بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب از ماست که بر ماست؛ نقدی بر رفتارهای اجتماعی ما ایرانیان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب از ماست که بر ماست؛ نقدی بر رفتارهای اجتماعی ما ایرانیان

بریده‌هایی از کتاب از ماست که بر ماست؛ نقدی بر رفتارهای اجتماعی ما ایرانیان

انتشارات:نشر تيسا
امتیاز:
۲.۵از ۸ رأی
۲٫۵
(۸)
اصولاً ما «ایرانیان» به مرده‌هایمان بیشتر بها می‌دهیم تا به زندگان. بسیار بوده‌اند کسان و آدمیانی که در طول حیات و زندگانی‌شان، از کوچک‌ترین اظهار توجه و کمترین ابراز محبتی محرومشان کرده‌ایم؛ عملکرد و سوابق کاری و شغلی‌شان را نادیده گرفته و به هیچ انگاشته‌ایم؛ به خود یا پندار، کردار و گفتارشان تاخته و به شخصیتشان توهین کرده‌ایم؛ ایشان را لایق هیچ حرمت و احترامی ندانسته و در ردِّ هر آنچه گفته، نوشته یا کرده‌اند کوشیده‌ایم؛ اما در کمال تعجب بلافاصله پس از فوتشان، به اسوه‌ها و اسطوره‌هایی ستودنی و تکرارنشدنی تبدیلشان کرده‌ایم
راحله
ما «ایرانیان» بیشتر علاقه‌مندیم تا با مسائل و مشکلات موجود، برخورد و مواجهه‌ای آمیخته با طنز و شوخی داشته باشیم تا اینکه با جدیت و قاطعیت درصدد تحلیل، تبیین، تفسیر و حل مسائل مذکور برآییم.
راحله
واکنش اکثر ما «ایرانیان» دربرابر فرد منتقد در ابتدا «بهت و حیرت» و در ادامه تلاش برای برتری‌جویی و به خاک مالیدن پشت حریف (منتقد) است.
راحله
ما «ایرانیان» نه‌تنها ایرادها، عیوب، قصورات و اشتباهات خود و جامعۀ خود را هرگز و تحت هیچ شرایطی نمی‌بینیم و نمی‌پذیریم، بلکه در اغلب موارد با حمله و یورش همه‌جانبه به سمت فرد منتقد و ناقدِ شرایط، احوال، اعمال و عملکردمان، وی را ناگزیر به پس‌گرفتن ادعاهای واهی و احیاناً آب‌دوغ‌خیاری‌اش کرده و خویشتنِ خویش را بری از هرگونه خطا، اشتباه، قصور، عجز، کمبود، کاستی و شکست جلوه می‌دهیم.
راحله
اصولاً ما «ایرانیان» اعتقاد و باور چندانی به حرکت روی نوار اعتدال و میانه‌روی در هیچ زمینه و موردی نداشته و نداریم.
راحله
ما «ایرانیان» یا کلاً بری از خطا، قصور و اشتباهیم، یا به قول قدما «کار، کار انگلیسی‌هاست» و دست‌هایی پشت پرده در کار است تا وجهۀ ما را نزد افکار عمومی ناموجه و باژگونه جلوه دهد و یا اینکه ما کار، تکلیف و وظیفۀ خویش را به نحو احسن و تمام و کمال انجام داده‌ایم؛ اما این دیگران هستند که از درک و فهم صحیح، کامل و جامع اقدامات ما عاجزند و بالاخره روزی فراخواهد رسید که جامعه و افکار عمومی قدر و قیمت ما و امثال ما را بداند و بشناسد.
راحله
ما «ایرانیان» هیچ‌گاه برای خویشتنِ خویش سهمی حتی اندک و ناچیز در بروز ناکامی‌ها، شکست‌ها، بدفرجامی‌ها و تلخی‌ها قائل نشده و همواره خود را فرد (افرادی) کامل، جامع، بی‌عیب‌ونقص، عاری از ایراد و اشکال، بری از خطا و اشتباه دانسته و معتقدیم که «دیگران» به نحوی حق ما را پایمال کرده و خورده و برده‌اند.
راحله
ایرانی حد و مرزی برای این بد و بیراه گفتن و نالیدنش قائل نیست. تا جایی پیش می‌رود که خویشتنِ خویش نیز از نیش و کنایه‌های گزنده و خانمان‌براندازش بی‌نصیب نماند. ایرانی لذت می‌برد از این همه موضوع، مسئله و پدیده برای نالیدن و شکوه‌کردن.
راحله
ایرانی می‌نالد و به این نالیدنش نیز افتخار می‌کند. افتخار می‌کند که می‌تواند (مجاز است) از همه‌چیز و همه‌کس گلگی کند، انتقاد و اعتراض کند و حتی همه را به تیربار مسلسل شِکوه و شکایت خویش ببندد.
راحله
کافی است فردی (افرادی) در زمینه و رشته‌ای خاص به موفقیت، پیروزی یا نتیجه‌ای درخور شأن و قابل‌اعتنا دست یازد. کافی است کسی (کسانی) در موقعیت و میدانی حساس، عملکردی قابل‌دفاع و جانانه از خویش به جا گذارد. کافی است شخصی (اشخاصی) در حوزه‌ای فنی و تخصصی، افتخاری بیافریند. کافی است... همین‌قدر کافی است تا ما «ایرانیان» این افراد، کسان و اشخاص را در همۀ زمینه‌ها، رشته‌ها و تخصص‌ها صاحب فضل و کمالات بدانیم. ایشان را انسان‌هایی جامع و کامل فرض کنیم؛ اصلاً ایشان را خدایگان علم و دانش و خرد و اندیشه بنامیم و بدانیم، پدیده‌های هزارۀ سوم، میراث‌داران ایرانِ باستان و کوروش و داریوش و انوشیروان، اَبَرقهرمان‌هایی از جنس رستم دستان و اسفندیار روئین‌تن، بشری فوقِ‌بشر و انسانی مافوق انسان و...
احسان رضاپور
پیروزی، موفقیت و به خاک مالیدن بینی هر آن که بخواهد خلاف ما بگوید و رفتار کند و حتی فکر کند!
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
نپذیرفتن این موضوع و درک نادرست ما «ایرانیان» از وجود این تفاوت‌های بارزِ میان‌انسانی، همواره موجب بروز مشکلات و مسائل عدیده و بغرنجی در جامعه شده است. آنچه در ذیل خواهد آمد، تلاشی است در راستای بررسی این دیدگاه ما «ایرانیان»
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
ما «ایرانیان» توانایی این را داریم که به‌زیبایی و در کمال ظرافت از کاهی، کوهی بسازیم. دربرابر کوچک‌ترین حرکات و تحرکات انسان‌های دیگر، زبان به انتقاد و اعتراض گشوده و ریزترین اشتباه و قصور سرزده از ایشان را در مقابلشان به‌عنوان پیراهن عثمان عَلم کنیم.
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
«انتقاد» کردن خوب است. انتقاد و نقادی از مسائل و مشکلات مبتلابه جامعه کاری به‌شدت پسندیده و نیکوست. اینکه با دیدن زشتی‌ها و پلیدی‌های دور و اطراف خویش، بی‌پروا و جسورانه، به نقد این سیاهی‌ها پرداخته و کسان و آدمیان دیگر را نیز از وجود چنین پلشتی‌ها و شلختگی‌هایی آگاه گردانیم. اینکه با درک و فهم هرگونه قصور، تعدی، تجاوز، تهدید، تخریب، اشتباه، خطا، گناه، بی‌قانونی و امثالهم از جانب هر فرد، دسته، گروه، قشر و جناحی، فارغ از هرگونه جهت‌گیری، جانب‌داری، کینه‌توزی، عقده‌ورزی، سیاه‌نمایی و تخریب و نیز با رعایت انصاف و اعتدال، به بیان انتقادات خویش پرداخته و قدمی در راه پیشرفت و تعالی جامعه‌مان برداریم. «انتقاد» حق مسلم هر فرد (گروه، دسته، جناح، قشر، طبقه، صنف) است.
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
چه راهی (میان‌بُری) آسان‌تر و سهل‌الوصول‌تر از زبان به گله و شکایت و ناله گشودن از خلایق و مخلوقات، از عالم و آدم، از دنیا و مافیها، از زمین و زمان، از بزرگ و کوچک، از مقصر و بی‌تقصیر، از فقیر و غنی، از لشکری و کشوری، از حقیقی و حقوقی، از وکیل و وزیر، از شاه و گدا، از پَست و والا، از مرد و نامرد، از صلح و جنگ، از آباد و ویران، از امروز و دیروز، از صحرا و دریا، از گل و خار، از شوربخت و خوش‌اقبال، از دارا و ندار... و ما «ایرانیان» همواره و در طول تاریخ، به اثبات رسانیده‌ایم که اهل میان‌بُریم و قدرش را بیشتر می‌دانیم. اهل طی طریق از راه‌های ساده‌تر و هموارتریم؛ حتی اگر تنه به تنۀ دیگران و به‌کندی بتوانیم عبور کنیم. حتی اگر راه‌های سخت‌تر، اما خلوت‌تری نیز در دسترس باشند. حتی اگر... انتخاب اول و آخرمان همان میان‌بُر است و بس!
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
ایرانی حد و مرزی برای این بد و بیراه گفتن و نالیدنش قائل نیست. تا جایی پیش می‌رود که خویشتنِ خویش نیز از نیش و کنایه‌های گزنده و خانمان‌براندازش بی‌نصیب نماند. ایرانی لذت می‌برد از این همه موضوع، مسئله و پدیده برای نالیدن و شکوه‌کردن. لذت می‌برد از این همه واقعه و جریان برای شکایت و گلگی. برای بد و بیراه نثار این و آن کردن. برای بدگفتن و ناسزا تحویل این و آن دادن. اصلاً ایرانی معیار تشخّص، برتری، اصالت و روشنفکری را در همین نالیدن‌های گاه‌وبی‌گاه، وقت و بی‌وقت، بجا و بیجا، درست و نادرست، در خلوت و جلوت، در عیان و نهان، آشکار و پنهان، با خود و دیگران، از خود و دیگران، هر دم و هر آن، هر جا و هر کجا و تحت هر شرایطی می‌داند و تلاش می‌کند تا خود را بدین صفات متصف کند یا بنمایاند.
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
چه راهی (میان‌بُری) آسان‌تر و سهل‌الوصول‌تر از زبان به گله و شکایت و ناله گشودن از خلایق و مخلوقات، از عالم و آدم، از دنیا و مافیها، از زمین و زمان، از بزرگ و کوچک، از مقصر و بی‌تقصیر، از فقیر و غنی، از لشکری و کشوری، از حقیقی و حقوقی، از وکیل و وزیر، از شاه و گدا، از پَست و والا، از مرد و نامرد، از صلح و جنگ، از آباد و ویران، از امروز و دیروز، از صحرا و دریا، از گل و خار، از شوربخت و خوش‌اقبال، از دارا و ندار... و ما «ایرانیان» همواره و در طول تاریخ، به اثبات رسانیده‌ایم که اهل میان‌بُریم و قدرش را بیشتر می‌دانیم. اهل طی طریق از راه‌های ساده‌تر و هموارتریم؛ حتی اگر تنه به تنۀ دیگران و به‌کندی بتوانیم عبور کنیم. حتی اگر راه‌های سخت‌تر، اما خلوت‌تری نیز در دسترس باشند. حتی اگر... انتخاب اول و آخرمان همان میان‌بُر است و بس!
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
چه راهی (میان‌بُری) بهتر، راحت‌تر، به‌صرفه‌تر و دم‌دست‌تر از نالیدن و ناله سردادن از هر آنچه پیداست و ناپیدا، موجود است و ناموجود، زنده است و مرده، زشت است و زیبا، نیکوست و ناپسند، سخت است و آسان، شدنی است و ناممکن، زمینی است و آسمانی، تلخ است و شیرین، راه است و بیراه... .
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
ما «ایرانیان» دوست داریم خود را در نظر دیگران عاقل‌تر، فهیم‌تر، باشعورتر، داناتر، کامل‌تر، جامع‌تر، فکورتر، باهوش‌تر، آگاه‌تر، دقیق‌تر، نکته‌سنج‌تر، تیزبین‌تر، ریزبین‌تر، حساس‌تر، باکمالات‌تر، تحلیلگرتر، بیناتر، شنواتر، والاتر، بالاتر، غنی‌تر، فقیه‌تر، بامطالعه‌تر، روشنفکرتر و امروزی‌تر از مابقی کسان و آدمیان دور و اطرافمان جلوه داده و بنمایانیم و صدالبته واضح و مبرهن است که چه راهی (میان‌بُری) بهتر، راحت‌تر، به‌صرفه‌تر و دم‌دست‌تر از نالیدن و ناله سردادن از هر آنچه پیداست و ناپیدا، موجود است و ناموجود، زنده است و مرده، زشت است و زیبا، نیکوست و ناپسند، سخت است و آسان، شدنی است و ناممکن، زمینی است و آسمانی، تلخ است و شیرین، راه است و بیراه... .
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹
اصولاً در فرهنگ ما آن که بیشتر از دیگران بد و بیراه نثار زمین و زمان، مُلک و مَلِک، فلک و افلاک، چپ و راست می‌کند و از همه‌چیز و همه‌کس شکوه و شکایت دارد، از شخصیتی والا برخوردار بوده و مورد وثوق و احترام همگان است. به بیان دیگر، این نالیدن است که عامل تمییز سره از ناسره، متشخص از غیرمتشخص، روشنفکر از اُمّی، فهیم از زبان‌نفهم، دانشمند از بی‌سواد، دانا از نادان، فقیه از سفیه، آگاه از بی‌خبر، امروزی از عقب افتاده، پیشرفته از عقب‌مانده، نخبه از عامی، توسعه‌طلب از اُمّل و سالم از بیمار است. آنچه در ذیل خواهد آمد، تلاشی است در راستای بررسی این میل مفرط و علاقۀ عجیب ما «ایرانیان» به ناله و نالیدن...
کاربر ۲۰۹۹۷۵۹

حجم

۱۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۱۳۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۵,۵۰۰
تومان