بریدههایی از کتاب نه حوا، نه آدم
۳٫۶
(۸۰)
اگر جانت در خطر است جایت را عوض کن. اگر رنج میکشی، حرکت کن. قانونی به جز حرکت کردن وجود ندارد.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
«هرگاه برای خواب بستری یافتی، هر قدر هم محقّر باشد، قدردانش باش و از شادی گریه کن!
من زنده ام و غزل فکر میکنم
وای، یک پرتگاه، اسبها میتوانند از چنین پرتگاهی بپرند؟ مجبورند وگرنه به قعرش سقوط میکنند. به آهنگ گوش میدهم، از ترس چشمانم از حدقه بیرون زده، اسبها میپرند و صحیحوسالم به آن سوی پرتگاه میرسند و نجات پیدا میکنند. آدم بدها نمیتوانند بپرند چون چیزی برای گریختن ندارند و به همین خاطر شجاعتشان کمتر است. میلِ به چنگ آوردن شدّت کمتری از ترس گرفتار شدن دارد. راپسودی مجار لیست به همین خاطر با نغمۀ پیروزی به پایان میرسد.
emty_00
زوجها در محلهایی که برای این کار در نظر گرفته شده بود میایستادند و منظرۀ دریاچه را از بین توریها تماشا میکردند. بچهها بالا و پایین میپریدند و انگار میخواستند عاشقها را از عاقبت آن همه عشق آگاه کنند. دیدن این منظرهها جذّاب بود.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
ا اینکه یک روز، یکی از اساتید تا چشمش به حالت همیشگیام افتاد با عصبانیت سرم داد زد:
«بس است دیگر!»
خشکم زد. همه دانشجوها به من خیره شده بودند.
بعد از کلاس سراغ استاد رفتم تا از او عذرخواهی کنم و بپرسم چه اشتباهی مرتکب شدهام.
استاد فریاد کشید: «از سنسی نباید سوال کرد.»
«اگر چیزی را متوجه نشدیم چه؟»
«مشکل خودتان است.»
آن زمان بود که فهمیدم چرا آموزش زبان در ژاپن لنگ میزند.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
سراسیمه پاکت را باز کردم، ششهزار ین داخلش بود. گرفتن مبلغی زیاد به پولی که ارزش کمی دارد شگفتانگیز است. یاد «ئُف» افتادم که «اُئَخ» شده بود و به نظرم ششهزار ین نمیارزید.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
سراسیمه پاکت را باز کردم، ششهزار ین داخلش بود. گرفتن مبلغی زیاد به پولی که ارزش کمی دارد شگفتانگیز است. یاد «ئُف» افتادم که «اُئَخ» شده بود و به نظرم ششهزار ین نمیارزید.
من زنده ام و غزل فکر میکنم
حجم
۱۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۳۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان