بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رباعیات خیام | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رباعیات خیام

بریده‌هایی از کتاب رباعیات خیام

نویسنده:عمر خیام
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۳۴ رأی
۴٫۵
(۳۳۴)
ای صاحب فتوی، ز تو پرکارتریم، با این‌همه مستی، از تو هشیارتریم؛ تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رَزان، انصاف بده؛ کدام خونخوارتریم؟
بیسیمچی
بر شاخ امید اگر بری یافتمی هم رشته خویش را سری یافتمی تا چند ز تنگنای زندان وجود ای کاش سوی عدم دری یافتمی
littel dark age(محمد)
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا بنیاد مکن تو حیله و دستانرا تو غره بدان مشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا
عجم
دنیا دیدی و هرچه دیدی هیچ است، و آن نیز که گفتی و شنیدی هیچ است، سرتاسرِ آفاق دویدی هیچ است، و آن نیز که در خانه خزیدی هیچ است.
F.m
ای آمده از عالم روحانی تفت حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای خوش باش ندانی بکجا خواهی رفت
م.برهانی
از دی که گذشت هیچ ازو یاد مکن فردا که نیامده ست فریاد مکن برنامده و گذشته بنیاد مکن حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
علیرضا
این قافله عمر عجب میگذرد دریاب دمی که با طرب میگذرد ساقی غم فردای حریفان چه خوری پیش آر پیاله را که شب میگذرد
*Narges*
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه پرکن قدح باده که معلومم نیست کاین دم که فرو برم برآرم یا نه
ehsan
تو غره بدان مشو که می مینخوری صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا
بیسیمچی
تا زهره و مه در آسمان گشت پدید بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید من در عجبم ز میفروشان کایشان به زانکه فروشند چه خواهند خرید
plato
آنها که کهن شدند و اینها که نوند هر کس بمراد خویش یک تک بدوند این کهنه جهان بکس نماند باقی رفتند و رویم دیگر آیند و روند
FerFerism
گویند: بهشت و حور و کوثر باشد، جوی می و شیر و شهد و شکّر باشد؛ پر کن قدح باده و بر دستم نه، نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد
R.s
دی کوزه‌گری بدیدم اندر بازار بر پاره گلی لگد همی زد بسیار و آن گل بزبان حال با او می‌گفت من همچو تو بوده‌ام مرا نیکودار
گل نرگس
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت روزی که نیامده‌ست و روزی که گذشت
behzad rh
برخیز و مخور غمِ جهانِ گُذران، خوش باش و دمی به شادمانی گذران در طَبْعِ جهان اگر وفایی بودی، نوبت به تو خود نیامدی از دگران.
جو مارچ
رباعی ۸۶ شیخی به زنی فاحشه گفتا: مستی. هر لحظه به دام دگری پابستی؛ گفتا؛ شیخا، هر آن‌چه گویی هستم، آیا تو چنان‌که می‌نمایی هستی؟
asma
در پرده اسرار کسی را ره نیست زین تعبیه جان هیچکس آگه نیست
M:S
ما لُعْبَتِگانیم و فلک لُعبَت‌باز، از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛ یک‌چند درین بساط بازی کردیم، رفتیم به صندوقِ عدم یک‌یک باز!
Porseshgar
برخیز و بیا بتا برای دل ما حل کن به جمال خویشتن مشکل ما یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما
رضا خدابنده‌لو
بنگر ز جهان چه طَرْف بربستم؟ هیچ، وَز حاصلِ عمر چیست در دستم؟ هیچ، شمعِ طَرَبم، ولی چو بنشستم، هیچ، من جامِ جَمَم، ولی چو بشکستم، هیچ.
FerFerism

حجم

۲۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۲۶۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان