آتنا ایزدبانوی حامی تمدن آتن و یونان است. آتنا کهنالگوی دختر بابایی است که با پدر متحد میشود و مادر را طرد میکند.
این اسطوره با تولد آتنا آغاز میشود. آتنا به طور کاملاً رشد یافته، با زرهی طلایی و با نیزهای تیز در یکی از دستهایش با نعرهای رزمجویانه از سر پدر بیرون میجهد. در واقع هنگامی که مادر آتنا – متیس - او را باردار بوده پدر آتنا – زئوس - او را از مادر دزدیده است؛ از آنجا که زئوس میترسید متیس فرزندی را پرورش دهد که در شهامت، تدبیر و هوش با او برابری کند، تصمیم گرفت از چنین سرنوشتی ممانعت به عمل بیاورد؛ بنابراین، همسرش را فریب داد، کوچک کرد و سپس او را بلعید.
neda
زئوس با این کار، توانایی زایمان را از مادر گرفت و دخترشان را برای خودش دزدید. آتنا پس از آن تولد دراماتیک، خود را فقط متعلق به زئوس میداند و پدر را به عنوان تنها والد خود میشناسد. همین حالت - البته با شکل و شمایلی کمتر اسطورهای - در ماجرای دختر بابا رخ میدهد: به طور استعاری، مادر توسط پدر بلعیده میشود و پدر دختر را برای خودش میدزدد.
neda