بریدههایی از کتاب عارف قزوینی
۴٫۵
(۵۶)
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانۀ ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
سر کین داری ای چرخ! نه دین داری، نه آیین داری (نه آیین داری) ای چرخ!
ghazalm
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانۀ ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
احمد
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایۀ گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانۀ ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
سر کین داری ای چرخ! نه دین داری، نه آیین داری (نه آیین داری) ای چرخ
دخترِبهار
در حقوق خویش نعره ها زدیم
سپیده دم اندیشه
چه ظلم ها که از گردش آسمان ندیدیم
به غیر مشت دزد همره کاروان ندیدیم
در این رمه به جز گرگ دگر شبان ندیدیم
به پای گل به جز زحمت باغبان ندیدیم
سپیده دم اندیشه
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
z.gh
ایرانیان از بهر خدا
یک دل شوید از صدق و صفا
تا چند غرض؟ تا کی دودلی؟
تا چند نفاق؟ تا کی دغلی؟
آخر بس است این کج عملی
بس است این منفعلی
kamrang
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
"Shfar"
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانۀ ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
بیسیمچی
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
سر کین داری ای چرخ! نه دین داری، نه آیین داری (نه آیین داری) ای چرخ!
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایۀ گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ
Shinigami
نیست دوران قجر باد
این شجر بی بار و بر باد
تا قیامت دادگر باد
بازوی پرزور جمهوری
کار ایران روبره باد
نام شاهی رو سیه باد
زنده سردار سپه باد
سپیده دم اندیشه
ای امان از فراقت، امان
مردم از اشتیاقت، امان
از که گیرم سراغت، امان (امان امان امان امان)
"Shfar"
پس حقوق بین الملل کجاست؟
سپیده دم اندیشه
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایۀ گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
سپیده دم اندیشه
شد «پرتیوا» پی غارتگری
ریخته دزدان عوض مشتری
نه گل به جا ماند و نه باغی
هر یک ز سو به سراغی
A_
دست برآرید که مالک رقابید
مرد به جز مرگ تمنا ندارد
behruzpcr5
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایۀ گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
چه کجرفتاری ای چرخ
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
ما را نگذارند به یک خانۀ ویران
یا رب بستان داد فقیران ز امیران
چه کج رفتاری ای چرخ! چه بد کرداری ای چرخ!
سر کین داری ای چرخ! نه دین داری، نه آیین داری (نه آیین داری) ای چرخ!
ghazalm
مخور غم که ایران ز ما خرابتر نیست
بد آن ملتی کز خرابیش خبر نیست
min
خوابند وکیلان و خرابند وزیران
بردند به سرقت همه سیم و زر ایران
"Shfar"
دیدم صنمی سرو قد و روی چو ماهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
افکند به رخسار چو مه زلف سیاهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
گر گویم سروش، نبود سرو خرامان
این قسم شتابان، چون کبک خرامان
ور گویم گل، پیش تو گل همچو گیاهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
این نیست مگر آینۀ لطف الهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
صد بار گدائیش به از منصب شاهی
الهی تو گواهی، خدایا تو پناهی
kamrang
حجم
۲۳٫۳ کیلوبایت
حجم
۲۳٫۳ کیلوبایت
قیمت:
رایگان