بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب روی ماه خداوند را ببوس | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب روی ماه خداوند را ببوس

بریده‌هایی از کتاب روی ماه خداوند را ببوس

نویسنده:مصطفی مستور
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۳.۷از ۵۲۷ رأی
۳٫۷
(۵۲۷)
«متأسفم. من واقعآ از این که مُلحدها نمی‌تونند خداوند رو تجربه کنند متأسفم. در تجربهٔ خداوند، برخلاف تجربهٔ طبیعت که قانون‌هاش بعد از آزمایش به دست می‌آد، اول باید به قانونی ایمان بیاری و بعد اون‌رو آزمایش کنی. حتی باید بگم هرچه ایمان‌ت به اون قانون نیرومندتر باشه احتمال موفقیت آزمون‌ها بیش‌تره. یعنی هر اندازه که به خداوند باور داشته باشی خداوند همون اندازه برای تو وجود داره. هر چه بیش‌تر به او ایمان بیاری، وجود و حضور او برای تو بیش‌تر می‌شه.»
*Zahra*
باید قبل از مردن ناخن‌هام را در خاک فروببرم تا وقتی مرا به‌زور روی زمین می‌کشند به یادگار شیارهایی بر زمین حفر کرده باشم.
K :)
«متأسفم. من واقعآ از این که مُلحدها نمی‌تونند خداوند رو تجربه کنند متأسفم. در تجربهٔ خداوند، برخلاف تجربهٔ طبیعت که قانون‌هاش بعد از آزمایش به دست می‌آد، اول باید به قانونی ایمان بیاری و بعد اون‌رو آزمایش کنی. حتی باید بگم هرچه ایمان‌ت به اون قانون نیرومندتر باشه احتمال موفقیت آزمون‌ها بیش‌تره. یعنی هر اندازه که به خداوند باور داشته باشی خداوند همون اندازه برای تو وجود داره. هر چه بیش‌تر به او ایمان بیاری، وجود و حضور او برای تو بیش‌تر می‌شه.»
گندم
گاهی از شدتِ وضوحِ خداوند در کودکان، پُر از هراس می‌شوم و دل‌ام شروع می‌کند به تپیدن. دل‌ام آن قدر بلندبلند می‌تپد که بُهت‌زده می‌دَوَم تا از لای انگشتان کودکان خداوند را برگیرم.
زهرا۵۸
منظورم اینه که خداوند برای هر کس همون قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره. این یک رابطهٔ دو طرفه‌س. خداوندِ بعضی‌ها نمی‌تونه حتی یک شغل ساده برای مؤمن‌ش دست و پا کنه یا زکام ساده‌ای رو بهبود بده چون مؤمنِ به چنین خداوندی توقع‌ش از خداوندش از این مقدار بیش‌تر نیست. خداوندِ آن شبانی که با موسی مجادله می‌کرد البته با خداوندِ موسی و ابراهیم همسنگ نیست و خداوند ابراهیمی که از شدت ایمان در آتش می‌ره یا تیغ بر گلوی فرزندش می‌کشه البته که از خداوند آن شبان بزرگ‌تر و قوی‌تره اما حتی چنین خداوندی هم در برابر خداوند علی (ع) به طرز غریبی کوچیکه. اگه ابراهیم برای تکمیل ایمان‌ش محتاج معجزهٔ بازسازی قیامت بر زمین بود یا موسی محتاج تجلی خداوند بر طوره، علی (ع) لحظه‌ای در توانایی و اقتدار خداوندش تردید نکرد و همواره می‌گفت که اگه پرده‌ها بر چیده شوند ذره‌ای بر ایمان او افزوده نخواهد شد.
زهرا۵۸
شک کردن مرحله خوبی در زندگیه اما ایستگاه خیلی بدیه
زهرا۵۸
در دنیای امروز فرار کردنِ از این به تعبیر شما باران اطلاعات کار ساده‌ای نیست.» کمی از قهوه‌اش می‌نوشد و می‌گوید: «موافقم، کار دشواریه اما به هر حال من ترجیح می‌دم به جای روزنامه خوندن یا تماشای تلویزیون، موزیک گوش کنم یا غزلی از حافظ بخونم.»
زهرا۵۸
«بالاخره بارانِ خبر از خشک‌سالی جهل که بهتره.» ــ «موافق نیستم. باران خبر دانایی انسان رو آشفته می‌کنه و وقتی آگاهی کسی آشفته شد خود او هم درمانده می‌شه. دانایی پریشان از جهل بدتره چون به هر حال در ندانستن آرامشی هست که در دانستن نیست. مثلا شما اگه بدونید دچار نوعی بیماری هستید که تا چند ماه دیگه می‌میرید، چه احساسی خواهید داشت؟ کسانی احتمالا حتی مایلند پولی پرداخت کنند تا چیزهایی رو ندونند.»
زهرا۵۸
«من روزنامه نمی‌خونم. به کسانی که این جا می‌آیند هم می‌گم روزنامه نخونند.» یکی از فنجان‌ها را جلو من می‌گذارد. «نه فقط روزنامه، بلکه معتقدم هر چیز دیگه‌ای که بخواد اطلاعات پراکنده و دسته‌بندی نشده رو یک جا به مخاطب‌ش منتقل کنه، مضره. رادیو، تلویزیون، روزنامه و ماهواره تنها کارشون اینه که اگه نه بمب‌باران، اما مثل باران اطلاعات پراکنده و اغلب بی‌خاصیت رو سر شما بریزند. این که در بازار بورس فلان جا چه تغییری رخ داده یا تلسکوپ هابل اخیرآ از دورترین نقاط فضا چی شکار کرده یا این که در اثر سقوط هواپیمایی در نبراسکا شصت و پنج نفر کشته شده‌اند یا حتی زارعی دانمارکی گربهٔ عجیبی رو توی اصطبل مزرعه‌ش پیدا کرده که در برابر نور خورشید سبز و در سایه به رنگ خاکستری درمی‌آد، چه فایده‌ای برای ما داره؟
زهرا۵۸
«دربارهٔ موسی کاملا حق با توست. کسی که خداوند در بیست سورهٔ قران درباره‌ش حرف زده باشه و صد و سی و شش بار اسم‌ش رو تلفظ کرده باشه حتمآ آدم خوش‌بختیه. کسی که به قول خودت تنها انسانی است که صدای خداوند رو شنیده حتمآ خوش‌بخته.»
زهرا۵۸
می‌خواهد همراه من باشد نه مزاحم من. اصرار می‌کند که به کارهام برسم و او فقط در کنار من باشد. با خنده می‌گویم: «هر همراهی تا حدی مزاحم هم هست، نیست؟» نمی‌خندد اما انگار مدت‌ها در این باره فکر کرده باشد می‌گوید: «اوایل نیست اما کم‌کم مزاحم و حتی مانع هم می‌شه.» بعد با لبخند محوی می‌گوید: «و خاصیت عشق این است
زهرا۵۸
اون‌ها که دائم به انتخاب‌های بد دست می‌زنن وضع تأسف‌باری پیدا می‌کنن. اون قدر کند می‌شن تا کاملا متوقف می‌شن و بعد شروع می‌کنن به فرو رفتن. اون قدر فرو می‌رن تا این که به کلی دفن می‌شن.
❥ⓕⓣⓜⓗ❥
آدمی که مشهور نیست وجود ندارد. یعنی وجود دارد اما فقط برای خودش نه دیگران. و کسی که فقط برای خودش وجود داشته باشد تنهاست. و من از تنهایی می‌ترسم.
محمد
یکی از مکالمات خداوند و موسی: ای پسر عمران! هر گاه بنده‌ای مرا بخواند، آن چنان به سخن او گوش می‌سپرم که گویی بنده‌ای جز او ندارم اما شگفتا که بنده‌ام همه را چنان می‌خواند که گویی همه خدای اویند جز من.
Resistance 370
«کلیدها به همان راحتی که در رو باز می‌کنند قفل هم می‌کنند.
علی
خداوند به موسی گفت از دو موقعیت خنده‌م می‌گیره: وقتی من بخوام کاری انجام بشه و تلاش بیهودهٔ دیگران رو می‌بینم تا جلو انجام اون کار رو بگیرند و وقتی من نخوام کاری انجام بشه و جماعتی رو می‌بینم که برای انجام اون کار به آب و آتش می‌زنند.
Mina.Hp
«من به چیزهایی ایمان می‌آرم که اون‌ها رو بفهمم. منظورم از فهمیدن تجربه و عقله.»
Pep
کاغذهاش را توی کیف‌اش می‌گذارد. کمی ترسیده است: «حتی اگه افسانه باشن خیلی‌شون رو از خودت یاد گرفته‌م.» فنجان‌ها را پر از چای می‌کنم و می‌گویم: «از منِ کی؟ منِ امروز با منِ دیروزِ من سال‌ها فاصله داره. آن چه که الان می‌فهمم اینه که همهٔ این چیزها افسانه‌س.» می‌گوید: «دیشب تا دیروقت بیدار بوده‌ای و معلومه که اصلا سرِ حال نیستی.» عصبانی می‌شوم و با فریاد می‌گویم: «منظورت اینه که عقل‌م رو از دست داده‌ام؟ همیشه همین طوره. هر کس بخواد یک قدم از خرافات و منقولات فاصله بگیره یا انگ دیوونه می‌خوره، یا مارک ملحد، یا مُهرِ روشنفکر. اتفاقآ هیچ وقت تا این حد سرِ حال نبوده‌ام.»
Pep
کاش ذره‌ای از یقینِ سایه در من بود. حتی دربانِ این ساختمان، سپور محله، میوه‌فروش سرِ خیابان، پدر میلیونرِ سایه و هزاران آدم عادی دیگر چنان با یقین زندگی می‌کنند که من همیشه به یقین آن‌ها حسرت می‌خورم.
Pep
محوِ آسفالت خیابان اما از عمق جان زیر لب می‌گویم: خداوندی هست؟ سیگارفروشِ کنار خیابان از دور فریاد می‌زند: «آقا چیزی گم کرده‌ای؟»
Pep

حجم

۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۹۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۰,۰۰۰
۵۰%
تومان