زندگی خودبهخود کسلکننده و ابلهانه و کثیف است... چهقدر این زندگی کند میگذرد. دور و برت را آدمهای عجیب و غریب گرفتهاند همه بدون استثنا عجیب و غریباند. وقتی یکی دو سال با آنها زندگی کنی بدون اینکه خودت متوجه شوی، تو هم مثل آنها میشوی. از سرنوشت گریزی نیست.
پویا پانا
وقتیکه زنی زیبا نباشد، به او میگویند: «چه چشمان زیبایی داری و یا موهایت قشنگ است...»
پویا پانا
انسان چیزی خلق نمیکند، فقط آنچه را که به او داده شده از بین میبرد.
☆Nostalgia☆
گاه بهطور قابل تحملی رنج میکشم. اما من هیچ نور امیدی در دوردست نمیبینم. منتظر چیزی برای خودم نیستم. مردم را هم دوست ندارم... مدتهاست که دیگر هیچکس را دوست ندارم.
پویا پانا
بیکاری سبب فساد میشود.
پویا پانا
وقتی زندگی به صورت حقیقی وجود ندارد، زندگی را مجبوری با سراب بگذرانی.
پویا پانا
روز و شب این فکر که زندگیم برای همیشه هدر رفته مانند دیوی در وجودم رخنه کرده و در حال خفه کردن من است. گذشتهای نمانده زیرا آن را به طرزی احمقانه صرف کارهای پیشپاافتاده کردهام. آینده هم که بهخاطر توخالی بودن وحشتناک است.
Arman ekhlaspour
وقتی در مورد یک زن میتوان گفت «دوست من است» که این درجات را به ترتیب گذرانده باشد: اول یار، بعداً معشوقه و در آخر دوست.
کاربر شماره 23
آخر من میخواهم زندگی کنم. موفقیت، شهرت، سروصدا را دوست دارم. اما اینجا به تبعیدگاه میماند. هر لحظه غصه گذشته را خوردن، موفقیت دیگران را دنبال کردن و از مرگ هراسیدن...
matsinn
دایه جان من هم آدم عجیب و غریبی شدهام... منتهی هنوز احمق نشدهام. به لطف خداوند هنوز ذهنم سرجایش باقی مانده ولی احساساتم گویی ضعیف شدهاند. نه دلم چیزی میخواهد و نه به چیزی نیاز دارم. کسی را هم دوست ندارم... گرچه فقط تو را هنوز دوست دارم.
matsinn