بریده‌های کتاب ساعت های پنهان
کتاب ساعت های پنهان اثر دلفین‌ دو ویگان

کتاب ساعت های پنهان

انتشارات:نشر پایا
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر
ماتیلد گاهی به مردی فکر می‌کند که روزی از او بپرسد: «می‌توانی مرا دوست بداری؟ با تمام خستگی‌ها، شکنندگی‌ها و قابلیت‌هایی که در زندگی دارم». مردی که احیاناً با سرگیجه، ترس و شادی آشنا باشد. مردی که از اشک‌های پشت لبخندش و از لبخند میان اشک‌هایش ترسی نداشته باشد. مردی که همه چیز را بداند و درک کند.
نازنین بنایی
زندگی او چه شباهتی به زندگی شخصیت‌های داستان‌های پاورقی روزنامه‌ها دارد؛ شخصیت‌هایی که در سال‌های دهۀ هشتاد آن همه مؤفقیت کسب کرده بودند؛ آن پزشکان شجاع و سرزنده‌ای که دل شب را می‌شکافتند، روی پیاده‌روها پارک می‌کردند و پله‌ها را چهار تا یکی بالا می‌رفتند! او را با این قهرمانان چه کار؟! دستانش در گند و کثافت است و کثافت از سر و رویش بالا می‌رود. هیچ چراغ چشمک‌زنی در زندگی‌اش وجود ندارد. زندگی‌اش تشکیل شده از شصت درصد التهاب گوش و حلق و بینی و چهل درصد تنهایی. زندگی‌اش چیزی جز این نیست: منظره‌ای چشم‌نواز از وسعت شکست و بدبختی!
نازنین بنایی
این روز برای او مثل یک امید مبهم بود، امیدی معلق در فضایی خالی.
نازنین بنایی
ماتیلد گاهی به مردی فکر می‌کند که روزی از او بپرسد: «می‌توانی مرا دوست بداری؟ با تمام خستگی‌ها، شکنندگی‌ها و قابلیت‌هایی که در زندگی دارم». مردی که احیاناً با سرگیجه، ترس و شادی آشنا باشد. مردی که از اشک‌های پشت لبخندش و از لبخند میان اشک‌هایش ترسی نداشته باشد. مردی که همه چیز را بداند و درک کند.
imaanbaashtimonfared
جسم او تبدیل به یک زمین خاکی نامعلوم و یک منطقۀ متروکه شده که بااین‌حال به بی‌نظمی اطراف پیوند خورده است. جسم او تحت‌فشار است و هر آن، آمادۀ انفجار. او از سرنوشت خود خسته است. از وقاحت و بی‌شرمی و نیز از روابط بی‌اساس و اشتباه خویش به تنگ آمده است. از رفتارهای ساختگی و از تصورات واهی خویش خسته است. برای او، زندگی یک دروغ گوش‌خراش است.
نازنین بنایی
آدم‌های ناامید هیچ وقت با هم روبه‌رو نمی‌شوند، مگر در فیلم‌ها. در زندگی واقعی آنها از کنار هم رد می‌شوند. یا با هم تماس پیدا می‌کنند یا به شدت با هم برخورد می‌کنند. اغلب اوقات مثل پل‌های هم‌نام دو آهنربا، از یکدیگر دور می‌شوند. ماتیلد مدت‌هاست که این موضوع را می‌داند.
نازنین بنایی
او به درجه‌ای از آسیب‌پذیری و عدم تعادل رسیده است که همه چیز معنا، مفهوم و ابعادش را در نظر او از دست داده است؛ به درجه‌ای از نفوذپذیری رسیده است که ناچیزترین جزئیات، می‌تواند او را غرق در خوشحالی کند و یا نابودش سازد.
نازنین بنایی
با این حال زخم عشق دربرگیرنده همه چیز است: سکوت‌ها، بی‌قیدی‌ها، تأسف‌ها و خلاصه همه چیز؛ به‌طوری که طی این سالها روی هم جمع می‌شوند و اندوهی عجیب شکل می‌دهند، اندوهی مبهم و گنگ. زخم عشق، هیچ امیدی باقی نمی‌گذارد، نه از این پس و نه در هر زمان دیگری.
نازنین بنایی
بارها با خودش فکر کرد که هر انسانی ممکن است با شیوۀ زندگی او از پای درآید و بمیرد. در حقیقت آیا ده ساعت کار روزانه در مکانی که همه با او دشمن بودند خود نوعی مردن نبود؟
نازنین بنایی
هم‌اکنون حاضر است تمام زندگی‌اش را بدهد تا شاید بتواند لحظه‌ای چشمانش را روی هم بگذارد، به چیزی فکر نکند، چیزی نداند و از آنچه در انتظارش است، فرار کند. خدا می‌داند که چندین بار آرزو کرد تا سخت بیمار شود، چه بیماری‌هایی را تصور کرد تا شاید بتواند حق ماندن در خانه را داشته باشد، حق گفتن اینکه دیگر نمی‌تواند. چندین بار فکر کرد که با یک چمدان و مبلغی پول، با پسرانش از آنجا برود و آدرسی از خود بر جای نگذارد. مسیر زندگیش را تغییر دهد و زندگی جدیدی را آغاز کند.
نازنین بنایی

حجم

۱۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

حجم

۱۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۰۴ صفحه

قیمت:
۱۷,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد