بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نوش‌ داروی طرح ژنریک | طاقچه
کتاب نوش‌ داروی طرح ژنریک اثر سید حسن حسینی

بریده‌هایی از کتاب نوش‌ داروی طرح ژنریک

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۰ رأی
۳٫۹
(۱۰)
ـ چیست دل در قفس سینهٔ این بلهوسان؟ شاعری آخر شب زیر لب زمزمه می‌کرد و به یغما می‌رفت: کهنه‌آونگی آویخته از سقف هوا بین شیطان و خدا در نوسان!
اِیْ اِچْ|
پیر برهمن گفت: از رود تا دریا راه درازی نیست رودی که از خود بگذرد دریاست!
کیارش
تاجری مجلس تفسیر گذاشت ابتدا فاتحه بر قرآن خواند!
hadiizadi
شاعر تشنه ز دریا می‌گفت اهل بیت سخنش را به اسارت بردند!
مهان
طباق نرخ غم ارزان شد از تورّم دل شاعر ترکید!
سپیده
امانت شاعری وارد دانشکده شد دم در ذوق خود را به «نگهبانی» داد!
سپیده
و امّا نمی‌توان منکر ارزش و اهمیت حیاتی نوش‌دارو شد، چرا که شاید باشند کسانی که هنوز سهراب مانده‌اند و هنوز در احتضارند و چشم به نوش‌دارویی دارند تا آنان را از غفلت و روزمرّگی برهاند و با معنای پنهان زندگی آشنا کند، و جز شعر کدام نوش‌داروست که بتواند آدمی را به حیاتی شگفت، بشارت دهد، و عُمقِ حُمقِ او را صریح و بی‌پروا به تصویر بکشد؟
سپیده
با مدّعی محال است اسرار عشق گفتن! چونان که با تقلاّ ـ در کیسهٔ زباله ـ خورشید را نهفتن!
سپهر
شاعری وام گرفت شعرش آرام گرفت!
محسن
شاعری وارد دانشکده شد دم در ذوق خود را به «نگهبانی» داد!
hadiizadi

حجم

۲۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۲۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۶,۸۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۶صفحه بعد