بریدههایی از کتاب چگونه دربارهی چیزهای عجیب بیندیشیم: اندیشیدن انتقادی برای دوران جدید
۳٫۶
(۳۰)
مشکل بیشتر مردم این است که به جای مغزشان، با امیدها و نگرانیها یا آرزوهایشان فکر میکنند.
ــ ویل دورانت
مادربزرگ علی💝
کسی را خردمند بنامید که کارهایش، گفتههایش، و گامهایش، همگی یک «چون» روشن برای یک «چرای» روشن باشد.
ــ یوهان کاسپار لاواتِر
Hooryar
حملات تروریستی 11 سپتامبر مشخصاً نشان داد که کسانی که ادعای نیروهای غیبی دارند، کلاهبردارند یا خودشان را گول میزنند. شاهد بودیم که کسی فرو ریختن برجهای مرکز تجارت جهانی را پیشگویی نکرد؛ وگرنه هزاران نفر از چنگال مرگ نجات مییافتند.
احسان رضاپور
هرساله میلیاردها دلار برای افراد و محصولاتی که ادعای نیروهای ماوراء طبیعی دارند خرج میشود. واسطهها مدعی ارتباط با بیگانگان در فضایند، الهام گیرندگان و اختربینان مدعی پیشگویی آیندهاند، و درمانگران مدعی درمان هر چیزی از ایدز گرفته تا زگیل هستند. چه کسی را باور کنیم؟ چگونه بفهمیم که کدام ادعا معتبر است؟
عباص
کسی را خردمند بنامید که کارهایش، گفتههایش، و گامهایش، همگی یک «چون» روشن برای یک «چرای» روشن باشد.
ــ یوهان کاسپار لاواتِر
رضا اردهی
مردم در هرجا از باور کردن آنچه که میدانند راست نیست لذت میبرند. چرا که آنها را از مصیبت اندیشیدن دربارهی خودشان و مسئولیتپذیری دربارهی آنچه میدانند، خلاص میکند.
نفیسه
این عقیده که دریافتهای عادی ما تناظری مستقیم و یک به یک با واقعیت بیرونی دارند ــ اینکه آنها همانند عکسهای جهان خارجیاند ــ اشتباه است. اکنون عمدهی پژوهشها به این دیدگاه رسیده است که دریافتن، بَرساختی است، یعنی اینکه تا حدی چیزی است که ذهن ما آن را میسازد. بدین ترتیب آنچه که در مییابیم، نه تنها با آنچه که چشمها، گوشها و دیگر حسهایمان تشخیص میدهند، بلکه با آنچه که میدانیم، توقع داریم، باور داریم، و وضعیت فیزیولوژیکیای که در آن هستیم، تعیین میشود. این گرایش برساختی، از ارزش بقا برخوردار است ــ به ما کمک میکند تا با موفقیت جهان را بشناسیم و با آن کنار بیاییم. اما به این معنی نیز هست که دیدن اغلب باور کردن نیست ــ بلکه برعکس آن درست است.
adak
همانگونه که فرانسیس بیکن تشخیص داد «سر تا ته خرافه کمابیش یکسان است خواه اختربینی، رویا، شگون، و قضاوت کیفرانه باشد خواه چیزی از همین دست ... [از این لحاظ که] معتقدان فریب خورده، رویدادهایی را مشاهده میکنند که تحقق یافتهاند، ولی شکستها را در نظر نمیگیرند یا از آنها میگذرند، هرچند هم که متداولتر باشند.»55 خرافه یعنی این باور که عمل یا موقعیتی میتواند بر چیزی تأثیر بگذارد ولو اینکه هیچ ارتباطی منطقی بین آن دو برقرار نباشد. وقتی بر این باوریم که مابین چیزها رابطهی علت و معلولی برقرار است، تمایل داریم که تنها به رویدادهایی که تأییدکنندهی آن رابطهاند توجه کنیم و دنبالشان بگردیم.
adak
فرصتطلبان سیاسی دوست دارند بر اساس ترسها، امیدها، و آرزوهای مردم به بازی بپردازند.
نفیسه
اما این نکته که ما به درست بودن چیزی علاقهمندیم، هیچ دلیلی برای باور داشتن به درستی آن نمیشود. برای رسیدن به کنه مطلب، ما باید با گذر از تفکر آرزومندانه، به تفکر انتقادی برسیم. باید یاد بگیریم که تعصبات و پیشداوریها را کنار بگذاریم و شواهد را منصفانه و بیطرفانه بیازماییم. تنها در آن صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم بین واقعیت از خیالپردازی تفاوت میگذاریم.
نفیسه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۴۰۵ صفحه
قیمت:
۹۱,۰۰۰
۴۵,۵۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد