بریدههایی از کتاب موفق سازها
۴٫۰
(۲۵)
امانوئل کانت در کتاب خود «نقد قوۀ حکم» که سال ۱۷۹۰ منتشر شد، بر این باور بود که لذت از «بازی آزاد» ذهن نشئت می گیرد. زمانی که شخص به یک ایده یا داستان جذاب برمیخورد، بین خیال و درک، گفتگویی برقرار میشود. این دو باعث برانگیختگی یکدیگر میشوند. طبق اصل بازی آزاد؛ هنر، موسیقی و ایدههای زیبا باعث بروز نوعی آزارِ شناختی میشوند؛ آنها اگرچه انسان را وارد قلمروی فهم میکنند، ولی هیچوقت او را به نهایت رضایت نمیرسانند.
shahram naseri
خیلی از مردم معمولاً ایدههایی را ترجیح میدهند که پیشتر آنها را شنیده و مورد تأیید قرار دادهاند، یا تصاویری که به راحتی میتوانند تشخیص دهند، داستانهایی که به راحتی میتوانند به ارتباط اجزا مختلف آن پی ببرند و معماهایی که میتوانند به راحتی حل کنند.
shahram naseri
در بین تثبیتشدهترین و پایدارترین قواعد حاکم بر ساختار جامعۀ انسانی، یک نظریه به نام «هوموفیلی» وجود دارد. هوموفیلی که واژۀ جالبی هم به نظر میرسد، حول یک ایدۀ ساده میچرخد؛ شما شبیه آدمهای اطرافتان (دوستان، همسرتان، دوستان آنلاینتان، همکارانتان) هستید.
Anahid
در روانشناسیِ زیباییشناسی، فاصلۀ بین اضطراب ناشی از مواجهه با چیزی تازه و لحظۀ رضایتبخشِ درک آن، نامی دارد. به آن «کشف زیبایی شنایی» میگویند.
Freeman
شاید تعیین کیفیت یک اثر کار سختی باشد، ولی به نظر میرسد مردم به راحتی میتوانند یک کار بد را شناسایی کنند. توزیع، استراتژیای است که باعث میشود یک محصول خوب به محبوبیت برسد، ولی نمیتوان با کمک آن یک محصول بد را خوب کرد.
Anahid
«نفوذ اجتماعی» یا «اثبات اجتماعی»، یکی از مهمترین مفاهیم روانشناسی اجتماعی است. این مفهوم به این معنی است که ذائقههای بقیه مردم در نهایت به ذائقههای شما هم تبدیل میشوند. دکتر رابرت چالدینی در کتاب کلاسیک خود به نام «نفوذ» که درباره هنر متقاعد کردن است، اصل اثبات اجتماعی را به این صورت تعریف میکند: «هر چه تعداد آدمهایی که یک ایده را درست قلمداد میکنند بیشتر میشود، آن ایده درستتر به نظر میرسد.»
Anahid
محبوبیت به عنوان یک ذائقه را میتوان در حوزههای مختلفی مثل موسیقی، غذا، هنر، خانهسازی، پوشاک، مدل مو و نظریههای سیاسی به کار گرفت. بعضی از مردم به سمت چیزهایی کشیده میشوند که موفق هستند. بعضی دیگر از چیزهای مزخرف اجتناب میکنند. طیفی را در نظر بگیرید که در یک سوی آن موج سواران قرار دارند («فقط به این خاطر سراغش رفتم که محبوب است») و در طرف دیگر، متمردها («دیگر از آن خوشم نمیآید چون محبوب شده است»). این احتمال وجود دارد که یک نفر بعضی جاها به دنبال تازگی باشد و در موارد دیگر استقلال خود را حفظ کند. مثلاً هم از فیلمهای پرفروش روز خوشش بیاید و هم به جای کافیشاپ به بستنیفروشیهای سنتی برود. سناریو محتملتری که میتوانیم در نظر بگیریم این است که ذائقۀ محبوبیت فرد در دستههای مختلف فرق میکند. بهعنوان مثال، من همیشه به نظریههای سیاسی که خیلی محبوب به نظر میرسند با دیدۀ تردید نگاه میکنم، ولی همیشه پوشش خود را با تکیه بر مجلههای مد انتخاب میکنم.
Anahid
مخاطبان تنها گروهی آدم نوستالژیک نیستند که دنبال آشکار کردن دوباره احساسات قدیمی و آشنا باشند. شاید حتی بتوان گفت این مخاطبان پروستالژیک هستند، آدمهایی عاشق پیشگویی در مورد همهچیز که وقتی انتظاراتشان تحقق پیدا میکند، به رضایت میرسند.
Anahid
در واقع اولین بار که با برازیس صحبت کردم به این نتیجه رسیدم که فیلمهای مورد علاقه من اصلاً اثر هنری به حساب نمیآیند، تنها چند کار با ارزش هستند که به شکل ماهرانهای مهندسی شدهاند. مثل خانههای یک کوچۀ بنبست که یک نقشۀ ساخت دارند و از نظر معماری شبیه هم هستند.
Anahid
دنیا پیچیده است. ولی معنای اصلی را باید در یک سادگی هوشمندانه پیدا کرد.
Shanti
اگر همه به یک میزان از آینده خبر داشته باشند، پول در آوردن از آینده نگری کار سختی میشود.
Green Phoenix
رمز کار در این است؛ در زمان مناسب، کمی اشتباه به نظر برسید.
Green Phoenix
خیلی از ایدهها شکست میخورند. ولی چند اثر معدودی که به موفقیت میرسند آنقدر سود دارند که این شکستها را جبران کنند.
Green Phoenix
مردم هر نوع محصول و عنصری را میخرند و به اشتراک میگذارند، چون دوست دارند بقیه ببینند که آنها صاحب این محصولات شدهاند. وینسنت فارست دکمههایی میفروشد که میشود در میان جمع به کت چسباند. زیورآلات سه سانتیمتری او به مردم هویت میدهد.
Green Phoenix
خستگی معمولاً گودالی است که از آن خلاقیت سر برمیآورد.
Green Phoenix
اگر رماننویسها میتوانستند میزان ستایش مردم از کارهایشان را پیشبینی کنند، بعید بود هیچوقت قلم به دست میگرفتند یا کلیدی بر روی صفحه کلید فشار میدادند.
Green Phoenix
شاید بهترین نویسندگان تاریخ هم به این نتیجه رسیده بودند که کارشان را انجام دهند و برای مدتی حتی به این فکر نکنند که آیا اصلاً کسی نوشتههای آنها را میخواند یا خیر. آنها در ذهنشان وارد یک مرحلۀ آفرینش شدهاند. مرحلهای که برای آنها باشکوه و شخصی بود، درست مانند یک رویا.
Green Phoenix
آیا یک هنر عالی با واکنش دیگران شکل میگیرد یا با عکس آن؛ یک فضای آرام و خالی از مزاحمت که در آن، خالقان میتوانند بر روی درون خود تمرکز کرده و چیزی عمدتاً مخصوص خودشان خلق کنند؟
Green Phoenix
شاید نبوغ زمانی خود را به رخ میکشد که فرد نیازی به شرکت در مسابقۀ افزایش محبوبیت و پیروزی در آن نداشته باشد. به نظر میرسد باید زمانی آماده نبوغ باشیم که هنرمند در این بازی پیروز شده است و میگوید: «حال که توجه شما را جلب کردهام ...» و کار خود را رو میکند.
Green Phoenix
او گفت: «نظریۀ من ساده است. قدرت شما در گرو شبکۀ شماست.»
Green Phoenix
حجم
۷۹۲٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه
حجم
۷۹۲٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۰۴ صفحه
قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان