بریدههایی از کتاب بهانه ای برای بیکارها
۴٫۲
(۶)
بسیار سخت و دردناک است که راههای بسیاری طی کرده و مشقت صعود از قلههای بلند را برخود هموار سازی و پس از آن همه ببینی که انسانها نسبت به آن چه تو کسب کردهای بیتفاوتند.
Dexter
اگر کسی نمیتواند جز با بیکاری شادمان باشد، چنین فردی میبایست بیکار بماند.
ائمه
بیکاری آن چنان که از نامش برمیآید به معنای انجام ندادن کار نیست، بلکه انجام کارهای بسیاری است که در چارچوب متعصبانه طبقه حاکم نمیگنجد، اما با این حال به اندازه کار(صنعت) محق است جایگاه خود را حفظ کند. باید پذیرفت که حضور کسانی که از ورود به رقابت حقیرانه کسب شش پنی، سر باز میزنند، توهین بزرگی است برای کسانی که بدان تن میدهند.
someone
با یک بررسی منصفانه میتوان به روشنی دریافت که بسیاری از خردمندانهترین، پرهیزکارانهترین و سودمندترین نقشهایی که میبایست در نمایش زندگی ایفا نمود، کارهایی رایگان و بلاعوض هستند که انجام آنها جز با بیکاری صورت نمیپذیرد.
ائمه
" آیا ارزشش را دارد؟" هرگاه هنرمندی این سؤال را از خود میپرسد، پاسخش به طور تلویحی منفی است. این سؤال هرگز برای کودکی که بر روی مبلمان اتاق نشیمن نقش دزد دریایی را بازی میکند و یا شکارچیای که در تعقیب شکار است، پیش نمیآید؛ اما خلوص اولی و اشتیاق دومی میبایست هر دو در سینه هنرمند درهم بیامزیند.
محمدحسین
هنگامی که ضرورتی برای رفتنشان به اداره نیست، هنگامی که گرسنه یا تشنه نیستند، آنگاه تمام جهان پر شور و نشاط برایشان به جایی بیمعنا بدل میشود. اگر یک ساعت یا بیشتر منتظر قطار باشند، با چشمانی باز در خلسهای احمقانه فرو میروند.
someone
بیکاری آن چنان که از نامش برمیآید به معنای انجام ندادن کار نیست، بلکه انجام کارهای بسیاری است که در چارچوب متعصبانه طبقه حاکم نمیگنجد
ائمه
بسیار سخت و دردناک است که راههای بسیاری طی کرده و مشقت صعود از قلههای بلند را برخود هموار سازی و پس از آن همه ببینی که انسانها نسبت به آن چه تو کسب کردهای بیتفاوتند. از این روست که فیزیکدانان عدم تحرک را تقبیح مینمایند؛ سرمایه داران چندان تحمل کسانی که اندک اطلاعاتی از سرمایه دارند، را ندارند؛ ادیبان کسانی که سررشتهای در باب ادبیات ندارند را تحقیر میکنند؛ و کسانی که همیشه در پی کار و تلاشند کسانی را که هیچ کاری نمیکنند را پست میشمارند.
baktash99
آگاهی به اینکه به چه چیزی علاقمندید آغاز حکمت و کهنسالی است. جوانی سراسر تجربه است.
محمدحسین
فعالیت بسیار چه در مدرسه و دانشگاه، چه در کلیسا و بازار، نشانهای است از توانی ناکارآمد؛ و استعداد بیکاری نشانهای است بر اشتیاقی بسیار و حس قدرتمند کشف هویت شخصی. زندههای متحرکی هستند، مردمی مبتذل و حقیر که زنده بودن شان را صرفاً در انجام برخی کارهای معمول و پیش پاافتاده میبینند.
someone
حال که در مورد روش جوانمردانهتر زندگی گفتم، میبایست با صراحت بیشتری در این باره سخن بگویم. کار همراه با لذت جوئی نمیتواند حرفه بزرگی باشد؛ چنین حرفهای نیازمند حمایت و پشتیبانی است حتی اگر این حمایت بصورت پنهانی باشد. فرانسویها لقب رمانتیکی برای روسپیها دارند و آنها را دختران لذت میخوانند. هنرمند هم از همان خانواده هستند و آنها را باید پسران لذت خواند، زیرا حرفهاش را شاد کردن خویش انتخاب کرده و روزیاش را از شاد کردن دیگران به دست آورده و از وجوه جدیتر آدمی خود را جدا نموده است.
Behrouz
هنرمند با این اندیشه که آیندگان دربارهاش قضاوت خواهند کرد هر مشقتی را تحمل میکند تا بتواند به اوج شایستگی دست یابد، و تصور میکند که حتی اگر در نزدیکی اوج قله نیز بماند دیگر هرگز دیده نخواهد شد. در سایه همین اندیشه یأس آور است که هنرمند در دفتر خویش هر روز در هنرکده خویش امید رسیدن به کمال را زنده نگاه میدارد. همین عامل است که زندگیاش را متعالی میسازد، همین عامل است که آثارش را غنا میبخشد و شخصیتش را پختهتر میکند، همین عامل است که چهره خشمگین امپراتور بزرگ را (حتی اگر برای لحظهای باشد) در برابر پیروان آپولو ملایم مینماید و قویا دستور بر تکریم هنر و هنرمند میدهد.
Behrouz
یقیناً اندک دانش بیروح و خنکی در اوج قلل علوم رسمی و پرمشقت مییابیم؛ اما کافی است زحمت نگاه کردن را برخود هموار کنید تا بتوانید به واقعیات گرم و تپنده زندگی در اطراف خود پی ببرید. در حالی که دیگران مغز خود را با هیزم کلمات پر میکنند، کلماتی که نیم بیشتر آنها قبل از این که به کار بیایند فراموش میشوند
Behrouz
بیکاری آن چنان که از نامش برمیآید به معنای انجام ندادن کار نیست، بلکه انجام کارهای بسیاری است که در چارچوب متعصبانه طبقه حاکم نمیگنجد، اما با این حال به اندازه کار(صنعت) محق است جایگاه خود را حفظ کند. باید پذیرفت که حضور کسانی که از ورود به رقابت حقیرانه کسب شش پنی، سر باز میزنند، توهین بزرگی است برای کسانی که بدان تن میدهند. یک مرد خوب (همان طور که نمونههایشان را زیاد میبینیم) تصمیمش را میگیرد و شش پنی را میگیرد، و به قول آمریکاییها، آن شش پنی را "گیر میآورد". و در حالی که چنین فردی با مشقت زیاد جاده را شخم میزند، به راحتی میتوان فهمید هنگامی که افراد خونسردی که در چمنزار کنار همان جاده در حالی که دستمالی روی گوشهایشان انداخته و بطری در زیر بغل دارند را میبیند، تا چه اندازه عصبانی میشود.
baktash99
حجم
۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
حجم
۷۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۹ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد