بریدههایی از کتاب دختر بابا
نویسنده:مورین مورداک
مترجم:ساره سرگلزایی
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۷از ۱۰ رأی
۴٫۷
(۱۰)
پدری که با احساسات خود قطع ارتباط کرده باشد، نمیتواند به احساسات دخترش توجه و با آنها همدلی کند. در عوض، در مقابل بروز احساسات او میایستد. مثلاً ممکن است هنگامی که دخترش دارد گریه میکند، غم او را کمارزش کند، آن را به تمسخر بکشد، او را نادیده بگیرد یا با داستانی حواس او را پرت کند تا بدین طریق مانع بروز غم و اندوه خود گردد. در چنین شرایطی ممکن است به دخترش بگوید "آبغوره نگیر" یا "به اتاقت برو". بنابراین دختربچه یاد میگیرد که بروز احساساتش در حضور پدر امن نیست؛ پدر به احساسات او توجهی نمیکند.
Golnaz Javaheri
از آنجایی که یک دختر بابا در دوران کودکی رابطهای نیرومند و مثبت با پدرش داشته، در دوران بزرگسالی در درجه اول با او همانندسازی میکند، طرفدار مردها و قدرت مردانه است و دیدگاهها و ارزشهای بانوان را در درجه دوم اهمیت میداند.
دختر دریا
هنگامی که دختر بابا تصمیم به ازدواج میگیرد، دلبستگی و وابستگی او به پدر، مانعش میشود. دختر بابا نمیتواند در این دنیا مردی را بیابد که با تصویر آرمانیشده او از پدر "کامل" خودش هماهنگ باشد، همچنین به هیچکس اجازه نمیدهد به او نزدیک شود و سعی کند مانند تصویر ذهنی او از پدرش باشد. او دائم شکایت دارد که مردها آن توجهی را که او سزاوار آن است به او نمیدهند و با این بهانه از صمیمیت اجتناب میکند
دختر دریا
او از خودش و دیگران انتظارات زیادی دارد، درک چندانی از محدودیتها ندارد و به طور کلی هنگامی که به درخواست او پاسخ منفی داده شود باز هم از خواسته خود دست برنمیدارد.
دختر دریا
هنگامی که یک دختر بابا دیگر پدرش را مسئول دست نیافتن او به آرزوهایش نمیداند، از تقلا کردن در جهت جدایی از پدر نیز رها میشود. هنگامی که او زخمهای حاصل از رابطهاش با پدر را التیام دهد، میتواند کاملاً بر زندگی خودش متمرکز شود. دیگر نیازی نیست که او خودش را ثابت کند و دیگر نیاز ندارد که یک مرد تصمیماتش را تأیید کند.
او آزاد است که به همسرش عشق بورزد و به او احترام بگذارد و رابطهای همراه با درک متقابل داشته باشد. میتواند از مهارتها و تخیلاتش برای تأمین زندگی خود و محافظت از خود استفاده کند. او قادر است در مورد آرزوها و بلندپروازیهایش و یا فقدان آنها، با خودش صادق باشد؛ از آن پس هنگامی که آرزویی داشته باشد انرژی برآورده ساختن آن را نیز خواهد داشت.
Golnaz Javaheri
دختر بابا به هر قیمتی از پدرش تقلید میکند.
دختر دریا
دختر بابا در گذشته همیشه محبوب پدر بوده و به همین دلیل احساس میکند فرد خاصی است و انتظار دارد دیگران هم رفتار خوبی با او داشته باشند.
دختر دریا
فصل یک: دختران بابا
یکی از روابطی که امروزه بسیار کم مورد بررسی قرار گرفته، رابطه میان پدران و دختران است. این رابطه، سرشار از توقع و ناکامی، تحسین و نادیدهانگاری، عشق و طرد است. سبک ارتباطی دختر با پدرش، تأثیر درازمدتی روی روابط آتی او با مردانی دارد که معشوق، همسر، دوست، رئیس و یا همکار او هستند. همچنین، این رابطه بر مسائل مربوط به جنسیت، خلاقیت، معنویت و نیز توانایی او برای ابراز خویشتن و اظهار عقایدش در دنیا تأثیر میگذارد. در صورتی که رابطه میان دختر و پدر مورد بررسی قرار نگیرد، بر احساس شایستگی، قدرت و اقتدار زن در زندگی شخصی و اجتماعی او تأثیر میگذارد.
شیوههای "پدری کردن" انواع مختلفی دارد و هر یک از آنها مسائل و عقدههای مخصوص به خود را در بردارد. در این میان، شیوه "پدر خوب" حداقل پیچیدگی را دارد؛ چنین پدری دخترش را بدون چشمداشت دوست میدارد و به او کمک میکند که به بانویی خودکفا تبدیل گردد و هنگامی که در کنار مردان قرار میگیرد بتواند خودش باشد.
محبوبه فلاح
کارل گوستاو یونگ از اصطلاح سایه برای توصیف بخشی از روان استفاده کرد که ویژگیهای آن با تصویری که فرد از خود دارد، هماهنگ نیست: مثلاً اغلب ما حاضر نیستیم بپذیریم که میتوانیم خودخواه، ضعیف یا سرشار از خشم باشیم.
شاپرک
بالاخره تسلیم شدم و به پدرم مبدل گشتم ...
دختر دریا
آتنا ایزدبانوی حامی تمدن آتن و یونان است. آتنا کهنالگوی دختر بابایی است که با پدر متحد میشود و مادر را طرد میکند.
این اسطوره با تولد آتنا آغاز میشود. آتنا به طور کاملاً رشد یافته، با زرهی طلایی و با نیزهای تیز در یکی از دستهایش با نعرهای رزمجویانه از سر پدر بیرون میجهد. در واقع هنگامی که مادر آتنا – متیس - او را باردار بوده پدر آتنا – زئوس - او را از مادر دزدیده است؛ از آنجا که زئوس میترسید متیس فرزندی را پرورش دهد که در شهامت، تدبیر و هوش با او برابری کند، تصمیم گرفت از چنین سرنوشتی ممانعت به عمل بیاورد؛ بنابراین، همسرش را فریب داد، کوچک کرد و سپس او را بلعید.
Neda^^
جراحت اصلی دختر بابا، انکار خویشتن زنانهاش است. هنگامی که دختر در اوایل کودکی، مادر را نفی میکند از قلمروی خلاق کهنالگوی مادر درون خود جدا میگردد. او که با آن بخش کهنالگوی زنانهی زمینی، تیرهوتار و گلولای گرفته کهن خود قطع ارتباط کرده در نهایت قدرت خلاق خود را انکار می کند. یک بانو، باید ورای هویت دختر بابا رشد کند تا واقعیتی را که آرزو دارد، خلق کند. تا زمانی که او جراحت عمیقی را که به زنانگیاش وارد شده بهبود نبخشد، هیچ قدرت و کنترلی بر خود ندارد.
Azin
زئوس با این کار، توانایی زایمان را از مادر گرفت و دخترشان را برای خودش دزدید. آتنا پس از آن تولد دراماتیک، خود را فقط متعلق به زئوس میداند و پدر را به عنوان تنها والد خود میشناسد. همین حالت - البته با شکل و شمایلی کمتر اسطورهای - در ماجرای دختر بابا رخ میدهد: به طور استعاری، مادر توسط پدر بلعیده میشود و پدر دختر را برای خودش میدزدد.
Neda^^
حجم
۲۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
حجم
۲۸۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۳۲ صفحه
قیمت:
۹۴,۰۰۰
۵۶,۴۰۰۴۰%
تومانصفحه قبل
۱
صفحه بعد