در یک سطح از اهمیت بودند، ملاک چهارم مطرح میشود.
saleh abdolahi
حجم
۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه
حجم
۴۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۸۱ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان