«خداوندا، نه بهشت میخواهم و نه شهادت! من فقط «ولایت» میخواهم. مرا به ولایت مولا علی (ع) بمیران و آن جناب را در شب اول قبر، به فریاد من برسان...
رضوان
خدایا ما ادعای یاری کردن دینت را نداریم. چرا که لیاقت آن را نداریم ولی دلمان به این خوش است که پرچم اسلام به دست روح الله است و ما زیر این پرچم در حرکتیم.
رضوان
ادعای مسلمانی ساده است. در عمل باید مردانه بود
رضوان
امشب شبی است که بهشتیها اگر ضعف نشان بدهند، جهنمی میشوند و جهنمیها اگر همت به خرج بدهند، بهشتی میگردند. هر جا گیر کردید، هر جا فشار دشمن زیاد شد، بگویید یاحسین! مطمئن باشید که سرور شهیدان حاضر است و کمک تان میکند.»
رضوان
حاج علی فرماندهی نمیکرد. بلکه گردان را رهبری میکرد.
رضوان
همه میدانستند سخنانی که از دل براید همیشه بر دلها خواهد نشست.
رضوان