- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ۱۹۸۴
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ۱۹۸۴
۴٫۳
(۶۵)
میگویند گذر عمر همهچیز را از یاد انسان میبرد.
میگویند آدم همیشه میتواند چیزها را فراموش کند.
اما اشک و لبخند بعد از سالها و سالها
هنوز هم قلب مرا به هیجان میآورد!
محمد
«من سیونه سال دارم. ازدواج کردهام و هنوز متأهلم. درد واریس دارم و پنجتا از دندانهایم خراب است.»
دختر گفت: «من اهمیتی نمیدهم»
cuttlas
سرنوشت نهایی همهی انسانها مرگ است که این خودش بزرگترین شکست است.
osve
با تعجب فکر کرد که از نظر بیولوژیکی ترس و درد چه احساسات بیفایدهای هستند، احساسهای خائن بدن انسان درست در لحظهای که به تلاش ویژهای نیاز است، انسان را از حرکت بازمیدارند
Sahel Msz
در حقیقت ما هیچچیزی از انقلاب و حوادث قبل و بعدازآن نمیدانیم. همهی گزارشها، اسناد و مدارک نابود یا تحریفشدهاند، همهی کتابها را بازنویسی کردهاند، عکسها را دوباره طراحی کردهاند، خیابانها، ساختمانها و مجسمهها همه نامشان عوضشده است و همهی تاریخها را تغییر دادهاند؛ این روند روزبهروز و دقیقهبهدقیقه ادامه دارد.
a.c.
پرسید: «وینستون چگونه یک انسان میتواند قدرتش را بر انسان دیگری تحمیل کند؟»
وینستون کمی فکر کرد: «با مجبور کردن او به رنج کشیدن.»
کاربر ۴۴۱۳۹۸۶
در فلسفه، اخلاق و سیاست، ممکن است جمع دو بهاضافهی دو بشود پنج ولی وقتی کسی در حال تولید هواپیما یا اسلحه هست حتماً جمع آنها میشود چهار.
heydar
اگر همه، دروغی را که حزب تحمیل کرده، باور کنند- و همهی اسناد همین داستان را روایت کنند- در این صورت این دروغ به تاریخ میپیوندد و به واقعیت تبدیل میشود. شعار حزب این است «کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده در دستان اوست و کسی که حال را کنترل میکند، گذشته در دستان اوست». البته گذشته علیرغم تغییرپذیری ذاتیاش، هرگز تغییر نکرده است. هر چیزی که حقیقت بود هنوز هم حقیقت است برای همیشه و همیشه. بسیار ساده است.
کاربر 401
فهمید که چهقدر ساده است که انسان پایبند عقاید باشد و حتی نداند این کلمات چه معنایی دارند. حزب توانسته بود جهانبینی خودش را به کسانی که جهانبینی نداشتند تحمیل کند. میتوانست آنها را وادار کند که فجیعترین حالتهای نقض حقیقت را باور کنند، چراکه مردم به اتفاقات اجتماعی اهمیت نمیدادند و از زشتی چیزی که حزب از آنها میخواست، خبر نداشتند. متعادل نگهداشتن آنها بهخاطر همین نفهمیشان غیرممکن بود. مردم هر چیزی را که آنها به خوردشان میدادند، میبلعیدند و چیزی را که بلعیده بودند ضرری به آنها نمیزد چون باقیماندهای نداشت. درست مثلاینکه یک دانه بدون اینکه در بدن پرنده هضم شود از بدنش دفع شود.
نون صات
جواب یک سؤال را فهمیده بود. آدم هیچوقت نمیخواهد که دردش اضافه شود. تنها چیزی که در مورد درد میشد آرزو کرد این بود که پایان یابد. در دنیا هیچچیزی بدتر از درد جسمانی نیست. وینستون که دست چپش را با دست دیگر محکم فشار میداد بارها به خود گفت: در برابر درد هیچکس نمیتواند قهرمانبازی دربیاورد. هیچکس
Minoose
و رسیدن به بالاترین حد توانایی با داشتن تصورات واهی سازگار نیست.
Minoose
در تمام کشورها ساختار هرمی جامعه مثل یکدیگر است، رهبرشان را در حد خدا بالا میبرند و اقتصاد را بر پایهی جنگ دائمی و کمک به آن رونق میدهند. از ظواهر مشخص است که نهتنها این سه ابرقدرت نمیتوانند بر یکدیگر سلطه پیدا کنند بلکه حتی سودی هم از این کار نمیبرند. برعکس تا زمانیکه آنها در خصومت با یکدیگر باشند مانندِ بافتهای ذرت به رشد یکدیگر کمک میکنند
Minoose
آگاهانه خود را به عدم آگاهی رساندن و سپس، یکبار دیگر، ناآگاه شدن از هیپنوتیزمی که روی خودتان انجام دادهاید. حتی برای فهمیدن معنای کلمهی دوگانهباوری باید از خود کلمهی دوگانهباوری استفاده میشد.
Minoose
هیچ راه فراری وجود ندارد. شما مالک هیچچیزی نیستید بهجز چند سانتیمتر مکعبی که در جمجمهتان قرار دارد
Minoose
یکی از کسانی که بدون هیچ سؤالی خرحمالی میکرد و حتی ثبات حزب بیشتر از اینکه وابسته به پلیس افکار باشد به چنین انسانهایی بستگی داشت
Minoose
حکومت دیکتاتوری را برای حفظ یک انقلاب بهوجود نمیآورد بلکه انقلاب میکند تا یک حکومت دیکتاتوری به وجود آورد.
Saeid
جنگ، صلح است.
آزادی، بردگی است.
نادانی، قدرت است.
Saeid
برای اولینبار فهمید که اگر میخواهد رازی را مخفی کند باید آن را از خودش هم مخفی کند. باید گهگاهی به یاد بیاوری که وجود دارد ولی نباید اجازه دهی در ذهن خودآگاه بماند.
kordelia
از جایی که وینستون ایستاده بود بهراحتی میشد کلمات شعارهای سهگانهای که متعلق به این حزب بودند را از روی سطح سفید این ساختمان خواند:
جنگ، صلح است.
آزادی، بردگی است.
نادانی، قدرت است.
حامد
وقتی پدرش سربهنیست شد
cuttlas
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۳۶۴ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان