بریدههایی از کتاب تربیت بچهها، تربیت خود ماست
۴٫۳
(۴۴)
گاهی میتوانید از او بخواهید آرام باشد، صبر کند یا چیزی برای شما بیاورد، اما به انتخاب او که ممکن است «آری» یا «نه» باشد احترام بگذارید. بهتدریج خواهد آموخت که به ترجیحات دیگران و ازجمله خودش احترام بگذارد.
زهرا رضائی
گاهی میتوانید از او بخواهید آرام باشد، صبر کند یا چیزی برای شما بیاورد، اما به انتخاب او که ممکن است «آری» یا «نه» باشد احترام بگذارید. بهتدریج خواهد آموخت که به ترجیحات دیگران و ازجمله خودش احترام بگذارد.
زهرا رضائی
بهجای اینکه از او انتظار رفتار احترامآمیز داشته باشید با او محترمانه برخورد کنید؛ عوض اینکه از او انتظار داشته باشید که بتواند در قبال نیازش صبر و ملاحظه داشته باشد، با او مهربان باشید و سخاوتمندانه عمل کنید. او این ویژگیها را در طول زمان برمیگزیند
زهرا رضائی
درواقع، بچهها بر اثر انتظارات دیگران کارهایی را انجام میدهند که رضایت خاطر بزرگسالان اطراف خود را برآورده کنند و این بر اعتمادبهنفس و عزتنفس آنها اثر منفی میگذارد.
زهرا رضائی
احساس عشق شما در دل بچه حاصل توجه او به این موارد است که او نزد شما از تمام چیزها و برنامههای معمولی زندگی روزمره مهمتر است.
زهرا رضائی
اولین قدم برای ایجاد اطمینان که بچه شما عشق شما را به خودش حس میکند، برآوردن نیازهای او براساس شرایط و واقعیتهای وجود خود اوست
زهرا رضائی
پرخاش بچه و گریه و زاری او برای مهر و محبت شما یا جلب توجه شما، بهمنظور یک نیاز برآوردهنشده است
زهرا رضائی
هم ابراز عشق و هم دریافت آن باید بیقیدوشرط باشد. اگر بچه برای اینکه دوست داشته شود باید معیارهایی را برآورده کند و اگر نیازمند آن باشد که خودش حالتهای عاطفی خود را دقیقا ارزیابی کند، آنگاه بهوجود خود و ارزش خود احساس تردید میکند و مضطرب میشود.
زهرا رضائی
اگر بخواهیم طبیعت همانگونه به چرخش خود ادامه بدهد که مطابق میل و هوس بچههای ماست رشد انعطافپذیری عاطفی بچهها بهصورت طبیعی آسیب میبیند.
زهرا رضائی
پنج نیاز عاطفی اساسی که بر زبان رفتار بچه حاکماند عبارتاند از:
عشق
آزادی ابراز وجود
استقلال، توان و اختیار
سلامت عاطفی
عزتنفس
وقتی این نیازهای بنیادی بهصورت پیوسته برآورده شوند بنیان مستحکمی را تشکیل میدهند که بچهها میتوانند زندگی خود را بر آن بنا نهند و با رضایت خاطر از خود و از دیگران با احساس توانمندی زندگی کنند.
زهرا رضائی
وقتی صدای بچه را خاموش میکنیم، هنوز گرفتار و غرق در آن آسیبها و آزردگیهای قدیمی هستیم و نمیتوانیم نیاز بچه را درک کنیم. برعکس، وقتی ریشههای واکنش خود را در سابقههای قدیمی بدانیم و آنها را از لحاظ صحت و اعتبار و ربط وارسی کنیم، یاد میگیریم که ذهن ما چگونه کار میکند و آنگاه بچه را بهوضوح در لحظه حاضر با نیازهای کنونیاش میبینیم
زهرا رضائی
ذهن، سوابق کهنه را نمایش میدهد و ما، موجودی انسانی، طوری طراحی شدهایم که خود را با آن صدای درون میشناسیم. ما از آن صدایی که بهصورت خودکار در درون مغز زمزمه میشود اطاعت میکنیم، حتی اگر با آن کسی که آرزو میکنیم با او باشیم یا با کسی که درواقع خود اصیل ماست همساز و هماهنگ نباشد.
زهرا رضائی
اگر بچه مایل بود احساس تنهاییاش را با شما درمیان بگذارد، یعنی احساس غم و اندوه یا هر مشکل دیگری که ممکن است داشته باشد، فقط در صورتی این کار را خواهد کرد که شما توجه کنید، گوش بدهید و احساساتش را تأیید کنید، بدون اینکه از وی انتقاد کنید یا باب نصیحت و سخنرانی همیشگی را بگشایید
زهرا رضائی
اولین اشتباه رایج توهین به بچه از طریق بیان احساسات اوست (بهجای پرسیدن از او): بچه بیحوصله اینطرف و آنطرف خانه راه میرود و شما میگویید: «مثل اینکه ناراحتی دوستت این تابستان از تو دور شده است.» این گفته شما ممکن است درست باشد، اما پیشبینی احساسات او توسط شما ممکن است نشانه دلسوزی به او و کوچکشمردنش باشد.
زهرا رضائی
پیشبینی احساسات او توسط شما ممکن است نشانه دلسوزی به او و کوچکشمردنش باشد.
زهرا رضائی
تمایل انسان برای اینکه هر ایده را به یک ابزار کنترل تبدیل کند چیزی است که ما باید دائما مراقب آن باشیم. هر نوع روش ارتباطی میتواند به یک وسیله کنترل تبدیل شود. میتوانیم تأیید را بهعنوان ابزار کنترل بهکار ببریم؛ میتوانیم با استفاده از آن، بچه را به بازی بگیریم؛ میتوانیم حتی با استفاده از مهارتهای ارتباطگیری، بهصورتی توهینآمیز رفتار کنیم و خشم بچه را برانگیزیم. وقتی ما بچهها را به بازی میگیریم یا دستمیاندازیم آنها آن را خوب احساس میکنند اگرچه نمیتوانند بهروشنی ناراحتی خود را توضیح بدهند.
زهرا رضائی
وقتی متوجه شدید که بچه ممکن است احساس گناه بکند و جرئت مطرحکردن آن را پیش شما ندارد، میتوانید با مطرحکردن و حل آن، این بار سنگین را از روی ذهن او بردارید. «آیا در مورد کلیدی که گم کردی احساس ناراحتی میکنی؟» اول خوب گوش بده و سپس بگذار بداند که شما کلید دیگری میخرید و مطمئن هستید که کلید گمشده هم یک روزی پیدا میشود. «من هم چیز گم میکنم. این برای همه اتفاق میافتد.» یک بغلگرفتن یا یک عبارت توأم با مهر و محبت بسیار کارساز است و تنش ذهنی او را کم و موضوع را حل میکند.
زهرا رضائی
پاککردن اشتباهات ما مسئله مهمی نیست؛ اصلاً درست یا غلط بودن مطرح نیست. اگر بچه شما احساس ناراحتی میکند، این احساس او تجربه واقعی اوست. اگر شما از گفتار و کردار خود متأسف هستید، این احساس شما نیز معتبر است. هدف شما این است که میان خود و بچه ارتباط برقرار کنید، مسئله را روشن کنید و پل ارتباط را دوباره بسازید.
زهرا رضائی
ساده و رک حرف بزنید: «سرت داد کشیدم. ایکاش این کار را نمیکردم.» از بهکار بردن واژههای عاطفی اغراقآمیز پرهیز کنید تا بچه بتواند صادقانه خودش را بیان کند
زهرا رضائی
گاهی والدین، حتی زمانی که هیچ ضرورتی برای عذرخواهی نیست، عذرخواهی میکنند. ممکن است بگویند: «متأسفم، نمیتوانی آن آبنبات را بخوری.» بهنظر بچه اگر قرار است بابا واقعا «متأسف» باشد یعنی مثلاً واقعا از اینکه من آبنبات را نمیخورم «ناراحت» باشد، نباید اصرار بکند که من آن را نخورم. بنابراین، بچه خوشحال خواهد شد که با خوردن آبنبات بابا را از آن «ناراحتی» و «تأسف» خارج سازد. این پیامهای ناصادقانه بچه را گیج میکند؛ برعکس، صادقانه برخورد کردن موضوع را برای بچه روشن میسازد. بهجای گفتن اینکه چه چیزی میتواند بخورد و چه چیزی نمیتواند، که رنگ و بوی کنترل و نفی و انکار را دربر دارد، جملهای را بیان کنید که نظر شخص شما را میرساند: «نمیخواهم آن آبنبات را بخوری، چون سالم نیست.» یا وقتی ارتباط ما با بچه روشن است، خیلی راحت یا با آن کنار میآید یا تقاضای روشنی مطرح میکند: «میتوانم، مثلاً، شکلات سالم بخورم؟»
زهرا رضائی
حجم
۲۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۲۴۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان