بریده‌هایی از کتاب چگونه ذهن زیبا داشته باشیم؟

خلاصه‌ی بخش چگونه مخلافت کنیم؟ فقط به خاطر اینکه مخالف باشید، مخالفت نکنید. فقط برای نشان دادن زرنگی خود و یا بالا بردن خود در جمع، مخالفت نکنید. همیشه مودبانه و به آرامی مخالفت خود را اعلام کنید نه اینکه خشمگین و پرخاشگر باشید.

بنابراین در مخالفت کردن، احتمالا باید یکی از چندین اصطلاح پائین را بکار ببرید: - این [کار، حرف] واقعا اشتباه است. - این موضوع امکان دارد ولی حتمی نیست. - این فقط یکی از نظریه‌های ممکن است. - این برداشت با تجربه‌ی شما مناسب بوده است. - این شایسته ارزش شما بوده است. - این مطلب برای شما مناسب است نه برای من. - این نظریه بر اساس احساسات و تعصبات شکل گرفته است. - این مسئله بر اساس ادراک انتخاب کننده‌ی شماست. - نتیجه گیری به این صورت درست نیست. - این نظریه امکان پذیر است ولی نه در زمان حال، بلکه در آینده.

اگر از زیبایی طبیعی جسمانی برخوردارید، ضایع کردن آن با داشتن ذهنی کسل کننده، واقعا تاسف بار است.

زیبائی چیزی است که توسط دیگران قابل تحسین باشد.

چکیده کردن، مختصر و مفید کردن، تکرار کردن و اخذ اطلاعات از مطالب، برای گوینده‌ای که می‌خواهد بداند پیامش دریافت شده، بسیار مهم است.

چیزی بدتر از شنونده‌ای نیست که نمی‌خواهد به حرف دیگران گوش کند و فقط منتظر لحظه‌ای است که خودش بتواند صحبت کند. این بی‌صبری معمولاً خیلی نمایان است و حتی اهانت به گوینده حساب می‌شود.

به عنوان مثال: پرسیدن این سئوال «تاریخ آمارهای اعلام شده چیست؟» خیلی موثرتر از پرسیدن این سئوال است «آیا این آمارها جدید هستند؟»

وقتی فردی کاری را که شما دوست ندارید و یا کاری را که با آن موافق نیستید انجام می‌دهد، به راحتی می‌توانید او را احمق، نادان و یا بد خواه خطاب کنید. ولی شاید آن فرد مطابق با (حباب منطق) خود، بطور منطقی برخورد کرده باشد. این حباب از ادراک، ارزش‌ها، احتیاجات و تجربه‌های آن شخص سرچشمه می‌گیرد. چنانچه، نظری به درون حباب بیندازید و ببینید که آن شخص از (کجا می‌آید)، معمولا به وضعیت منطقی آن شخص پی خواهید برد.

از کشف کردن نقاط مشترک لذت ببرید، حتی اگر با کل موضوع مخالف هستید. با تغییردادن ادراک و مشاهدات خود برای اینکه به مسائل بطور متفاوتی بنگرید، گام مهمی در دستیابی به توافقات برداشته‌اید.

یک بحث، بیشتر باید یک تلاش واقعی و حقیقی برای جست و جوی موضوع باشد، تا این که نبردی بین نفس‌های متفاوت.

همه‌ی این‌ها به این بستگی دارد که منظورتان از «بهترین مسیر» چه باشد؟ زیرا معانی متفاوتی برای آن وجود دارد: - بهترین مسیر یعنی سریعترین مسیر. - بهترین مسیر یعنی خوش منظره ترین مسیر. - بهترین مسیر یعنی راحت ترین مسیر برای حرکت. - بهترین مسیر یعنی مسیری با کمترین ترافیک. - بهترین مسیر یعنی کوتاه ترین مسیر. تا وقتی که مفهوم «بهترین» بطور واضح مشخص نشده باشد، نظرات متفاوت، قابل قبول هستند

اگر با دقت و توجه زیاد به مطالب گوش کنید، ارزش‌های بیشتری را در مقایسه با صحبت کردن، دریافت خواهید کرد. با صحبت کردن می‌توانید نشان دهید که تا چه اندازه باهوش هستید. با صحبت کردن می‌توانید دیگران را به نظرات خود متقاعد کنید. صحبت کردن می‌تواند در بررسی عقاید و نظرات خود به شما کمک کند. ولی با صحبت کردن، به ندرت چیز جدیدی یاد می‌گیرید. ولی از طرف دیگر، با گوش دادن چیزهایی جدیدی یاد خواهید گرفت- اگر تلاش کنید که آن‌ها را بدست بیاورید.

یک شنونده‌ی خوب، نشان می‌دهد که به نکاتی که گفته می‌شود، توجه می‌کند. - یک شنونده‌ی خوب به گوینده احترام می‌گذارد. - شنونده‌ی خوب نشان می‌دهد که بدون هیچ گونه تظاهری، به چیزهایی که می‌شنود، علاقه دارد. شنونده‌ی خوب ارزش‌ها را از نکاتی که می‌شنود، دریافت می‌کند و نشان می‌دهد که آن‌ها را دریافت کرده است.

صفات تقریبا همیشه درونی و غیرعینی هستند. صفات بیشتر احساس فرد را به شما نشان می‌دهند تا حقایق برونی و عینی را. این مسافرت خیلی کسل کننده بود. (در حقیقت، مناظر قشنگی بودند ولی شخص آن‌ها را قبلا هم دیده بود.) این رستوران خیلی عجیب و غریب بود. (در حقیقت، زیادی زرق و برق داشت و از دیدگاه دیگر تا حدی جلف به نظر می‌آمد.)

بحث حمایت کردن، از موافقت کردن خیلی پیچیده‌تر است. موافقت را می‌توان با یک تکان دادن سر به سمت پائین و یا گفتن کلمه (بله) اعلام کرد. حمایت کردن یعنی که شما با نظراتی که مطرح می‌کنید در حقیقت، سخنان شخص گوینده را تقویت می‌کنید. اگر کسی بگوید که گرسنه است، می‌توانید قبول کنید که او گرسنه است ولی اگر به همان شخص غذا بدهید، از یک قبول کردن ساده فراتر رفته‌اید.

حباب منطق من اصطلاح (حباب منطق) را در کتاب قبلی بکاربردم. وقتی فردی کاری را که شما دوست ندارید و یا کاری را که با آن موافق نیستید انجام می‌دهد، به راحتی می‌توانید او را احمق، نادان و یا بد خواه خطاب کنید. ولی شاید آن فرد مطابق با (حباب منطق) خود، بطور منطقی برخورد کرده باشد. این حباب از ادراک، ارزش‌ها، احتیاجات و تجربه‌های آن شخص سرچشمه می‌گیرد. چنانچه، نظری به درون حباب بیندازید و ببینید که آن شخص از (کجا می‌آید)، معمولا به وضعیت منطقی آن شخص پی خواهید برد.