بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اسیر در زنجیر دروغ؛ بررسی متدولوژی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از طریق مشاهدات مستقیم | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب اسیر در زنجیر دروغ؛ بررسی متدولوژی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از طریق مشاهدات مستقیم

بریده‌هایی از کتاب اسیر در زنجیر دروغ؛ بررسی متدولوژی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از طریق مشاهدات مستقیم

۴٫۴
(۸)
دولت ایران برای آن دسته از اعضای سازمان که شاکی خصوصی نداشتند، اعلام بخشودگی کرد و در نتیجه از اکتبر ۲۰۰۴، دویست و هفتاد و سه نفر از اعضای سازمان به کشور خود بازگشتند. (آن طور که ارتش آمریکا اعلام کرده است، بیست و هشت نفر در دسامبر ۲۰۰۴، سیزده نفر در ژانویه ۲۰۰۵، صد نفر در سوم مارس ۲۰۰۵ و صد و سی و دو نفر در تاریخ ۹ مارس ۲۰۰۵ به ایران بازگشتند.)
Mohammad Ali Zareian
۱۴ آوریل ۲۰۰۳، تعدادی از نمایندگان دموکرات و جمهوری‌خواه کنگره آمریکا در جلسه‌ای شرکت کردند که این سازمان برای ایجاد ایرانی لائیک و دموکراتیک برگزار کرده بود. در این جلسه تام تانکردو، نماینده جمهوری‌خواه کلرادو، از وزارت خارجه آمریکا خواست نام سازمان مجاهدین خلق را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کند. سپس در تاریخ ۱۰ فوریه، یک گروه متشکل از افسران بازنشسته ارتش آمریکا با عنوان «کمیته سیاسی ایران» از دولت آمریکا خواست نام سازمان را از فهرست گروه‌های تروریستی حذف کرده، به مجاهدین خلق در جهت مبارزه با حکومت ایران فعالانه کمک کند.
Mohammad Ali Zareian
۱۹ می ۲۰۰۵، دفتر سازمان دیده‌بان حقوق بشر در پاریس، گزارشی درباره سازمان مجاهدین خلق ایران منتشر کرد که بخش عمده آن در زیر می‌آید: «یک گروه از مخالفان مسلح حکومت ایران که در تبعید به سر می‌برد، رفتار خشنی با اعضای خود دارد. این گروه در صدد جلب حمایت و کسب مشروعیت از دولت‌های اروپایی است.» «سازمان مجاهدین خلق ایران که یک گروه اپوزیسیون مسلح است، اعضای خود را مورد شکنجه قرار داده، برای مدت‌های طولانی آنها را در سلول‌های انفرادی حبس می‌کند.» این گزارش بیست و هشت صفحه‌ای که با عنوان «خروج ممنوع، عدم رعایت حقوق بشر در اردوگاه‌های سازمان مجاهدین خلق» منتشر شده، خاطر نشان می‌سازد، این سازمان اعضای خود را در اردوگاه‌هایش در عراق حبس کرده و هر کسی خیال ترک این سازمان یا انتقاد از سیاست‌ها و روش‌های غیر دموکراتیک آن را داشته باشد، مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار می‌گیرد یا سال‌ها در سلول‌های انفرادی زندانی می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
یکی از ارکان اصلی مردم‌سالاری عبارت از جریان آزاد اطلاعات و اخبار و تکثر آرا است؛ رجوی این حق را از افراد خود سلب کرده است. آنها مجبورند همگی یک‌صدا حرف رئیسشان را تکرار کنند. مسعود رجوی، رهبر بلامنازع سازمان، بارها به یارانش گفته است: «هر کس با ما نیست، بر ماست». این حرف به این معناست که حد وسطی وجود ندارد. به این ترتیب، وی هر نوع انتقادی را از خود دور می‌کند. هر کس هم سوالی یا انتقادی درباره عملکرد او داشته باشد، قطعا خائن و جاسوس است و خودش را به رژیم فروخته است. این روش را مسعود مستقیما از کمونیست‌ها وام گرفته است. همه باید برای مسعود دست بزنند، با شور و حرارت دو چندان. هر کس از این کار سرپیچی کند، دست نشانده دشمن محسوب می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
به اقرار رهبران سازمان، مجاهد خلق کسی است که هر چیز را نداند و نفهمد. یک اصل را به طور تمام و کمال باید بفهمد و به کار بندد و آن اصل انطباق است که البته از این اصل در جهت انحراف حقایق استفاده می‌کنند. «هروقت لازم باشد می‌توان همه چیز حتی مسلمان بودن را منکر شد». پس دروغ یک اصل می‌شود؛ دروغ به همه کس و راجع به همه چیز و برای یک هدف معین که عبارت از تقدیس شخصیت رهبران سازمان، مریم و مسعود رجوی است.
Mohammad Ali Zareian
مجاهدین خلق، آفتاب‌پرست‌هایی کهنه‌کارند و وقتی در برابر هواداران چپ افراطی قرار می‌گیرند، انقلابی می‌شوند و وقتی با مسلمانان صحبت می‌کنند دم از اسلام می‌زنند؛ با فمینیست‌ها از حقوق زنان می‌گویند و در حضور لیبرال‌ها، از دموکراسی داد سخن می‌دهند. در کنار دشمنان امپریالیسم از دشمنی دیرینه خود با آمریکا می‌گویند و با دوستان آمریکا از دوستی با آمریکایی‌ها حرف می‌زنند؛ مانند همین الان که ایالات متحده شمشیر را از رو بسته و اگر دست از پا خطا کنند اثری از آثار سازمان باقی نخواهد گذاشت، سازمانی که همواره به کشتن شهروندان آمریکایی مفتخر بوده است.
Mohammad Ali Zareian
همه می‌دانند مسعود رجوی، نظیر همه ماکیاول‌های عالم، آدم زرنگی است که می‌خواهد به سمت ایران بتازد اما از شهرها و کوچه‌های ما در اروپا سر در آورده و در همسایگی خانه‌های ما، شوم‌ترین خواب‌ها را می‌بیند.
Mohammad Ali Zareian
مجاهدین خلق با اعتقاد راسخ به این مساله که هر کس دوست آنها نیست، لزوما دشمنشان به شمار می‌رود، مرتب از دموکراسی دم می‌زنند، در صورتی که در روابط درون تشکیلاتی آنها جایی برای دموکراسی وجود ندارد. مجاهدین خلق، زن و شوهر و مادر و فرزند را به اجبار از هم جدا می‌کنند و بذر وحشت را در دل اعضای خود می‌کارند اما باز هم آن قدر گستاخ هستند که خود را دموکراتیک جا بزنند و در واقع دموکراسی را به نفع خود مصادره کنند
Mohammad Ali Zareian
فرقه تروریستی رجوی دو دسته قربانی دارد؛ یکی آنهایی که ترور شده‌اند و دیگر آنهایی که اسیر ذهنی و مغزشویی شده و وادار به ترور گردیده‌اند. دسته دوم به طور مضاعف قربانی هستند چرا که هم زندگی خود را باخته و هم دستشان به خون دیگران آغشته شده است. دسته اول اگر چه جان خود یا عزیزانشان را از دست داده‌اند اما آبرو و حیثیت خود را حفظ کرده و خرسند هستند. خانواده‌های قربانیان اول با افتخار سرشان را بالا می‌گیرند در حالی که خانواده‌های قربانیان دوم حتی خود را مجبور به کتمان هر گونه نسبت با عزیزانشان می‌بینند.
Mohammad Ali Zareian
است. این‌که رجوی چه خط سیاسی را دنبال می‌کند چندان مهم نیست و این‌که با چه کسی و علیه چه کسی هم هست، موضوع خیلی مهمی نیست. آنچه اهمیت دارد، به این نکته معطوف است که رجوی به انسان‌ها مثل طعمه‌هایی نگاه می‌کند که باید برای رسیدن به هدف به مصرف برساند و در این ارتباط خانواده و مناسبات و عواطف خانوادگی را سد اصلی راه خود می‌داند. مریم رجوی به‌صراحت به پیروان فرقه گفته است که «خانواده لانه فساد است» و از آنها خواسته است اعضای خانواده خویش را دشمن اصلی بدانند.
Mohammad Ali Zareian
مطالب و گزارش‌های بسیاری درباره فرقه تروریستی رجوی نوشته شده ولی کمتر به بعد اصلی مساله یعنی تخریب مناسبات اجتماعی و خانوادگی آن اشاره گردیده و بیشتر به مسائل سیاسی پرداخته شده است.
