بریدههایی از کتاب از ورامین تا بروجرد با ننه بی گل
۳٫۲
(۵)
چغا واژهایست فارسی و با غین درست است. هر کجا چنین تپهای باشد دهکده و محل نزدیک به آن را به اضافهی نام آن مینویسند. مانند چغا کیوری، چغا بهرام، شیروان چغا که سه دهکده از سیلاخور پایین آن شهر است. و مثال به چغای مورد بحث، چرا (سرخ) را اضافه کردهاند. چغای کنار دریاچه و پارک فدک را چغا سرخر میگفتند و میگویند چون زمینهای غربی شهر را تا دهکده فیال و شیخ میری به دو قسمت کرده و خود (پرخود) بوده مانند در میانه حایل شده است؛ لذا سرخر را به آن اضافه کردهاند.
sourina
مثلاً برزنت بافی، این حرفه سنتی با ترکیب صنعت چوب، ساخت صندلیها و تختخوابهای تاشو که متأسفانه اکنون خیلی کم در این زمینه فعالیت میکنند.
sourina
تنگه کپرگه، تنگه بُزَحُل، تنگه محمد حاجی اطراف روستای آقبلاغ، دهگاه دره صیدی، دهکرد، خایان که به دلیل وجود اشجار و آب فراوان، دارای جاذبههای طبیعی بسیار مطلوبی میباشند و همان طور که دیدید مکانهای بینظیر تپه چغا، بوستان و دریاچه فدک، منطقه گلدشت، بوستان صامتیه، یعنی همان پارکی که کنار مجموعه تاریخی طباطباییها بود، از دیگر جاذبههای گردشگری بروجرد محسوب میشوند.
sourina
قلمزنی بر روی ورشو، صنایع فلزی، مثل طلا سازی، چاقو سازی، ساخت ادوات کشاورزی، ساخت درها و ارسیها در طرحهای مختلف، معرق چوب، صنایع درودگری (چوب) و ساخت تزئینات سقف عمارتهای با ارزش (آلات و لغت) و خیلی ساختهای دیگر بافتنیها نیز مانند (جاجیم بافی، کرباس بافی، ماشته بافی، برزنت بافی) از صنایع بافندگی در این شهر میباشد.
sourina
سراب کرتیل و تالاب بیشه دالان نیز داریم. کرتیل یکی از زیباترین مناطق گردشگری با طبیعتی بکر است که دارای درختهای کهن و آب زلال فراوان است. این پدیده ی زیبا در فاصله ۱۸ کیلومتری بروجرد، که البته در مسیر بروجرد ملایر، در جوار روستای (توزهزن) قرار دارد.
sourina
-چه خوب شد یادی از این نویسنده گم نام کردیم. خدا نکنه یه نفر نامش به بدی دربره، همه او را به یک چشم نگاه میکنند. هرگاه یادی از او میشود میگویند: انگلیسی هم بلد بود، آخه جاسوس انگلیسیها بوده است، وقتی هم که میمیره با خرج شهرداری به خاک سپرده میشود.
sourina
اشک سبک روان من، راز نهان من بگو
با دل مهربان او، درد گران من بگو.
sourina
باهرتوانی، هر اراده، هرچه پر رویی
یک وقت هایی هرچه می گردی نمی جویی
گل در کنارت هست، اما این گل خوش رنگ،
هرگز نبرده از لطافت ذره ای بویی
باران نمی بارد وتو باد کویری را
رنگین کمانی می زنی، با اشک می شویی
یک وقت هایی هست چشمات پراز حرف است
یک وقت هایی هست چشمات به هرسویی.
sourina
خانهها ویران، پی آباد کاخی چراست؟
تا سزد خودکامهای را دستگاه خودسری
(مهرداد اوستا، ۱۳۳۵)
sourina
-ورامین به معنای شهری بهتر از رامن است، چون ایزد حافظ صلح بوده و ایرانیها هم پرچمدار صلح و آشتی بودهاند.
sourina
به نام ور، ورنه، وارنا، ورام و ورامین ذکر شده است. کلمه رام و رامن از واژههای پهلوی است و نام فرشتهای بوده که روز ۲۱ ماه به او سپرده شده است.
sourina
ورامین در منطقه معتدل شمالی واقع شده است و سه عامل جغرافیایی در ساخت کلی اقلیم ورامین نقش مؤثری دارد. یکی دشت کویر، دیگری رشته کوههای البرز و سوم بادهای مرطوب و بارانزای غربی هستند.
sourina
این شهر در طول تاریخ پیش از اسلام و بعد از اسلام نامها به خود گرفته و اکنون نمونهای چند با رعایت صورت تعریب آورده میشود. ویروگرد، ویرو، از شاهزادگان اشکانی، یعنی شهر ویرو، وروجرد، مغرب آن اردگر، اردجرد، ارد از شاهان اشکانی، پیروزهگرد، فیروزهجرد، پیروزگرد، فیروزجرد در المسالک و الممالک، وروگرد و روجرد و فروجرد.
sourina
بروگرد یعنی خداوند میوه و شهر میوه، بنابراین دانسته میشود که پیش از اسلام قسمتهای مهمی از زمینهای اطراف این شهر، برای نشانیدن درختهای میوهدار و باغات و بستانها را انواع و اقسام میوهجات و زعفران و سبزیجات اختصاص داده شده، در واقع صادرات مهم آن به شمار میرود.
sourina
-در سپیدهدم روز جمعه، بیست و سوم خرداد ماه یک هزار و سیصد و نود و سه، سفر سه روزهی آنها به پایان رسید و با کوله باری از خاطرهها بروجرد را ترک کردند ودرآن هوای پاک و روح بخش صبح، هر یک از آنها با نفس عمیقی به آسمانی که میان تاریک و روشن روز رفته رفته رنگ میبازد و به خاکستری و نیز زلال آبی مینشیند، نگاه میکردند؛ گویی هیچ نفس کشی در روی زمین نیست، فقط پرندهها هستند که از همه این زیبایی و پاکیها بهره میبرند و نغمه خوان به آواز در میآیند.
sourina
شکسته در هجوم میله های شب برای مان بخوان
غریب، زخم دار مبتلای شب برای مان بخوان
بیا دوباره از کلیمه های زخمی سیاه مال نو
و سیت بیار می در انحنای شب برای مان بخوان.
sourina
امشب تمام زمزمه ها ناب می شوند
دل مه لبالب ازتب، مهتاب می شوند
فریاد های یخ زده درکوچه های بغض
در التهاب اشک وجنون، آب می شوند
با انفجارهسته تنها ییم کنون
سلول های عاطفه بی تاب می شوند.
sourina
-تمایل او به قصیده سرای بود که سنگینتر از انواع اشعار متداول آن زمان بود. ۱۳۲۰ هنگامی که او دوازده ساله بود، همراه خانواده به تهران آمدند و دوره دبیرستان را در یکی از دبیرستانهای شبانه به پایان رساند و در سال ۱۳۲۷ تحصیلات دانشگاهی خود را با ورود به دانشکده معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران آغاز کرد و سپس با ادامه دادن تحصیلات خود با مدرک فوقلیسانس در رشته فلسفه فارغالتحصیل شد و همزمان با تحصیل در دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان دبیر در چندین دبیرستان تهران به تدریس مشغول شد.
sourina
-سیدجمالالدین خطیب مشهور اصفهانی است که حق را گفت و در بروجرد، به سال ۱۳۲۶ هجری قمری به شهادت رسید و چون آثار قبر او رو به انهدام بود، در ۱۳۱۷ خورشیدی به شیوه نوینی تعمیر شد و چون سنگش به علت فرسایش در شرف نابودی بود، انجمن آثار ملی قبر را با کیفیتی درخور او با سنگ مرمر مشکی مرمت کردند. از قول بزرگترها، سیدجمالالدین، پس از تبعید به همدان حاکم همدان حاضر به کشتن او نشد، سپس به بروجرد میآورندش و در این جا حاکم به دستور امیرافخم همدانی که با (محمدعلی شاه قاجار) قرابت دارد و نیز حاکم بروجرد و لرستان بود، او را پنهانی به دست جلاد سپرد. قاتل او مدتها بعد در نهایت بدبختی و نکبت، نابینا شد و مفلوک در پیادهروی خیابانهای بروجرد در بدترین شرایط میمیرد.
sourina
آره درسته، این که گفتید، در اول کتاباش نیز آمده بود، که گفته است: من طی خدمت ام، حدود ۱۰۰۰ کلمه انگلیسی یاد گرفتم. از آن جایی که به آموختن زبان انگلیسی بسیار علاقه دارم، با خود قرار گذاشتم و لابد قیمت تباه کردن خودم هم که باشه، این زبان را یاد بگیرم. او بی کار بوده، به قسمت نظامی انگلیسیها میرود و درخواست کار میکند؛ بلکه بتواند ضمن خدمت، زبان آنها را نیز یاد بگیرد و این جاست که من میگویم او جاسوس نبوده! بلکه عاشق زبان انگلیسی بوده است.
sourina
حجم
۲۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۲۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد