بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یادداشت‌های معلم بومهن | طاقچه
کتاب یادداشت‌های معلم بومهن اثر سعید وزیری

بریده‌هایی از کتاب یادداشت‌های معلم بومهن

نویسنده:سعید وزیری
انتشارات:انتشارات نظری
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴ رأی
۴٫۵
(۴)
خیلی شاعرانه فکر می‌کنی. تو خیلی حساسی،‌ حساس بودن خوبه؛ اما زندگی پایه‌اش بر کار و تجربه‌اس. پس باید منطقی بود. من روزهای سختی را تجربه کردم. روزهای دربه‌دری، بیماری، بی‌کاری، بی‌پولی، روزهای مبارزه، درگیری و چشیدن طعم بی‌حرمتی. من در هر تظاهراتی که در اون از شعار عدالت و حق، نشانی بود شرکت می‌کردم. من تشنه رسیدن به عدالت بودم. توی همین اعتصاب معلمان با همه وجود شرکت کردم؛ اما نتیجه کار ما ارضای خاطر سیاست مداران پشت پرده بود. آن‌چه آدم در تجربه به دست میاره، توی کتاب‌ها نوشته نشده. برای این‌که اون کسانی که این کتاب‌ها رو نوشته‌اند، مشکلات زندگی رو با خون و پوست تجربه نکرده‌اند. حرکت ما در هر زمینه‌ای باید حساب شده باشه. اول باید شناخت، بعد باید تصمیم گرفت و با اطمینان قدم برداشت؛ اما در وضع فعلی، تنها کاری که میشه کرد، کار فرهنگیه. امروز نمیشه با تفنگ به جنگ دشمن رفت. ما در زمانه‌ای هستیم که گلوله رو توی ورق مشکلات می‌پیچند و به خوردمون میدن.
Narges Ebad
البته باید با ظالم مبارزه کرد
Gisoo
می‌بدی را می‌بینم. خیلی قاطع می‌گوید: «حرمت معلمی وقتی حفظ میشه که حرمت مردم حفظ بشه؛ بنابر اینه که ما مدافع مردم ستم دیده باشیم. این طوری می‌خوای از حریم نیازمندان دفاع کنی؟ خجالت بکش! مگر نمی‌دونی در همین لحظه خیلی از مبارزها توی زندون گرفتارن؟ اونا برای این‌که به نظام ستم نه می‌گویند، شکنجه می‌شند؛ اما تو داری تسلیم نفست میشی... آدم باید چه قدر ناجوانمرد باشه که چراغ زندگی مردم رو خاموش کنه.»
Narges Ebad
من همیشه به دوستانم می‌گفتم چرا تن به ورن‌کامگی می‌دین؟ چرا به موقع ازدواج نمی‌کنید؟ چرا مولای تماناهای خودتون نیستین؟ تصویر برآمده از تن پرده، نمی‌گذارد حرف بزنم. می‌گوید: «همین؟ گوش کن چی میگم»: - تو اگر برصیصای عابد هم باشی، برابر وسوسه دوام نمیاری. تو از بلعم باعور که مستجاب‌الدعوه بود که بالاتر نیستی، تو اگر شیخ صنعان هم باشی، برابر عشوه دختری ترسا، زنار باید ببندی و خوک چرانی کنی. تو کی هستی؟ ‌ من؟ من از گناه می‌ترسم. همیشه از گناه می‌ترسیدم؛ اما حالا... مثل این‌که ترس از گناه، با میل به گناه رویارو شده‌اند. این دو نیرو، سال‌های سال در من بود؛ اما امشب، ترس از گناه در برابر میل به گناه، دارد سپر می‌اندزاد. باید به نیاز تنم پاسخ دهم. تصویر پرده می‌گوید: - برو! وقت از دست میره. برو به گناه فکر نکن، به لذت فکر کن.
Narges Ebad
مدیر پرنده را مداوا کرد. برایش آب و دانه فراهم کرد. او را در یک قفس فلزی جا داد و آهسته گفت: «ناراحت نباش! می‌دانم که جای تو پهنه آسمان است؛ اما حالا باید توی قفس باشی که پر و بالت برای پریدن توانا شوند. من هیچ چاره‌ای ندارم جز اینکه تو را گرفتار قفس کنم. این کار برای خودت خوب است.» من با خودم گفتم: «مدیر به آزادی باور دارد. باید مدیر این‌طور باشد. مدیر با قفس مخالف است. بچه‌های این مدرسه خیلی خوشبخت هستند؛ چون چنین مدیری دارند.»
Narges Ebad
آدم وقتی معتاد بشه، محتاج بشه، نمی‌تونه مبارزه کنه. یه مبارز باید یاد بگیره تا نیازهاشو به حداقل برسونه.
Gisoo
۷۷۴- ۱۳۴۰/۱۰/۲۳ که امروز ساعت یک بعدازظهر به دستم رسیده است، به عمر ۵۹ روزه مدیر بودنم در مدرسه آبعلی خاتمه داده شده است و شده‌ام معلم مدرسه بومهن. برای کسی که می‌خواهد تدریس کند، چه فرق می‌کند که معلم مدرسه آبعلی باشد یا بومهن؟ با این همه، ترس مرموزی دارد به سراغم می‌آید. اول می‌خواهم بدانم چرا بومهن؟ بعد با خود می‌گویم: «بومهن یعنی چه؟» پاسخم را فرزانه توس، فردوسی، می‌دهد که: برآمد یکی بومن نیم شب تو گفتی زمین دارد از لرزه تب باید این لرزه‌ها را آزمایش کرد. من چه‌قدر سردم شده است؟! ۴ بعدازظهر ۱۳۴۰/۱۰/۲۳، قهوه‌خانه شکری، رودهن
کاربر ۱۱۰۷۹۱۲
چه قدر بده که آدم مجبور باشه حرف حق رو به زور اسلحه به مردم بفهمونه.
Gisoo
به نظر من، تو بهتره برای زندگی خودت معنی پیدا کنی. وقتی برای زندگیت معنی پیدا کردی، آن‌وقت راه مبازره را پیدا می‌کنی.
Gisoo

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
۸,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد