بریده‌هایی از کتاب بازی ثروت

انسانها تا زمانی که خود را از بند افکار قدیمی و منسوخ رها نکنند، نمی توانند طعم شیرین آزادی را بچشند.

مشکل بیکاری که امروز با آن مواجه هستیم، ناشی از سیستم آموزشی مدارس ماست که دانش آموزان را کارمند بار می آورد نه کارآفرین؛ به عبارتی اکثر افراد کارگر هستند نه سرمایه دار!

یکی از دلایلی که تعداد زیادی از فارغ التحصیلان مدارس و دانشگاه ها نمی توانند شغلی برای خود بیابند این است که آنها را طوری تربیت کرده اند که «کارمند» بار بیایند. آنها از مهارت های واقعی مورد نیاز برای کارآفرین شدن برخوردار نیستند.

پول، ثروت نمی آورد بلکه دانش، آدمی را ثروتمند می کند. این همان قدرت آموزش مالی واقعی است و اینکه چرا دانش، یک مزیت غیرمنصفانه است.

در این کتاب درخواهید یافت که چرا پس‌انداز کردن کار احمقانه ای است. همچنین در می یابید که به جای پس انداز کردن چه باید کرد.

در دهه پیش رو، فناوری جای بیشتر مشاغل را می گیرد؛ همان گونه که اکنون نیز اکثر کارخانه های ما تعطیل و روانه کشورهایی شده اند که در آنجا دستمزد کارگران اندک است. در نتیجه، باید فاتحۀ حقوق های خوب، بازنشستگی بی دغدغه، مستمری و... را خواند؛ به نظر من اینها دیگر از مُد افتاده اند.

در عصر اطلاعات (عصری که در آن هیچ ضمانتی برای امنیت شغلی و حقوق بازنشستگی وجود ندارد) آموزش در زمینۀ مباحث مالی، امری ضروری است.

وقتی جوان بودم، یاد گرفتم که «خداوند به افرادی کمک می کند که به خودشان کمک می کنند.» خیلی از دانش آموزان درس و مدرسه را رها می کنند تا به دیگران کمک کنند، اما نمی توانند به خودشان کمک کنند. اگر می خواهید دنیا را نجات دهید، ابتدا باید یاد بگیرید که خودتان را نجات دهید، بعد سراغ نجات دادن دنیا بروید.

تبدیل به برنامه ریزان مالی شدند. مشکل اینجا بود که اکثر این برنامه ریزان، آموخته های خود را همچون فروشندگان بخش S به‌کار می گماردند، نه بخش I. البته، خود من با تعدادی برنامه ریز مالی ملاقات کرده‌ام که بسیار متعهد، باهوش و حرفه ای هستند؛ مشکل اینجاست که تعداد آنها بسیار اندک است. اکثر برنامه ریزان مالی تنها هدفشان پول درآوردن است. آنها می دانند که چگونه محصولات خود را ـ که عمدتاً اوراق بهادار است ـ بفروشند. در حقیقت، اکثر برنامه ریزان مالی تنها قادرند محصولات شرکتی را که برای آن کار می کنند، بفروشند. به علاوه از آنجایی‌که با فروختن دارایی های دیگر پولی عایدشان نمی شود، چیز زیادی در مورد املاک و مستغلات، نفت، مالیات، تحلیل تکنیکال و اینکه واقعاً چرا قیمت طلا در حال افزایش است، نمی دانند. یک آموزش مالی خوب، برای تشخیص توصیه های خوب از بد ضروری است. اگر مشاور مالی شما سرمایه تان را تباه

بانکداران دوستدار وام گیرندگان (بدهکاران) می‌باشند، زیرا این وام گیرندگان هستند که موجب می شوند بانک درآمدی کسب کند