بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دوبیتی‌های باباطاهر | صفحه ۴۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دوبیتی‌های باباطاهر

بریده‌هایی از کتاب دوبیتی‌های باباطاهر

انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۲۴۵ رأی
۴٫۷
(۲۴۵)
دلا خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو که خوبان این پسندند متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست گروهی آن گروهی این پسندند
M.H
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات ته که نابرده‌ای ره در خرابات ته که سود و زیان خود ندانی بیاران کی رسی هیهات هیهات
c00degrammer
نمیدانم دلم دیوانهٔ کیست کجا آواره و در خانهٔ کیست نمیدونم دل سر گشتهٔ مو اسیر نرگس مستانهٔ کیست
Fatima
دلا اصلا نترسی از ره دور دلا اصلا نترسی از ته گور دلا اصلا نمیترسی که روزی شوی بنگاه مار و لانهٔ مور
f@t€m€h
به جز این مو ندارم آرزویی که باشد همدم مو لاله‌رویی اگر درد دلم واجم به کوهان دگر در کوهساران گل نرویی
fmaotheammmeahd
فلک زار و نزارم کردی آخر جدا از گلعذارم کردی آخر میان تختهٔ نرد محبت شش و پنجی بکارم کردی آخر
مصطفی
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد
مصطفی
ته دوری از برم دل در برم نیست هوای دیگری اندر سرم نیست بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست
مصطفی
نمیدانم دلم دیوانهٔ کیست کجا آواره و در خانهٔ کیست نمیدونم دل سر گشتهٔ مو اسیر نرگس مستانهٔ کیست
مصطفی
اگر دل دلبر و دلبر کدام است وگر دلبر دل و دلرا چه نام است دل و دلبر بهم آمیته وینم ندونم دل که و دلبر کدام است
مصطفی
اگر یار مرا دیدی به خلوت بگو ای بی‌وفا ای بیمروت گریبانم ز دستت چاک چاکو نخواهم دوخت تا روز قیامت
مصطفی
ز خود رو هیچ حاصل برنخیزد بجز بدنامی و بی‌آبرویی
usofzadeh.ir
سیه بختم که بختم واژگون بی سیه روجم که روجم سرنگون بی شدم آوارهٔ کوی محبت زدست دل که یارب غرق خون بی
usofzadeh.ir
چه خوش بی‌مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی اگر مجنون دل شوریده‌ای داشت دل لیلی از آن شوریده تر بی
usofzadeh.ir
هر آن دلبر که چشم مست دیره هزاران دل چو ما پا بست دیره میان عاشقان آن ماه سیما چو شعر مو بلند و پست دیره
usofzadeh.ir
هر آنکس عاشق است از جان نترسد یقین از بند و از زندان نترسد دل عاشق بود گرگ گرسنه که گرگ از هی هی چوپان نترسد
usofzadeh.ir
خدایی که مکانش لامکان بی صفابخش جمال گلرخان بی پدید آرندهٔ روز و شب و خلق که بر هر بنده او روزی رسان بی
سپیده
بعالم کس مبادا چون من آئین مو آئین کس مبو در دین و آئین هر آنکو حال موش باور نمیبو مو آئین بی مو آئین بی مو آئین
سپیده
شبی خواهم که پیغمبر ببینم دمی با ساقی کوثر نشینم بگیرم در بغل قبر رضا را در آن گلشن گل شادی بچینم
سپیده
مو آن آزردهٔ بی خانمانم مو آن محنت نصیب سخت جانم مو آن سرگشته خارم در بیابون که هر بادی وزد پیشش دوانم
سپیده

حجم

۲۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

حجم

۲۵۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۰

قیمت:
رایگان