بریدههایی از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
۴٫۶
(۱۸۱۴)
من خودم نه خدا را میشناسم و نه پیغمبر را، اما میخواهم شوهری داشته باشم که برای من آدم بماند. تو که به خدای خودت معتقد هستی، چرا حرفش را گوش نمیکنی؟ حتماً از سر هوسرانی حرفش را گوش نمیکنی؟ من هم با یک مرد هوسران نمیتوانم زندگی کنم. تو اگر خودت و خودخواهیات را زیر پای نماز، لِه نکرده باشی، معلوم است که عاشقپیشه هم نیستی. به خدا قسم دروغ میگویی اگر میگویی مرا دوست داری. تو هوس خودت را دوست داری، پسفردا هم به خاطر هوس، از من بیچاره متنفر میشوی.
محمد
خدا میخواهد تو خودت را در تواضع، محکم کنی. پس باید نماز بخوانی به این قصد که تکبرت درِ خانۀ خدا لِه بشود. این قصد و نیت، که دیگر حال نمیخواهد! اتفاقاً هر موقع اذان گفتند و تو حالش را نداشتی ولی رفتی و بلافاصله نمازت را خواندی، آن موقع تکبرت بهتر خُرد میشود.
بگو: خدایا خواستی بزنی؟ ما که کتکخوردهات هستیم. دیدی سرِ نماز چهجوری مؤدب ایستادم؟ درست است که الان دلم جای دیگری است، ولی تکبر دلم زیر سنگ آسیاب نماز، در حال خُرد شدن است.
ـ آقا این چه حرفهایی است که سر نماز میزنی؟ سعی کن در نماز توجهت به خدا باشد!
ـ طول میکشد تا به جایی برسیم که توجه ما در نماز فقط به خدا باشد. بگذار اول کمی آدم شویم. همین که مؤدبانه نماز میخوانیم، معنایش این است که داریم کمکم آدم میشویم.
محمد
ادب را از رئیس تمام باادبهای عالم اباالفضل العباس قمر بنیهاشم (ع) یاد بگیرید. آنقدر مؤدب بود که هر موقع به برادرش اباعبدالله (ع) میرسید، نمیگفت: «برادر!» بلکه حضرت را اینگونه خطاب میکرد: «سیدی و مولای! آقای من!» همیشه عاشقها، باادب بودهاند. اگر خواستی به عشق برسی، باید از ادب شروع کنی.
یا اباالفضل العباس (ع)! کمکمان کن دو رکعت نماز باادب بخوانیم...
محمد
رعایت احکام نماز، اولین شرط ادب در مقابل پروردگار است و ادب بر محبت و عشقبازی تقدم دارد.
محمد
اگر ما بخواهیم برای نمازخوان کردن بینمازها تلاشی کنیم، راهش این است که ابتدا به نماز خودمان مقداری بیشتر عنایت و توجه داشته باشیم، و نماز خودمان را رشد دهیم.
حسين
یک روز در خانه با پسرم مشغول توپبازی بودم که وقت اذان شد. به او گفتم:
ـ خُب، الان اذان گفتند، باید بروم نماز بخوانم.
ـ اِی بابا؛ بیا ادامه بدهیم!
ـ نه دیگه، الان اذان شده باید بروم نمازم را بخوانم. بعد میآیم ادامه میدهیم.
ـ من هم بیایم؟!
ـ نمیدانم. اگر میخواهی بیا!
ـ آخه الان برایم سخت است نماز بخوانم، بازی شیرین است.
ـ اتفاقاً من هم برایم سخت است. من هم بازی برایم شیرین است. ولی چون خدا خواسته، باید بگویم چشم.
ـ واقعاً برای تو هم سخت است؟
ـ بله!
ـ اگر برایت سخت است، پس چرا الان میخواهی بروی نماز بخوانی؟!
ـ تا آدم کار سخت نکند که آدم نمیشود. میخواهم آدم شوم.
ـ پس من هم میآیم نماز بخوانم.
تمام شد؛ ما دیگر در خانهمان به کسی نگفتیم نماز بخوان.
امیر
دعا نکردن و حاجت نخواستن در جایی که خداوند به ما فرموده است «اگر حاجتی بخواهید جوابتان را میدهم»، بیادبی نسبت به پرودگار عالم است.
-Sara-
خداوند بدون دلیل کاری را عمود خیمۀ دین قرار نمیدهد. از اینکه خداوند نماز را عمود خیمۀ دین قرار داده است، معلوم میشود در این نماز اسرار زیادی وجود دارد.
-Sara-
نماز مؤدبانه یعنی اینکه: «خدایا! من رعایت ادب میکنم تا ابهت تو در دلم بنشیند. رعایت ادب میکنم تا انانیت و تکبر من از بین برود.» خدا نماز را به گونهای قرار داده است که اکثراً هنگام اذان دلمان نمیخواهد همان لحظه بلند شویم نماز بخوانیم. اما اگر به خاطر خدا پا روی دلت گذاشتی، کمکم سنگ دلت نرم و تکبرت خُرد میشود.
-Sara-
مهمترین بهرۀ ما از نماز، یا مهمترین تأثیری که ابتدائاً باید از نماز بپذیریم، «درک عظمت خداوند» است
-Sara-
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۱۸,۰۰۰
۹,۰۰۰۵۰%
تومان