زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید، سهبرابر ثروتمندید.
هنری میلر
کتابها در زندگی من
زهرا۵۸
«اگر دغدغۀ داستان درک کردن نیست، پس چیست؟ آیا هدف آن صرفاً وقتگذرانی است؟» اما او همین حالا هم پاسخ را میداند. هدف ادبیاتِ فاخر آشکار کردن آن چیزی است که پنهان شده و نور تاباندن بر چیزی که در تاریکی مانده است.
زهرا۵۸
متوجه شدم که موفق شدهام یک کتاب را، آن هم یک کتاب گردنکلفت را که بیشتر از چهارصد صفحه بود، یکروزه بخوانم. البته روزهای دیگری هم در زندگیام بودند که کتابی را در یک نشست یا در یک روز با شتاب بلعیده باشم، اما این کتاب در این روز برای من یک خودآزمایی بهحساب میآمد. حالا دیگر میدانستم که آمادهام؛ آماده برای اینکه یک سال، هر روز یک کتاب بخوانم.
زهرا۵۸
وقتی بچه بودیم پدر و مادرم هرگز ما را با هم مقایسه نکردند. از نظر آنها همگیِ ما باهوش و زیبا بودیم. اما ما حقیقت را میدانستیم: آنماری زیبا، ناتاشا دختر خوب و من خپل و بامزه بودم
هانا
زمانی که آنماری در بیمارستان بود، وظیفۀ من این بود: توجهش را جلب کنم، بخندانمش، یا یک اظهارنظر هوشمندانه و تندوتیز از زیر زبانش بیرون بکشم.
هانا
اما سرطان کیسۀ صفرا بهسرعت پیش رفت. درمان فقط شکنجه بود، نه شفا.
هانا
کتابهای طنز میتواند برای مقابله با بیماری مؤثر باشد. کتابهای فراواقعی هم میتوانند در مبارزه با سلولهای اهریمنی مؤثر واقع شوند؛
Hosna.Thr
هستۀ اصلی عشق همین است؛ یک نفر برای دیگری مهم است، یک وجود از بین همۀ زندگیهای دیگر اهمیت دارد. یک نفر برای چیزی بخصوص و خاص ارزشمند میشود. ما جایگزینشدنی نیستیم. ما بر اساس اینکه چطور دوست داشته میشویم منحصربهفردیم.
Mina
زندگی سخت، ناعادلانه و دردناک است؛ اما تضمین میکند -صددرصد و بیهیچ شک و شبههای- که در لحظاتی غیرمنتظره و ناگهانی، زیبایی را، شادی، عشق، پذیرش و وجد را نیز پیشکش کند.
Rghaf