بریدههایی از کتاب اقتصاد و دولت در ایران
۳٫۹
(۱۴)
... بعضی از وکلا که در راسشان تقیزاده و حاجی میرزا ابراهیم آذربایجانی قرار گرفته بودند اصطلاح انقلاب کبیر فرانسه از زبانشان نمیافتاد و عاشق گیوتین و دادگاههای انقلاب بودند که ظرف یک ساعت حکم اعدام شاه و درباریان و جمیع وزرا و امرای حال و گذشته را صادر نماید. یکی میخواست روبسپیر بشود دیگری خود را جانشین مارا میدانست و دیگری دانتون شده بود. هیچیک از علل بروز و کیفیت وقوع و شرح حوادث ناگوار و آثار و عواقب آن انقلاب در فرانسه اطلاعی نداشتند و جز شهرتطلبی هدفی در کار نبود. این دسته متاسفانه ریشه و علایق خانوادگی و ملکی زیاد هم نداشتند تا از هرجومرج و آشوب احساس خطر نموده و احتمال خسارت جانی و مالی بدهند، بدین لحاظ مساعی من در کنترل و جلوگیری از تندروی آنها زیاد مثمرثمر نبود.
laissez faire
در ۱۵ آبان ۱۳۳۱ لایحه ملی شدن تلفن به قید دو فوریت به مجلس داده شد و در ۱۶ دی همان سال از شرکت تلفن «خلع ید» شد و دولت امور شرکت را، تحت عنوان شرکت سهامی تلفن، در دست گرفت. در ۲۷ آذر ۱۳۳۱ لایحه تاسیس شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به قید دو فوریت به مجلس داده شد. به علاوه، شرکت شیلات، بانک شاهی، جنگلهای سراسر کشور، و شرکت برق تهران نیز در زمان دولت دکتر مصدق ملی شدند.
laissez faire
به جای رفتن به دنبال سراب ایدئولوژیک، به حقیقت علمی باید تکیه کرد، به عوض جستجوی راه سوم، راه عقل را باید پی گرفت. برای رهایی از رسوبات فکری ناسیونالسوسیالیستی و درک واقعیت نظام بازار و بخش خصوصی باید به اندیشه اقتصادی حقیقی رجوع کرد.
laissez faire
گویی شریعتی توجه ندارد که اگر مالکیت مورد قبول نباشد آن وقت تقبیه و تحریم دزدی و غصب که آیات قرانی و روایات معتبر بر آن تاکید موکد دارند به لحاظ منطقی بیمعنا میشود. ظاهرا سخن وی ملهم از شعار معروف پرودون سوسیالیست فرانسوی قرن نوزدهم است که میگفت: «مالکیت دزدی است.» تناقض منطقی در این گزاره با این پرسش روشن میشود که اگر مالکیت دزدی است پس دزدی چیست؟ دزدی معنایی جز نقض حق مالکیت دیگران ندارد، اگر چنین حقی مورد قبول نباشد دزدی هم بیمعنا میشود.
laissez faire
«آقای فرامرزی فرمودند ممکن است استخراج این منابع نفتی از بین برود. دنیای امروز ۳۰ میلیون تن نفت [ایران] را نمیتواند از جای دیگر استخراج بکند ... مجبور هستند اگر تنی ۵۰ لیره هم شده پول بدهند و ما استخراج بکنیم. این یک رقم عمدهای است که دنیا نمیتواند از آن صرفنظر بکند. آنها مجبور هستند حتی مهندسین مجانی هم به اختیار دولت ایران قرار بگذارند برای این که بتوانند بازار دنیا را اداره بکنند.» دکتر مصدق در همان جلسه سخنان مکی را تایید میکند: «بنده صدی صد اطمینان میدهم که این نفت از چاه بیرون خواهد آمد و احتیاج طرف مقابل سبب بیرون آوردن نفت از چاه میشود.» اظهاراتی از این دست که مرتب تکرار میشد و به تهییج افکار عمومی دامن میزد، برخلاف ادعای طرفداران نهضت ملی نه تنها مبتنی بر نظرات کارشناسی دقیق نبود بلکه حکایت از بیخبری و سادهانگاری گویندگان و مبلغان ملی کردن صنعت نفت داشت. در همان سال اول ملی شدن صنعت نفت ایران، تولید نفت کویت از ۱۷ میلیون تن به ۲۷ میلیون تن، تولید عراق از ۷ به ۱۵ و تولید عربستان سعودی از ۲۶ به ۴۹ میلیون تن افزایش یافت
laissez faire
«ایرانی که یک کارخانه سیمان را نمیتواند با پرسنل خود اداره نماید و ایرانی که کارخانجات کشور را در اثر عدم قدرت فنی به صورت ناگواری درآورده است و ضرر میدهد، با کدام وسایل میخواهد نفت را شخصا استخراج کند.» رزمآرا صریحا گفت ملی کردن صنعت نفت بزرگترین خیانت است.
laissez faire
دوره دهساله ۱۳۵۱-۱۳۴۱، مقارن با برنامههای سوم (۱۳۴۶-۱۳۴۱) و چهارم (۱۳۵۱-۱۳۴۶) را میتوان دوران طلایی اقتصادایران دانست. رشد اقتصادی چشمگیر و پایدار از یک سو و نرخ تورم تکرقمی از سوی دیگر، مهمترین دستاوردهایی هستند که این سالها را به دهه طلایی اقتصاد در کشور بدل ساختند. در این دوره، میانگین نرخ رشد اقتصادی ۱۱ درصد در سال و میانگین نرخ تورم ۴/۲ درصد در سال بوده است؛
niloufar.dh
رویکرد ناسیونالیسم مبتنی بر رمانتیسیزم، قائل به برابری همه انسانها و جهانشمول بودن حقوق ذاتی آنها نیست. طبق این رویکرد جامعه بشری یا بشریت مفهومی انتزاعی و بیمعنا است. انسانها اعضای ملتها و فرهنگهای متفاوتند و از این رو شأن و منزلت یکسانی ندارند. ارزش انسان به فردیت او نیست بلکه به ملیت و فرهنگ او است. انسان هویت فردی ندارد بلکه در تعلق به جمع یعنی ملت یا فرهنگ خاصی شخصیت پیدا میکند.
niloufar.dh
بررسیهای انجام شده روی ترکیب نهایی سهامداران ۳۱۵ شرکت واگذار شده که حدود ۹۰ درصد ارزش کل واگذاریهای این بخش را دربرمیگیرد نشان از آن دارد که اینجا هم بخش خصوصی در حاشیه مانده است. ترکیب نهایی سهامداران ۳۱۵ شرکت مورد نظر در سال ۱۳۹۰ حاکی است که بخش عمومی غیردولتی ۷۸/۳۵ درصد، بخش دولتی ۲۷/۲۵ درصد بخش تعاون و سهام عدالت روی هم ۱۱/۲۱ درصد و نهایتا بخش خصوصی ۹۱/۴ درصد ارزش جاری سهام واگذار شده را در اختیار دارند.
laissez faire
بررسیهای انجام شده روی ترکیب نهایی سهامداران ۳۱۵ شرکت واگذار شده که حدود ۹۰ درصد ارزش کل واگذاریهای این بخش را دربرمیگیرد نشان از آن دارد که اینجا هم بخش خصوصی در حاشیه مانده است. ترکیب نهایی سهامداران ۳۱۵ شرکت مورد نظر در سال ۱۳۹۰ حاکی است که بخش عمومی غیردولتی ۷۸/۳۵ درصد، بخش دولتی ۲۷/۲۵ درصد بخش تعاون و سهام عدالت روی هم ۱۱/۲۱ درصد و نهایتا بخش خصوصی ۹۱/۴ درصد ارزش جاری سهام واگذار شده را در اختیار دارند.
laissez faire
از منظر تحلیل اندیشه میتوان گفت که دو ایدئولوژی مدرن ناسیونالیسم و سوسیالیسم وجوه مشترک بسیاری دارند. به لحاظ نظری ناسیونالیسم برای تحقق بخشیدن به اهداف خود در نهایت مستلزم روی آوردن به نوعی جمعی کردن وسایل تولید و منابع اقتصادی است. به سخن دیگر میل به اقتصاد سوسیالیستی یا اقتصاد دولتی از الزامات ایدئولوژی ناسیونالیستی است، از این رو، مشاهده میشود که هرجا ناسیونالیسم تبدیل به ایدئولوژی رسمی دولت مستقر شده مانند آلمان و ایتالیای پیش از جنگ جهانی دوم، اقتصاد این کشورها به سمت سوسیالیسم یا دولتمداری سیر کرده است.
laissez faire
ولی علم ثروت در این تردید نیست و قطع دارد که توسل به دولت بیجا و حرکت قهقرا است و نباید از دولت متوقع بود که متکفل و متقلد تمام امور مردم باشد بلکه راه ترقی این است که مردم اجتماعهای آزاد تشکیل دهند و امور خود را بدان وسیله گذرانند. این است معرفتهایی که از علم ثروت حاصل میشود ... علم ثروت وسیله ازدیاد سعادت انسان را در این میداند که مردم آزاد و مختار اعمال خود باشند و نتیجه آن اعمال عاید خودشان شود
laissez faire
اِشکال بزرگ تحلیل رسولزاده و کلا نظریهپردازان مارکسیست این است که نهضت مشروطه را صرفا گامی در جهت تکامل تاریخی به سوی سوسیالیسم در نظر میگیرند و شأن مستقلی برای آن قائل نیستند. واضح است که این تحلیل ایدئولوژیک و فاقد مبنای علمی در تضاد با واقعیات قرار دارد.
laissez faire
حجم
۵۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۵۸۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد