بریده‌هایی از کتاب دوباره باید شد... (طنز فکرتان را عوض کنید!)

«داشته‌ها» را... به خاطر «داشته باش»...

نمک‌نشناسی است اگر طنز را نشناسیم و لب به لبخند بزنیم!

اگر بپذیریم و بپردازیم به اینکه نقش بسته در زندگی، به خاطر عادت‌های نقش بسته در ذهن می‌باشد، می‌توان با شأن شرایط به گردگیری نگاه پرداخت، تا قابلیت با گرفتن پاس فکری، خلاقیتش گل کرده و از حالت یک‌بعدی و تک‌نواختی خارج شده و با

چون «به هم نمی‌خورند»... باید حالشان «از هم، بهم بخورد»!؟

از هر چه بگذریم سخن دوست «مقدّمه» «عاشق کسی هستم که کتاب را بی‌مقدمه می‌خواند»

این «نورچشمی» را به عنوان «چشم‌روشنی» تقدیم می‌دارم، عرضم را طول نمی‌دهم، شوقمند لمس نگاهتان هستم... مهرتان را سپاس عندالمطالبه در خدمتیم... عشقالگر/ علی درویش

اگر بپذیریم و بپردازیم به اینکه نقش بسته در زندگی، به خاطر عادت‌های نقش بسته در ذهن می‌باشد، می‌توان با شأن شرایط به گردگیری نگاه پرداخت، تا قابلیت با گرفتن پاس فکری، خلاقیتش گل کرده و از حالت یک‌بعدی و تک‌نواختی خارج شده و با «برداشت بعدی» جشن تحول گرفت.