اگر که میوهی باغ لبت انار نمیشد
کسی به وسوسهی چیدنش دچار نمیشد
سیّد جواد
باورکن هرچه عاشقی در دنیاست
با گفتن یک سلام آغاز شدند
سیّد جواد
با تو همیشه همیشه یک شب مبادا پس از تو
این خسته طاقت ندارد یک لحظه حتی پس از تو
سیّد جواد
این کیست کنارش بدنم میلرزد
چون بید برایش بدنم میلرزد
سیّد جواد
بادها روز و شب پریشانند، بین امواج تند گیسویت
آتش و آب در کنار هماند، پشت چشمان ماجراجویت
سیّد جواد
سوگند به آیههای قرآن کریم
دنیا سر انگشت شما میچرخد
سیّد جواد
این چاههای تهی دست این برکههای پس از ماه
بعد از تو کابوس دیدند یک عمر تنها شدن را
سیّد جواد
دائم دارند بندری میرقصند
در آبی چشم های تو ماهیها
سیّد جواد
ای شعر بلند آسمانها و زمین
الحق که سرودنت فقط کار خداست
سیّد جواد
تمام تار و پودم شعله ور شد با کسی دیگر
که تا دیروز من بودم ولی حالا کسی دیگر
سیّد جواد