بریدههایی از کتاب شقایقانگی
۴٫۲
(۱۹)
امروز راه و رسم خیاطی به من آموخت
بشکافت قلبم آنکه چشمانش غزل میدوخت!!!
نهم
روژینا
تو که خوشبخت شدی، شاد شدی، پس من چی؟
راهی خانهی آباد شدی، پس من چی؟
من اسیر خودمم، بند تن و روح خودم!
تو که از دست من آزاد شدی، پس من چی؟
آرزوهای دلم بودی و اما چه کنم...
سهم غارتگریِ باد شدی، پس من چی؟
عاشق بی عشق....
یه تبر مونده تو ریشم
یاش
چقد سخته بگی آتشفشانم، ولی کل جهان بدونه سردی
من از روزی تو رو از دست دادم، که فهمیدی منو دیوونه کردی
min
این راز سر به مهرم در سینه ام نهادم
~sahar~
به درک، دورِ همی بود شکستیم آخر
به فدای سرت، یک قطعه غروراست دیگر!
min
یک نفر از همه ی عطرفروشان جهان
عطر جامانده ی در شال تورا میپرسد
min
تو که خوشبخت شدی، شاد شدی، پس من چی؟
~sahar~
چقدر دنیا برام کوچیک و تنگه
میون اَمن آغوش قشنگت
_SOMEONE_
اولین جمله ام به او این شد:
"که ببخشم که دیر آمده ام"
هردو چشمش چقدر بی تاب و...
انتظارش چقدر زیبا بود
اولین زن و آخرین شاید!
نآزنین
تو که خوشبخت شدی، شاد شدی، پس من هیچ!
.ً..
گاهی پرستیدم تورا، شاید خدا نگذاشت
تا در جهان من خدای دیگری باشد
hassani
عشق اشتباهِ ما بود
~sahar~
این حقیقت تلخ است!؟ طعم زیتون بد نیست!
min
از اون روزی که تاریکی شد از چشمای تو سهمم
دیگه معنای برق هیچ نگاهی رو نمی فهمم
min
سر نهادم روی هر شانه و اما تکیه، نه
بغض کردم تا دلت خواهد ولیکن گریه، نه
بعد تو از تو فقط حس غزل ها مانده است
قبل از این هم شعر میگفتم ولی این عده نه
min
مردهای دیدم که بیچاره خودش
درپی شمع مزارش رفته بود
~sahar~
امروز خیره در دو چشمم عشق را انکار...
آن کس که بر من راه و رسم عاشقی آموخت
_SOMEONE_
واسه عاشقی دلخوش من نباش
یه کم عاشقی کن تو با من بجاش
_SOMEONE_
ببین تنم شکسته امید من به باده
ولی همین فکرتم از سرمن زیاده
_SOMEONE_
حجم
۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
حجم
۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۲ صفحه
قیمت:
رایگان