بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی

بریده‌هایی از کتاب ‌‫ظرافت جوجه تیغی

۳٫۸
(۱۹۸)
آری، دختری اهل فارو، که در پایین‌ترین پله نردبان اجتماعی قرارش می‌دهند، روسری به سر، یک خانم اشرافی است، یک اشراف‌زاده بزرگ و واقعی، به‌طوری که هیچ‌گونه مشاجره یا اعتراضی نمی‌تواند بر دامن کبریایی‌اش گردی بنشاند و مایه رنجشش شود، زیرا به هرگونه برچسب یا عنوان می‌خندد. مگر یک خانم اشرافی چگونه خانمی است؟ خانمی است که اگر ابتذال او را احاطه کرده باشد باز هم نمی‌تواند بر او چیره شود.
Sophie
آدم نمی‌تواند تصور کند که دیگران با چه سرعتی ممکن است سر راه اجرای تصمیمی که آن‌همه برایش اهمیت دارد مانع ایجاد کنند، آن‌هم به نام مزخرفاتی از قماش «مفهوم زندگی» یا «عشق به انسان».
Sophie
شاید زندگی یعنی همین: ناامیدی بسیار، ولی همین‌طور لحظه‌هایی از زیبایی که، در آن لحظه‌ها، زمان همان زمان نیست. درست مثل نت‌های موسیقی که نوعی پرانتز در گذر زمان ایجاد می‌کنند، تعلیق، یک جای دیگر در همین‌جا، یک همیشه در هرگز. آری، همین است، یک همیشه در هرگز.
malihe
آغاز ارائه یک سرمشق: اگر نمی‌خواهی زندگی‌ات را با شنیدن هر آن‌چه دیگران می‌گویند خراب کنی، سرت را با گیاهان سبز خانگی سرگرم کن.
کاربر ۳۴۷۰۷۰۶
با نگرانی از خودم می‌پرسم چه پیش خواهد آمد وقتی که تنها دوستی که من در تمام زندگی داشته‌ام، تنها دوستی که از همه‌چیز من بی‌آن‌که هرگز پرسشی بکند خبر داشته از پیشم برود. او در پشت سر خود، زنی ناشناخته برای همه باقی خواهد گذاشت و با این رها کردن او را در کفنِ فراموشی مدفون خواهد کرد.
سمانه🦋
ما تربیت شده‌ایم چیزی را باور کنیم که وجود ندارد، زیرا موجودات زنده‌ای هستیم که نمی‌خواهیم رنج ببریم.
سمانه🦋
این توانایی ما در پذیرفتن آن‌چه می‌خواهیم به خودمان بقبولانیم و سر خودمان کلاه بگذاریم تا پایه اعتقادات ما دچار تزلزل نشود، پدیده‌ای مسحور کننده است.
Mo0onet
پس، زندگی چگونه می‌گذرد؟ روزها پس از روزها، دلیرانه کوشش می‌کنیم نقشِ خود را در کمدی اشباح بازی کنیم. با توجه به خویِ حیوانی‌مان، بخش اساسی فعالیت‌مان صرف حفظ و نگه‌داری قلمرومان به ترتیبی می‌شود که هم حافظ منافع و هم موجب خرسندی ما در بالا رفتن از سلسله‌مراتب قبیله‌ای و سقوط نکردن از آن شود و همین‌طور فرونشاندن آتش نیازهای جنسی به هر شکلی که بتوانیم ــ حتا اگر توّهمی بیش نباشد ــ چه برای کسب لذت و چه برای دارا شدن فرزند موعود
Mo0onet
آری، فلک برای پوچ نشان دادن هستی دسیسه می‌چیند، جان‌های گمشده به سوگ زیبایی نشسته‌اند، ناچیزی ما را احاطه کرده است. بنابراین، یک فنجان چای بنوشیم. سکوت حاکم است، صدای باد که در بیرون می‌وزد به گوش می‌رسد، برگ‌های پاییزی زمزمه‌کنان به پرواز در می‌آیند،
Mo0onet
کلُمب در باطن چنان آشفته، خالی و در عین حال شلوغ است که سعی دارد، با ایجاد نظمی در بیرون خود، درون خود را پاک کند.
Mo0onet
نمی‌دانستیم که مرگ کی فرا خواهد رسید، با واقعیتِ قریب‌الوقوع بودن آن گره خورده بودیم. گره خوردن در خودمان و گره خوردن یکی به دیگری با رشته‌ای نامرئی. وقتی که بیماری وارد یک کانون خانوادگی می‌شود، فقط بر یک جسم چیره نمی‌شود بلکه بین قلب‌ها تارهای سیاهی می‌تند که در میان آن‌ها امید رفته‌رفته مدفون می‌شود. بیماری، مثل تارهای عنکبوتی که به طرح‌ها و نفس کشیدن‌های ما بپیچد، روز به روز، زندگی ما را بیشتر می‌بلعید
Mo0onet
هیچ‌چیز غیر قابل تحمل‌تر از بی‌شرمی نیست. زیرا آدم بی‌شرم به‌شدت عقیده دارد که جهان مفهومی دارد و چون او موفق نمی‌شود که از چرندیات کودکی دست بردارد بنابراین رفتار معکوسی در پیش می‌گیرد.
Mo0onet
زیبایی گوهری است که هر چیزی را قابل بخشش می‌کند، حتا ابتذال را. هوشمندی به‌نظر نمی‌آید غرامتی باشد که طبیعت به کسانی می‌پردازد که مورد حمایتش نبوده‌اند، ولی در مورد شخصی که زیباست اسباب‌بازی زائدی است که ارزش گوهر را بیشتر بالا می‌برد.
Mo0onet
در ساعت مردن، این دیگرانند که برای ما می‌میرند زیرا من این‌جا هستم، خوابیده روی سنگ‌فرشِ کمی سردِ خیابان و اهمیتی به مردنم نمی‌دهم، این وضعیت هیچ اهمیتی بیشتر از دیروز ندارد. ولی من دیگر آن‌هایی را که دوست دارم نخواهم دید و مردن این است، این واقعا همان تراژدی است که می‌گویند.
f.z
چگونه می‌توان وجود داشت اگر آدم نداند در کجا قرار گرفته است.
f.z
اگر کسی از فردا هراس دارد به خاطر این است که نمی‌داند چگونه حال را بسازد و وقتی کسی نمی‌داند چگونه حال را بسازد، به خود می‌گوید که فردا خواهد توانست آن را بسازد و این چرند است زیرا فردا همیشه بدل به امروز می‌شود، متوجه هستید؟
f.z
تو زندگی می‌کنی، تو می‌میری، این‌ها نتایج‌اند.
f.z
تماشای ابدیت در حرکتِ خودِ زندگی.
f.z
به‌نظر می‌آید که کسی از این واقعیت آگاه نیست که چون ما حیوان‌هایی هستیم که تحت انقیاد جبرگرایی خشک چیزهای فیزیکی قرار داریم، بنابراین هر چیز مقدم بر آن باطل است.
f.z
آدم‌ها در جهانی زندگی می‌کنند که در آن واژه‌ها حکومت می‌کنند و نه عمل‌ها و این‌که صلاحیت نهایی در تسلط بر زبان است
f.z

حجم

۲۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۲۸۰٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۱۶۵,۰۰۰
تومان