بریدههایی از کتاب سرچشمه
۳٫۶
(۸۸)
گمانم این بحث تا آیندههای دور و تا ابد میتواند ادامه داشته باشد.»
شمع
ولی باز هستند آدمهایی که معجزات علمی چندان تکانی به اعتقاداتشان وارد نمیکند. هنوز در میان این عده، کسانی هستند که کوههای چند میلیارد ساله را نمیبینند و معتقدند که زمین درنهایت صد هزار سال قدمت دارد. از سویی، در آن جبهه هم انبوهی از دانشمندان هستند که اطلاعی از متن دقیق کتب مقدس ندارند و با تعصبی مشابه تنها به رد آنها میپردازند.»
شمع
حالا پرسشی در ذهن لنگدون شکل گرفته بود که تعجب میکرد چرا هیچکس آن را نمیپرسد: اگر قوانین فیزیک چنان قدرتمندند که میتوانند حیات ایجاد کنند... خود این قوانین را چه کسی ایجاد کرده؟
صدالبته که این پرسش تا حد زیادی ذهن را گمراه میکرد و پرداختن به آن، مانند افتادن در دام هزاران آینهٔ روبرو بود.
شمع
بهای عظمت... مسئولیتپذیری است.»
شمع
حالا لنگدون میفهمید، مغز دونیمه! یکی از وجوه افتراق جدی انسان با حیوانات دیگر در همین بود که نیمکرههای مغز انسان در هنگام عملکرد، شیوههای کاملاً متفاوتی را در پردازش و اتخاذ تصمیم داشتند. نیمکرهٔ چپ تحلیلگر و کلامی بود ولی نیمکرهٔ راست شهودی و حسی بود و تصاویر را بر کلمات ترجیح میداد.
شمع
موفقیت، یعنی توانایی حرکت
از یک شکست به شکست بعدی
بدون از دست دادن انگیزه
شمع
بینیا گامی فراز گذاشت، دستش را بر شانهٔ لنگدون قرار داد و با خنده گفت: «پروفسور، ادموند کرش نخستین کافر تاریخ نیست که ادعا کرده خدا مرده و آخرین آنها هم نخواهد بود. کشف آقای کرش هرچه باشد، بالاخره از هر جهت محل بحث خواهد بود. از ابتدای خلقت، خرد بشر همواره در حال تکاپو بوده و آدمی مثل من هم نمیتواند بر سر راه آن بایستد. با اینحال، از دید من هیچگاه پیشرفتی در خرد بشر بدون دخالت خدا رخ نداده است.»
شمع
آمبرا با صدای بلند خواند: «باورهای کهن از بین رفتند و اینک دانش است که حکم میراند.»
شمع
خرد انسان همچنان رشد میکند و به جایی میرسد که به او این امکان را می دهد تا عمق حقیقت را بهتر درک کند و ببیند.
شمع
«سلسلهمراتب مخفی کلیسای ما بسیار قدرتمند و از دیدگان جهانیان پنهان است. ما بر آنیم که در وجود شما بضاعت رسیدن به ردههای بالای این هرم وجود دارد.»
شمع
صفحه بالا آمد و نشان داد که تلفن قفل است و رمز میخواهد.
مشکلی نیست.
سورش گوشی را به دهانش نزدیک کرد و گفت: «هی، سیری، ساعت چند است؟»
تلفن در همان حالت قفل، ساعتی را نشان داد. سورش، روی همین صفحهٔ ساعت چند دستور را وارد کرد و نصفالنهار ساعت را تغییر داد و نصفالنهاری تازه برای او تعریف کرد. بعد از گوشی خواست این نصفالنهار تازه را به همراه یک عکس ـ که تازه با آن گرفته بود ـ از راه پیامک به اشتراک بگذارد و در همین بین، بهجای تلاش برای فرستادن پیامک، همان کلید اصلی گوشی را فشرد و نگه داشت.
تلیک.
قفل گوشی باز شد.
شمع
«وقتی یک افراطی دشمن مسیح، در کلیسای سویا بمب میگذارد و آن را در زمان مراسم منفجر میکند و مادران و کودکان بیگناه را به خاک و خون میکشد، چگونه میتوان توقع بخشایش داشت؟ بمبگذاری اعلان جنگ است. جنگی نه فقط علیه کاتولیکها، نه فقط علیه مسیحیان، که علیه نیکی... علیه خود خداوند!»
شمع
صفحه بالا آمد و نشان داد که تلفن قفل است و رمز میخواهد.
مشکلی نیست.
سورش گوشی را به دهانش نزدیک کرد و گفت: «هی، سیری، ساعت چند است؟»
تلفن در همان حالت قفل، ساعتی را نشان داد. سورش، روی همین صفحهٔ ساعت چند دستور را وارد کرد و نصفالنهار ساعت را تغییر داد و نصفالنهاری تازه برای او تعریف کرد. بعد از گوشی خواست این نصفالنهار تازه را به همراه یک عکس ـ که تازه با آن گرفته بود ـ از راه پیامک به اشتراک بگذارد و در همین بین، بهجای تلاش برای فرستادن پیامک، همان کلید اصلی گوشی را فشرد و نگه داشت.
تلیک.
قفل گوشی باز شد.
این کلک را تازه از یوتیوب یاد گرفته بود. با این حقه، دیگر آنها که آیفون داشتند نمیتوانستند چندان به امنیت آن اتکا کنند.
شمع
صفحه بالا آمد و نشان داد که تلفن قفل است و رمز میخواهد.
مشکلی نیست.
سورش گوشی را به دهانش نزدیک کرد و گفت: «هی، سیری، ساعت چند است؟»
شمع
بسیاری از جملات قصار معروف کارهای بلیک را انگار ادموند کرش نوشته است؛ همانها که در آثار شیطانیاش، مانند «عروسی بهشت و جهنم» آمده و در زمان انتشارشان سروصدای فراوان بهپا کرده بودند.
همهٔ مذاهب یکیاند.
شمع
مارکو در این زمان یک کتاب مقدس جلدچرمی به دستش داد که در آن برخی بابها و آیات علامت خورده بودند.
آویلا برخی از آنها را از نظر گذراند:
رومیان ـ باب ۱۳، آیه ۴
زیرا او خادم خداست ـ
و با غضب انتقام از بدکاران میکشد
شمع
«وقتی یک افراطی دشمن مسیح، در کلیسای سویا بمب میگذارد و آن را در زمان مراسم منفجر میکند و مادران و کودکان بیگناه را به خاک و خون میکشد، چگونه میتوان توقع بخشایش داشت؟ بمبگذاری اعلان جنگ است. جنگی نه فقط علیه کاتولیکها، نه فقط علیه مسیحیان، که علیه نیکی... علیه خود خداوند!»
شمع
باید سوی دیگر رخساره را به سوی او بگردانیم؟»
شمع
با چنین زمینهای چقدر از کلیسا و قوانین خشک آن متنفر شدم. خودم اسمش را گذاشتهام "قانون سوم پرورش کودک نیوتون" ـ هر حماقتی، زمینهساز حماقتی دیگر است، به همان شدت و در جهت عکس آن.»
شمع
«حالا آیا ادموند راستی همهٔ این کتابها را خوانده بود؟»
وینستون پاسخ داد: «بله، مطمئنم که خوانده بود. او خورهٔ کتاب بود و این کتابخانه را گنجینهٔ دانش خودش میدانست.»
شمع
حجم
۷۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۶۸ صفحه
حجم
۷۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۶۸ صفحه
قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان