بریده‌هایی از کتاب مدیر یک‌دقیقه‌ای

این بسیار مهم است که تو در حین کار مدیریت به یاد داشته باشی که عملکرد فرد و ارزش وجودی او دو چیز متفاوت است. آنچه واقعاً باارزش است این است که فرد خود بر رفتار خودش مدیر باشد

راوی همه ی افراد بالقوه موفق هستند بعضی افراد ظاهراً ضعیف می‌نمایند، اجازه ندهید ظاهر آنها شما را گول بزند.

گاهی باید آن قدر به افراد علاقه داشته باشی که خشن برخورد کنی و من چنین آدمی هستم. من در برابر اجراهای ضعیف سخت‌گیر می‌شوم، ولی فقط از بابت عملکردها. من هرگز با خود فرد برخورد خشن نمی‌کنم.

در بیشتر سازمان‌ها وقتی از کادر می‌پرسی چکار انجام می‌دهند و بعد از مدیران آنها این سوال را در مورد افراد می پرسی اغلب شرح کارهای این دو گروه کاملاً با هم تفاوت دارد. در واقع در بعضی سازمان‌هایی که من قبلاً کار می‌کردم، بین آنچه من فکر می‌کردم جزو مسئولیتهای کاری من است و آنچه که رئیسم فکر می‌کرد من باید انجام دهم هیچ ربطی وجود نداشت. و بعد، من برای انجام ندادن آنچه که حتی فکرش را هم نکرده بودم وظیفه من است، به دردسر می‌افتادم.

مدیر عقیده دارد هر هدف و استانداردهای اجرای آن باید با کمتر ازدویست و پنجاه کلمه تعریف شود. او باور دارد که همه باید بتوانند در مدت یک دقیقه آن را بخوانند.

گفتی. در بیشتر سازمان‌ها، برای اینکه به تو بگویند مدیر خوبی هستی، باید بعضی افراد را در حین اجرای غلط غافلگیر کنی. باید چند تا کادر موفق داشته باشی، چند تا کادر ضعیف داشته باشی، بقیه را هم میان این دو گروه بگذاری. ببین ما در این کشور شیوه فکرمان یک منحنی توزیع طبیعی است.

تو به عنوان یک مدیر، سه گزینه داری. اول اینکه می‌توانی موفق‌ها را استخدام کنی. پیدا کردنشان بسیار سخت است و هزینه ی بالایی در بر خواهند داشت. یا دوم اینکه اگر نتوانستی یک فرد موفق پیدا کنی، افرادی را استخدام کن که پتانسیل موفقیت را داشته باشند. تو می‌توانی چنین افرادی را با روش معین آموزش دهی تا آنها را موفق کنی. اگر هیچ یک از این دو را نمی‌پسندی، - و تعجب می‌کنم از اینکه چرا تعداد زیادی از مدیران حاضر نیستند پول بدهند تا کادر قوی استخدام کنند، یا وقت بگذارند و افراد را تربیت کنند تا فردی ورزیده شود- پس فقط انتخاب سوم باقی می‌ماند که آن هم دعا کردن است.

بیشتر مدیران منتظر می‌مانند افرادشان کاری را کاملاً درست انجام دهند تا تشویقشان کنند. در نتیجه بسیاری از افراد رشد لازم را نمی‌کنند تا در ردیف بهترین‌ها قرار گیرند. چون سرپرستان آنها تمام حواسشان به این است که آنها را در حین اجرا غلط غافلگیر کنند

این واقعیت که سریع به اشتباه فرد رسیدگی می‌کنی دلیل مهم مؤثر بودن توبیخ یک دقیقه‌ای است. و چنانچه رسیدگی و رفع اشتباه فوراً انجام نشود تاثیرگذاری روی رفتار آینده فرد دچار نارسایی می‌شود. بیشتر مدیران همیشه انبوهی از احساسات بد را با خود حمل می‌کنند. یعنی رفتارها و عملکردهای نادرستی را که مدت‌ها قبل مشاهده کرده‌اند، در ذهن و در وجود خود نگه می‌دارند، و بعد در هنگام رسیدگی به چگونگی عملکرد افراد که معمولاً فقط سالی یک بار انجام می‌شود، و یا هنگامی که لبریز از مشاهدۀ این اشتباهات شده‌اند و به خشم آمده‌اند، خود را خالی می‌کنند و تمام کارهای اشتباه افراد را در طول مدت را به رخ کارکنان می‌کشند. به افراد تمام کارهای اشتباهی که در طول چند هفته، ماه یا بیشتر انجام داده بودند را بیان می‌کنند.

سه جزء اصلی اینکه به فرد بگوییم چه کاری را اشتباه انجام داده است؛ ما از عمل اشتباه او چه احساسی پیدا کرده‌ایم و سرانجام این که او برای ما فردی گرانقدر و باارزش است باعث شد در رفتار افراد پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای به وجود آید.