بریدههایی از کتاب سر به هوا
۳٫۸
(۶)
باد می آید
شالم را محکم نگه می دارم
تو می آیی
مردد می مانم!
سیّد جواد
قصه دریا
شبی شروع شد
که من
از اشک
تمام شده بودم!
سیّد جواد
میگوید: سر به هوا نباش!
تو بگو، مگر میشود سر به زیر بود
و آسمان را دید؟!
سیّد جواد
پاشو!
خودت را به مردن نزن.
هنوز نفس می کشی
در قلبم!
سیّد جواد
باران میخواستی؟!
من در نگاهم دارم.
کافیست نامت
وسط بیاید.
سیّد جواد
دیگر نمینویسم
هیچ خاطره ای را
درد دارد ...
گریستن و نوشتن
خواندن و گریستن
سیّد جواد
و بعد تو
دیگر نشد که بخندیم
نه من
نه عکسم
سیّد جواد
باد می آید
شالم را محکم نگه می دارم
تو می آیی
مردد می مانم!
Marie Rostami
توکه نیستی،
هر روزم بارانیست
موهایم را
چتری خواهم زد
تا آمدنت!
سیّد جواد
پرستو
عاشق نه!
ظالمانه معشوق بود،
کوچ راخوب می دانست.
سیّد جواد
دوستت دارم
همان اندازه
که ...
متنفرم!
سیّد جواد
لب مرا
ز غصه ها بدوز
مرا ببوس!
سیّد جواد
پاپیون کفشهای کتانی ام بود،
زیباترین گلی که،
از تو
هدیه گرفتم.
سیّد جواد
عجیب نیست
که گونه گلها تر است
نسیم عطر تو را زده بود
از دلتنگی همیشه
شبنم می بارد!
سیّد جواد
تمام آنچه بعد از تو
با من است.
یک سایه است.
سیّد جواد
از گلها
آفتابگردان را دوست دارم
چون آفتابگردان
تو را
سیّد جواد
و بعد تو
دیگر نشد که بخندیم
نه من
نه عکسم
sama
باران میخواستی؟!
من در نگاهم دارم.
کافیست نامت
وسط بیاید.
sama
عجیب ترین درختی که دیدم
کیف غذای پدرم بود
یک روز هلو می داد
فردایش آلو.
و می دانست که عاشق گیلاسم
گاهی هم گل میداد.
بوی بهار داشت
بوی بهارنارنج و بوی نان می داد و
هر غروب که با پدرم بر می گشت،
بر شاخه هایش خورشید روییده بود.
キラキラ
بال و پرم داد و
آسمانم نشد.
اینگونه
پرواز از خاطرم رفت
آترین🍃
حجم
۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
حجم
۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
قیمت:
۲,۵۰۰
تومان