بریده‌های کتاب علی ‌بی‌خیال
کتاب علی ‌بی‌خیال اثر گروه نویسندگان

کتاب علی ‌بی‌خیال

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۲۰۴ رأیخواندن نظرات
با سلام خدمت بچه‌های تو باغ (آنها که حواسشان هست): خودتان را پیدا کنید آنگاه از خود فرار کنید و به دریا برسید. الحقیر الفقیر الخطاط، علی بی‌خیال
منمشتعلعشقعلیمچکنم
علی با تنهایی اُخت شده بود. می‌گفت وقتی تو جمع هستی خدا می‌گوید این سرش شلوغ است، ولی وقتی تنها باشی خدا می‌آید سراغت.
محدثه
علی از مسجد خارج نشده بود و عطری هم همراهش نبود، ولی بوی عطر او فضا رو پر کرده بود!! هیچ حرفی هم در این زمینه نزد تا اینکه در وصیتش به راز آن بوی عطر اشاره نمود. علی در وصیتش به باب رحمت الهی به واسطه امام حسین (ع) اشاره دارد و می‌گوید: خدایا به ما رحم کن به حق شهدا، والله من گناهانم را به وسیله حسینت پاک نمودم و از دریای پر تلاطم مادیات به وسیله کشتی حسینت گذشتم. من خیلی کمتر عطر خریده ام، زیرا هر وقت بوی عطر می‌خواستم از ته دل می‌گفتم «حسین جان» آن وقت فضا پر از عطر می‌شد.
باب الجواد
علی چیزی نمی‌خورد و الکی با تنقلات بازی بازی می‌کند! گفتم علی بخور، چرا بازی می‌کنی؟ گفت دارم می‌خورم. موقع رفتن زدم پشتش گفتم نخوردی‌ها. گفت: آخه این آجیل برای ما نبود، این‌ها را برای لشکر عاشورا فرستاده بودند. ما در لشکر محمد رسول الله (ص) هستیم. از عمق حرفش رفته بودم توی فکر.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
برادرش می‌گفت: زمان شهادت علی، مدتها از ازدواج من گذشته بود، ولی اگر همسر مرا می‌دید نمی‌شناخت. تا این حد در نگاه‌هایش مراقبت می‌کرد.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
علی وقتی می‌خواست برای شهادت برود، لباس‌های نوی خودش را درآورد، گفت: نکند مال بیت‌المال خراب شود!
منمشتعلعشقعلیمچکنم
هر وقت به زیارت بهشت زهرا (س) می‌روم، سعی می‌کنم توی قطعه شهدا قدم بزنم. اعتقاد دارم که اینان اولیای الهی هستند،
دلتنگِ ماه
مولا جان. دست ما را هم مانند علی و دیگر یاران و عاشقانت بگیر و از منجلاب گناه بیرون کش.
کامکار
و نه تنها بی‌خیال، بلکه بی‌نهایت باخیال بود
乙_みG
هر کس جان نثار حسین (ع) بود و راه حسین (ع) را ادامه داد رستگار شد. و هر کس که راه حسین (ع) را ادامه نداد و این کارها را به مسخره گرفت، خود را به مسخره گرفته است. آری هر کس راه حسین (ع) را ادامه داد، در بهشت همدیگر را خواهیم دید و هرکس ضد این رفتار کرد، با خانواده خودم هم هستم، دیدار تا قیامت به جهنم. متأسفانه راهی جز این نیست. من در مدت کوتاهی که زندگی کردم با عقل ناقص خود، این مسئله را دریافتم که تنها راه سعادت فقط: حسین جان، حسین جان، حسین جان.
کاربر ۹۴۶۳۷۸

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۱٫۷ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
۷,۵۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۳۹صفحه بعد