بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب علیه سنگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب علیه سنگ

بریده‌هایی از کتاب علیه سنگ

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۴ رأی
۳٫۸
(۴)
کلمات همیشه از دهان بیرون نمی‌آیند همیشه از خود صدایی ندارند گاهی گوشه‌ی چشمی پیدا می‌کنند و خیلی آرام از پوستِ خود بیرون می‌زنند
چڪاوڪ
نگاه کن شب شکل غمگین خداست
-Dny.͜.
بنّای ساده‌ای است پدر مصالح دیگران را فراهم می‌کند خانه‌های‌شان را می‌سازد و خودش زیر باران خیس می‌شود هر ماه پاهای عقب‌افتاده را با دست‌هایش به سر کار می‌برد غروب که می‌شود تاول‌هایش را پشت در می‌گذارد و با قلب به خانه می‌آید
-Dny.͜.
می‌گوید: چه‌قدر زندگی در کنار رطب شیرین بود هنوز پاهایم صدای بوق کفش‌هایم را درنیاورده بود که صدای آژیر خانه را لرزاند دست از پا گم شد و کوچه به جای کفش‌های بچه‌ها پُر شد از پوتین‌ها گونی‌های برنج از خاک و دل‌های ما...
Sina Iravanian
به هر بهانه که می‌توانی مرا از زمان بگیر پیش از آن‌که زمان ما را از هر دومان بگیرد
Sina Iravanian

حجم

۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

حجم

۳۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۷۸ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
۸,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد