بریدههایی از کتاب در برابر استبداد
۴٫۰
(۶۸)
حقیقت در چهار حالت میمیرد، که ما شاهد هر چهار حالت آن بودهایم.
حالت اول خصومت علنی با واقعیتِ قابل اثبات است که در شکل جا زدن جعلیات و اکاذیب در قالب واقعیتها بروز میکند.
الی
۱۰. حقیقت را باور داشته باشید
ترک حقایق ترک آزادی است. اگر هیچچیز حقیقت نداشته باشد، پس هیچکس نمیتواند قدرت را نقد کند، چرا که دیگر اساسی برای نقد و انتقاد وجود نخواهد داشت. اگر هیچچیز حقیقت نداشته باشد، آنوقت همهچیز یک نمایش بزرگ خواهد بود. و هر آن که جیب پُرتری دارد کورکنندهترین چراغها را خواهد خرید.
الی
عیسی چنین موعظه میکند که "گذشتن شتر از سوراخ سوزن، آسانتر است از دخول شخص دولتمند در ملکوت خدا."(۳) و باید که فروتن باشیم، چرا که "هر که خود را بزرگ سازد حقیر خواهد شد و هر که خود را فروتن سازد به بزرگی خواهد رسید."(۴) و البته که باید دغدغهٔ تشخیص حقیقت از کذب را داشته باشیم: "و حقیقت را خواهید شناخت و حقیقت شما را آزاد خواهد کرد."(۵)
الی
سیاست و زبان انگلیسی، جُرج اورول (۱۹۴۶)؛ زبان رایش سوم، ویکتور کلمپرر (۱۹۴۷)؛ ریشههای تمامیتخواهی، هانا آرنت (۱۹۵۱)؛ انسان طاغی، آلبر کامو (۱۹۵۱)؛ ذهن اسیر، چسواف میووش (۱۹۵۳)؛ قدرت ضعفا، واسلاو هاول (۱۹۷۸)؛ چطور یک محافظهکارـ لیبرال ـ سوسیالیست باشیم، لِشِک کولاکُفْسْکی (۱۹۷۸)؛ کاربردهای فلاکت، تیموتی گارتن اَش (۱۹۸۹)؛ بار مسئولیت، تونی جات (۱۹۹۸)؛ مردم عادی، کریستوفر براونینگ (۱۹۹۲)؛ و هیچچیز حقیقت ندارد و هر چیزی ممکن است، پیتر پومرانتسف (۲۰۱۴).
الی
یکی از رمانهایی که میلیونها جوان آمریکایی آن را خواندهاند و حکایت استبداد و مقاومت در برابر استبداد را روایت میکند، هری پاتر و قدیسان مرگ جی.کی.رولینگ است. اگر شما یا دوستانتان یا فرزندانتان بار اول همچو برداشتی از این رمان نداشتهاید، بهتر است دستبهکار شوید و دوباره بخوانیدش.
الی
برادران کارامازف فیودور داستایفسکی و سبکیِ تحمّلناپذیر هستیِ میلان کوندرا ممکن است به کار وضعیت کنونیِ ما بیایند.
الی
وقتی همان واژهها و جملههای هر روزِ رسانهها را تکرار میکنیم، فقدانِ یک چارچوب بزرگتر را پذیرفتهایم. داشتن همچو چارچوبِ فکریِ بزرگتری مستلزم مفاهیم بیشتر است و داشتن مفاهیم بیشتر هم مستلزم خواندن. پس نمایشگرها را از اتاقتان بیرون بیندازید و اطرافتان را پُر کنید از کتاب. شخصیتهای رمانهای اورول و بردبری دیگر نمیتوانستند این کار را بکنند ــ ولی ما هنوز میتوانیم.
الی
کم پیش میآید تماشا کردن اخبار تلویزیونی چیزی بیش از تماشای کسی باشد که او هم به تصویری مقابل خویش خیره شده است. ما این خلسهٔ جمعی با هدف عادی بودن را میپذیریم و آرامآرام اسیرش میشویم.
الی
همهچیز خیلی سریع اتفاق میافتد، ولی در واقعیت هیچ اتفاقی نمیافتد. هر گزارشی در اخبار تلویزیونی "خبر فوری" است تا اینکه خبری دیگر جای آن را بگیرد. این است که با موجهای پشتسر هم برخورد میکنیم ولی هرگز چشممان به اقیانوس نمیافتد.
الی
به وقت حملات تروریستی یادتان باشد که حاکمانِ اقتدارگرا از همچو رخدادهایی برای تحکیم قدرتشان سوءاستفاده میکنند. اینکه فاجعهای ناگهانی رخ داده و حالا باید مثلاً قیود و موازنهها را برداشت، احزاب مخالف را منحل کرد، آزادیِ بیان را به حالت تعلیق درآورد، و حقِ محاکمهٔ عادلانه و حقوق دیگر را برچید، قدیمیترین حقّهٔ کتاب راهنمای سیاستِ هیتلری است. "فریبش را نخورید."
در آن لحظهٔ تاریخیِ آت
imaanbaashtimonfared
۹. با زبانتان مهربان باشید
از تکرار جملاتی که همه میگویند خودداری کنید. به شیوهٔ بیانیِ خاص خودتان فکر کنید، حتا اگر برای بیان آن چیزی باشد که فکر میکنید همه میگویند. سعی کنید خودتان را از اینترنت دور کنید. کتاب بخوانید.
الی
در تابستان آن سال در گتوی ورشو، آلمانیها برنامهٔ موسوم به "اقدام بزرگ" را به اجرا گذاشتند، و حدود ۲۶۵, ۰۴۰ یهودی را به کارخانهٔ مرگ تربلینکا فرستادند تا در آنجا کشته شوند و ۱۰, ۳۸۰ یهودی دیگر را هم همانجا در گتو کشتند. ترزا خانوادهای را از مرگ حتمی نجات داده بود.
ترزا پرکروآ بعدها مورخ هولوکاست شد و دربارهٔ گتوی ورشو و دیگر کسانی که یهودیان کمک کرده بودند کتاب نوشت. ولی ترجیح داده بود که دربارهٔ خودش چیزی ننویسد. سالها بعد که از او دربارهٔ زندگی خودش پرسیده شده بود، در جواب گفته بود کارهایی که کرده عادی بودهاند. اما از نگاه ما کارهای او استثناییاند. او برخاسته بود و ایستادگی کرده بود.
الی
در اکتبر آن سال، یهودیان ورشو و مناطق اطراف را مجبور کردند به بخش معیّنی از شهر نقل مکان کنند. یکی از برادران ترزا از قبلِ جنگ با دختری یهودی و خانوادهٔ او دوستی داشت. ترزا میدید که چطور مردم بیسروصدا کنار ایستادهاند و اجازه میدهند دوستان یهودیشان را از آنها بگیرند.
ترزا بی اطلاع خانوادهاش و با قبول خطری بزرگ، در اواخر سال ۱۹۴۰ چندینبار مخفیانه به محلهٔ یهودیان ورشو رفت و با خودش برای یهودیانی که میشناخت و آنهایی که نمیشناخت غذا و دارو برد. تا اواخر جنگ او دوست برادرش را قانع کرده بود که از گتو بگریزد. در سال ۱۹۴۲ ترزا به والدین آن دختر و برادر او کمک کرد که فرار کنند.
الی
ترزا پرکروآ قرار بود همان سال از دبیرستان فارغالتحصیل شود. آلمانیها املاک خانوادهٔ او را غصب کرده بودند و آنها مجبور شده بودند به ورشو کوچ کنند و در خانهای اجارهای ساکن شوند. پدر او را دستگیر کرده بودند. یکی از عموهایش در جنگ کشته شده بود. دو برادرش در اردوگاه اسرای جنگی آلمان بودند. خود ورشو هم بهشدت زیر حملات هواییِ آلمان ویران شده بود؛ حملاتی که حدود بیستوپنج هزار کشته بر جای گذاشته بودند.
ترزا، این دخترک نوجوان، در واکنش به این وحشت فراگیر کاری کرد که هیچیک از دوستان و خانوادهاش نکرده بودند. در زمانهای که خودخواهی کاملاً طبیعی بود، او به فکر دیگران بود. در اواخر سال ۱۹۴۰ آلمانیها شروع کردند به ایجاد محلههای محصور یهودینشین در آن بخش از ورشو که در اشغال داشتند.
الی
۸. ایستادگی کنید
بالأخره یک نفر باید ایستادگی کند. پیرویکردن آسان است. اینکه حرف متفاوتی بزنید یا کار متفاوتی کنید شاید عجیب به نظر برسد. ولی برای رسیدن به آزادی باید این معذّب بودن را به جان بخرید. رُزا پارکس را به یاد آورید. به محض اینکه برخاستید و متفاوت عمل کردید، طلسم وضع موجود میشکند و دیگران دنبالهروِ راه شما خواهند شد.
الی
در مجموع شمارِ یهودیانی که بهدستِ نیروهایِ معمولیِ پلیس کشته شدند بیشتر از قربانیانِ نیروهایِ آینستاسگروپن بوده است. بسیاری از این مأموران هیچ آموزشِ خاصّی برایِ این کار ندیده بودند. آنها خودشان را در وادیای ناشناخته یافته بودند، دستوری به آنها رسیده بود، و نمیخواستند ضعیف به نظر برسند. در برخی مواردِ نادر هم که این مأموران از دستورِ کشتار سرپیچی کردند، هیچ جزایی ندیدند.
بعضی از سرِ اعتقادشان به قتل آدم کشتند. ولی بسیاری دیگر فقط از اینکه مقابلِ مافوق بایستند میترسیدند. سوای همرنگی با جماعت و پیروی از دستورات، عواملِ دیگری هم در کار بودند. ولی بدونِ این فرمانبرداران، آن جنایات غیرممکن میشدند.
الی
۷. اگر باید مسلّح باشید خوب فکر کنید
اگر در خدمت حکومت هستید و اسلحه با خود حمل میکنید، خدا به شما عمر بدهد. ولی بدانید که در شُرور گذشته مأموران پلیس و سربازانی هم دست داشتهاند که ناگهان روزی شروع کردهاند به کارهای غیرمعمول. آمادهٔ نه گفتن باشید.
الی
۶. مراقب شبهنظامیها باشید
وقتی مردان مسلّحی که همیشه ادعا کردهاند مخالف نظام هستند اونیفرم بر تن میکنند و با مشعل و تصاویر یک رهبر رژه میروند، یقین کنید نابودی نزدیک است. وقتی شبهنظامیِ هوادارِ رهبر و پلیسِ رسمی و ارتش درهم بیامیزند، نابودی آغاز شده است.
الی
اگر وکلا هنجار "عدم اجرای حکم بدون محاکمه" را کنار نمیگذاشتند، اگر پزشکان قاعدهٔ "عدم جراحی بدون رضایت بیمار" را میپذیرفتند، اگر آن اهالیِ کسبوکار "ممنوعیت بردهداری" را به رسمیت میشناختند، اگر بوروکراتها از بررسی و ثبت اسناد جنایتها سر باز میزدند، رژیم نازی در پیاده کردن جنایتهایی که امروز بر پیشانیاش حک شدهاند کار سختی پیش روی خود میدید.
الی
۵. اخلاقیات حرفهای را فراموش نکنید
وقتی رهبران سیاسی الگوی نادرست و نامطلوبی هستند، تعهد حرفهای به عمل عادلانه و درست اهمیت بیشتری مییابد. برانداختن یک حکومت قانونْ بدون وکلا، یا برگزاریِ دادگاههای فرمایشی بدون قضّات، دشوار است. اقتدارگرایان به کارمندان مطیع نیاز دارند و رؤسای اردوگاههای کار اجباری دنبالِ کاسبکارانی هستند که نیروی کار ارزان میخواهند.
الی
حجم
۱۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
حجم
۱۳۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۲۵ صفحه
قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان