بریده‌هایی از کتاب دوبیتی‌های باباطاهر

الهی دشمنت را خسته وینم به سینه اش خنجری تا دسته وینم سر شو آیم احوالش بپرسم سحر آیم مزارش بسته وینم

دو زلفانت گرم تار ربابم چه میخواهی ازین حال خرابم ته که با مو سر یاری نداری چرا هر نیمه شو آیی بخوابم

خدایا داد از این دل داد از این دل نگشتم یک زمان من شاد از این دل چو فردا داد خواهان داد خواهند بر آرم من دو صد فریاد از این دل

به قبرستان گذر کردم کم وبیش بدیدم قبر دولتمند و درویش نه درویش بیکفن در خاک رفته نه دولتمند برده یک کفن بیش

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ اگر ملک سلیمانت ببخشند در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

اگر دل دلبر و دلبر کدام است وگر دلبر دل و دلرا چه نام است دل و دلبر بهم آمیته وینم ندونم دل که و دلبر کدام است

فلک کی بشنود آه و فغانم بهر گردش زند آتش بجانم یک عمری بگذرانم با غم و درد بکام دل نگردد آسمانم

فلک کی بشنود آه و فغانم بهر گردش زند آتش بجانم یک عمری بگذرانم با غم و درد بکام دل نگردد آسمانم

دوبیتی شمارهٔ ۴۴ خوشا آنانکه هر از بر ندانند نه حرفی وانویسند و نه خوانند چو مجنون سر نهند اندر بیابان ازین گو گل روند آهو چرانند

دوبیتی شمارهٔ ۳۷ هر آنکس عاشق است از جان نترسد یقین از بند و از زندان نترسد دل عاشق بود گرگ گرسنه که گرگ از هی هی چوپان نترسد

الهی گردن گردون شود خرد که فرزندان آدم را همه برد یکی ناگه که زنده شد فلانی همه گویند فلان ابن فلان مرد

یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد

شب تاریک و سنگستان و مو مست قدح از دست مو افتاد و نشکست نگهدارنده‌اش نیکو نگهداشت وگرنه صد قدح نفتاده بشکست

خوشا آندل که از خود بیخبر بی ندونه در سفر یا در حضر بی بکوه و دشت و صحرا همچو مجنون پی لیلی دوان با چشم تر بی

اگر دل دلبر و دلبر کدام است وگر دلبر دل و دلرا چه نام است دل و دلبر بهم آمیته وینم ندونم دل که و دلبر کدام است

دلا خوبان دل خونین پسندند دلا خون شو که خوبان این پسندند متاع کفر و دین بی‌مشتری نیست گروهی آن گروهی این پسندند

زدست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد

بجان دلبرم کز هر دو عالم تمنای دگر جز دلبرم نیست

درین بوم و برانم پرورش نه شوانم جا و روزانم خورش نه سری دیرم که مغزی اندرو نه تنی دیرم که پروای سرش نه

بشم واشم ازین عالم بدر شم بشم از چین و ما چین دورتر شم بشم از حاجیان حج بپرسم که این دوری بسه یا دورتر شم