Mohammad Ali Zareian
بر اساس تعاریف جامعه‌شناسانه مدرن، یکی از اصلی‌ترین خصیصه‌های فرقه‌ها این است که استانداردهای دوگانه درون و بیرون دارند. اهالی فرقه می‌آموزند که در روابط درونی با رهبر کاملا صادق باشند و همه چیز را درباره خود و دیگران اعتراف کنند ولی در مناسبات بیرونی بسته به مصالح دروغ بگویند. یعنی این‌که عضو فرقه یاد می‌گیرد، ظاهر و باطنی متفاوت داشته باشد و سر تا پا به دیگران دروغ بگوید. دروغ گفتن در دستگاه فرقه‌ای کاملا نهادینه شده است یعنی این‌که فرقه مخرب، اعتقادی را بیان می‌کند اما دقیقا عکس آن عمل می‌کند.
Mohammad Ali Zareian
پادگان نظامی و فرقه‌ای اشرف در عراق، نمونه و الگویی کوچک از جامعه‌ای است که رجوی می‌خواهد برپا کند و در آن حاکمیت داشته باشد. افراد چنین جامعه‌ای از داشتن کوچک‌ترین حقی محروم هستند. یک فرد در «شهر اشرف» که به اصطلاح مدینه فاضله رجوی است، هیچ‌گونه حق انسانی ـ که در شدیدترین دیکتاتوری‌ها هم برای آحاد جامعه قائل هستند ـ ندارد. رجوی به اعضای خود فرمان می‌دهد، با چه کسی ازدواج کنند و بعد خود او فرمان طلاق را صادر می‌کند. او بچه‌ها را از والدین جدا می‌کند و به جای نامعلومی می‌فرستد. بعد آنها را مجددا وارد فرقه خود می‌کند. فرد در فرقه او حق ارتباط با خانواده و اساسا حق هیچ‌گونه رابطه خارج از کنترل رجوی را ندارد. افراد به هیچ وسیله ارتباطی با دنیای خارج دسترسی ندارند و فقط از طریق فرقه در جریان اخبار و اوضاع و احوال ایران و جهان قرار می‌گیرند.
Mohammad Ali Zareian
مسعود رجوی یک سخنرانی ـ که بعدا به صورت کتاب منتشر شد ـ تحت عنوان «حکومت علی (ع)» برگزار نمود و ضمن تفسیر یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه، به تشریح دیدگاه خود در خصوص حکومت و خصوصا رهبری پرداخت که آن را برگرفته از اندیشه و گفتار و روش حضرت علی علیه‌السلام عنوان می‌کرد. این سخنرانی موجب جذب خیلی‌ها شد و رجوی یک الگوی بسیار عالی و ایده‌آل از نحوه حکومت و رهبری ارائه داد اما در عمل آنچه او به اجرا درآورد، عکس تمامی آن حرف‌ها بود. یک مقایسه بین کتاب «حکومت علی (ع)» نوشته مسعود رجوی و سیستم اداره افراد در «قرارگاه اشرف» به‌خوبی تفاوت بین حرف تا عمل یک فرقه مخرب را نشان می‌دهد که دقیقا از زمین تا آسمان است.
Mohammad Ali Zareian
فرقه‌های مخرب هیچ‌گونه مانیفست قابل ارائه ندارند که بتوان به آن مراجعه و استناد کرد و خط و خطوط را مشخص نمود. آنان معمولا کتب و نشریات قبلی خود را از بین می‌برند یا آنها را جعلی اعلام می‌کنند، همان کاری که رجوی بارها کرده است. برای کوچک‌ترین مسائل، رئیس فرقه باید تصمیم بگیرد. ارتباط عرضی بسیار کم و ناچیز و عمده ارتباطات، عمودی است. نه تنها رهبر فرقه بلکه گمارده و مسوول بلافصلی هم که او تعیین می‌کند، حکم خدا را دارد. برهمین اساس در فرقه رجوی رسما اعلام می‌دارند که «صلاحیت مسوول نسبی است ولی باید با آن برخورد مطلق کرد». یعنی این‌که او را مطلق و معصوم دید و بی‌چون و چرا امرش را اطاعت کرد و از این طریق تنظیم رابطه با رجوی را تعیین می‌کنند.
Mohammad Ali Zareian
در فرقه تروریستی رجوی به صراحت گفته می‌شود که «مسعود، رهبر عقیدتی است و در برابر هیچ‌کس به غیر از خدا مسوول و پاسخگو نیست ولی همه نیروها به مسعود پاسخگو هستند». یعنی او مشخص می‌کند که افراد چه اعتقادی داشته باشند، چگونه بمانند و به چه شکل بمیرند! همچنین گفته می‌شود که «تمایلات رهبرفرقه، راه و روش کار هر عضو را معین می‌کند». اعتقادات یک فرقه مخرب بسته به شرایط می‌تواند مدام در حال تغییر باشد. ممکن است امروز یک مجاهد خلق، مسلمان رادیکال یا مارکسیست ضدامپریالیست باشد و فردا به سکولار یا فمینیست یا لیبرال، تروریست یا جاسوس دشمن یا دزد و آدم‌کش و یا هر چیز دیگر، بسته به شرایطی که رئیس فرقه آن را تبیین می‌کند و خطی که مشخص می‌نماید، تبدیل گردد. درواقع ایدئولوژی و اعتقادات و روش کار یک فرقه مخرب متناسب با منافع رهبر فرقه در «لحظه» مشخص می‌شود.
Mohammad Ali Zareian
تمامی فرقه‌های مخرب برای مشکلات بزرگ، راه‌حل‌های ساده ارائه می‌کنند و درعین‌حال مسائل ساده را چنان پیچیده می‌کنند تا ذهن مخاطب را دچار چرخش نمایند. فرقه‌ها با انگشت گذاشتن بر مشکلات واقعی جامعه و سپس ارائه این دروغ بزرگ که آنها کلید حل تمامی این مشکلات را در دست دارند، افراد را در خدمت منافع خود می‌گیرند. فرقه‌ها با فریب، نیرو جذب می‌کنند و با مجاب‌سازی و کنترل ذهن، نیرو را حفظ و کنترل می‌نمایند. این‌که فرد به چه وسیله‌ای و بر اساس چه توضیحاتی جذب شده باشد، مهم نیست، مهم این است که فرد بلافاصله بعد از جذب (با هر انگیزه‌ای که باشد) وارد دستگاه مانیپولاسیون و کنترل ذهن می‌شود و از این طریق (و نه از طریق ارائه یک نظریه فلسفی یا یک ایدئولوژی واقع‌گرایانه و با بحث و اقناع) تحت سلطه قرار می‌گیرد.
Mohammad Ali Zareian
اساس شکل‌گیری یک فرقه مخرب، نیرنگ و فریب است. رئیس فرقه کسی غیر از یک کلاهبردار حرفه‌ای و ماهر نیست که به هیچ اصلی پایبند نباشد و پیروان هم عمدتا کسانی هستند که به لحاظ اجتماعی کم‌تجربه و آسیب‌پذیر و درعین‌حال ایده‌آلیست و آرمان‌گرا و البته خوش باور هستند و با صداقت کامل می‌خواهند برای نجات بشریت و رسیدن به فلاح نوع انسان دست به هر نوع فداکاری بزنند.
Mohammad Ali Zareian
از نظر دانشمندان، فرقه‌های مخرب در حال حاضر، تهدیدی جدی برای جوامع بشری و مناسبات اجتماعی به حساب می‌آیند چرا که آنان اساس اجتماع و خانواده را هدف قرارداده‌اند و به تخریب اذهان و عواطف انسانی در جهت رسیدن به منافع شیطانی می‌پردازند. معمولا هر حزب یا سازمانی دارای رهبر، تشکیلات و ایدئولوژی است. در فرقه مخرب اما ایدئولوژی به معنای واقعی آن وجود ندارد بلکه یک متدلوژی خاص، با روش‌های القایی برای تاثیرگذاری روانی بر پیروان یک رهبر خودکامه و شیاد مورد استفاده قرار می‌گیرد که توسط خود او نیز تئوریزه می‌شود. تشکیلات یک فرقه نیز به‌صورت هرمی کنترل می‌شود. رهبر در رأس هرم می‌نشیند و همه چیز و همه کس را در اختیار می‌گیرد. یعنی یک رهبر کاریزماتیک و اغواگر که حاضر به هر جنایتی با توسل به فریب‌کاری و با استفاده از یک متدلوژی روانی است، بر مسند رهبری فرقه می‌نشیند و با استفاده از یک ساختار هرمی به مغزشویی افراد در جهت تحقق اهداف و امیال فاسد خود مبادرت می‌ورزد و آنان را تماما به زیر سلطه خود می‌برد و به این صورت یک فرقه مخرب شکل می‌گیرد.
Mohammad Ali Zareian

حجم

۷۰۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

حجم

۷۰۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۰ صفحه

قیمت:
۳,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
۲
صفحه بعد