بریدههایی از کتاب عالم ذرّ، میعادگاه عهد امام و عهد با امام
۴٫۲
(۶)
آیا بال زدن یک پروانه در «برزیل»، میتواند طوفانی در «تگزاس»، ایجاد کند؟
این نظریّه در فیزیک کوانتم به اثبات رسیده و در میان مناسبات انسانی نیز قابل تأمّل است. بدون تردید، در پیرامون خود مصادیق فراوانی میتوان جستوجو کرد که نشان میدهد عملی انسانی و تغییری هرچند کوچک میتواند آثار هولناک و غیرمنتظرهای را در پی داشته باشد.
در میان مناسبات و معاملات فردی و جمعی خودمان، این نظریّه را تجربه کردهایم. چه بس که سخنچینی و نمّامی شخصی یا تهمتی و افترایی، سبب بروز دعوا میان خانوادهای شده و ضرب و جرح و قتلی را در پی داشته است.
هر دو جنگ بزرگ جهانی اوّل و دوم، در پی به قتل رسیدن شخصی اتّفاق افتاده و در ادامه، سبب ویرانی و کشتار بیشمار در قارّۀ «اروپا» و «آسیا» شده است.
S
صیغۀ عقد و ازدواج، هر یک از زوجین را مسئول در مقابل خداوند، مردم و همسر میسازد؛ چنانکه مرد را متکفّل امر نفقه و مهریّه و زن متکفّل امر تمکین و... میسازد و هر یک از طرفین، چنانکه از ادای تکلیف خود، کوتاهی کنند، از نظر شرع و قوانین مصوّب شده در جامعۀ مدنی، محکوم و ضامن است. اینهمه ازآثار وضعی دنیوی صیغۀ عقد جاری شده است و در ادامه، آثار برزخی و قیامتی ماندگاری را نیز در پی دارد.
امام حسن (ع) میفرمایند:
«الْمَسْئُولُ حُرٌّ حَتَّی یعِدَ وَ مُسْتَرَقٌّ الْمَسْئُولُ حَتَّی ینْجِز؛
انسان تا وعده نداده، آزاد است؛ امّا وقتی وعده میدهد، زیر بار مسئولیت میرود و تا به وعده اش عمل نکند، رها نخواهد شد.»
S
عموم رسالههای عملیّۀ مراجع عالی مقام، بابی در اینباره دارند و البتّه عمل کردن به «عهد» نزد فقها، مانند «نذر» واجب است؛ به شرط آنکه «صیغۀ عهد» خوانده شده باشد.
خواندن صیغه در عهد و نذر لازم آمده است و چنانچه صیغه خوانده نشود و فقط در ذهن تصوّر شود، عهد صحیح منعقد نشده است. البتّه این صیغه به هر زبانی غیر از عربی نیز قرائت میشود؛ مانند اینکه، مثلاً شخصی بگوید: با خداوند عهد کردم که چنین کنم؛ عاهدتُ الله ان افعل کذا او اترک کذا.
در این صورت، چنانکه شخصی به عهد و پیمان خود عمل نکند، باید کفّاره بدهد؛ یعنی به حکم فقها، شصت فقیر را سیر کند یا دو ماه روزه بگیرد یا یک بنده آزاد کند.
S
اعمال دنیوی شاهدان اخرویاند
آیات و روایات بسیاری به ما رسیده که گواهی میدهد در صحنۀ فراخ قیامتی، شاهدان بسیاری حاضر شده و له یا علیه آدمی، گواهی میدهند.
در حوزۀ قرآنی و عترت، از چند شاهد حاضر و گواهیدهنده در پای میزان، یاد شده است:
- اوّلین شاهد خداوند متعال است؛ چنانکه فرمود:
«إِنَّ اللهَ عَلی کلِّ شَیءٍ شَهید.»
خداوندی که مراقب دائمی بندگان است (إِنَّ اللهَ کانَ عَلَیکمْ رَقیبا) و محیط بر همۀ اعمال و اقوال و افکار آفریدههایش است (کانَ اللهُ بِکلِّ شَیءٍ مُحیطا) ضرورتاً در مقام شهید و شاهد، گواه دهندۀ صادقی برای آفریدههایش در وقت سنجش و ارزیابی اعمال نیز هست.
- انبیای الهی دومین شاهدان عرصۀ قیامتند. خداوند تعالی خطاب به پیامبر گرامیاش، میفرماید:
«جِئْنا بِک عَلی هؤُلاءِ شَهیداً؛
ما در قیامت، تو را در حالی که گواه آنانی، حاضر میکنیم.»
S
این امر خلاف گمان کسانی است که عهد و پیمان را تنها الفاظی بیمعنا و فاقد حقیقتی در عالم خارجی میشناسند و از این رو، از آن مراقبت و حراست نمیکنند. به عبارت دیگر، هر قول و فعلی که منعقد شود، در سه ساحت «دنیوی»، «برزخی» و «قیامتی» ظهور یافته و ما به ازای خارجی پیدا می کند و اثرات وضعی خود را بر فاعل آشکار میکند، حتّی اگر فاعل دربارۀ آن آگاهی نداشته باشد.
مگر جز این است که در عالم ظاهری و دنیایی، وقتی میان مردی و زنی صیغۀ عقد جاری میشود، بلافاصله در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، مسئولیتهایی را متوجّه هر یک از زوجین میسازد و از نظر حقوق فردی و اجتماعی، مجاز به شانه خالی کردن از آن نیستند؟
S
برای بدبختان، تسلیتی از این بالاتر نیست که بدبختی دیگر به جرگۀ آنها افزوده شود.
乙_みG
و چنانچه شیعیان ما -که خداوند توفیق طاعتشان دهاد- قلباً در وفای به عهدشان، مجتمع میشدند؛ سعادت دیدار ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد؛ بلکه سعادت دیدار ما با شتاب بدیشان میرسید و اینها همه در پرتو شناخت کامل ما و صداقت محض نسبت به ما است. بنابراین، هیچچیز ما را از ایشان، محبوس نمیدارد؛ جز اخباری که از ایشان به ما میرسد و ما را مکروه و ناراحت میسازد و از ایشان انتظار نداریم و تنها از خدا باید یاری خواست و او برای ما کافی و کارگزار و پشتیبانی نیکوست و صلوات و سلام خداوند بر آقا و سرورمان، بشیر و نذیر، محمّد و خاندان پاکش باد.»
마흐사
ما از لغزشهایی که از برخی شیعیان سرمیزند و از وقتی که بسیاری از آنان، میل به بعضی از کارهای ناشایستهمینمایند و پیمانی که از آنان برای توجّه به خداوند و دوری از زشتیها گرفته شده و آن را پشت سر انداختهاند، اطّلاع داریم. گویا آنان نمیدانند که ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم و اگر جز این بود، از هر سو گرفتاری به شما روی میآورد و دشمنانتان شما را از میان میبردند. تقوا پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چارۀ این فتنه و امتحان را که به شما روآورده، از ما بخواهید. امتحانی که هرکس مرگش رسیده باشد، در آن نابود میگردد و آن کس که به آرزوی خود رسیده باشد، از ورطۀ آن به سلامت میرود. آن فتنه و امتحان، علامت حرکت و امتیاز شما در برابر اطاعت و نافرمانی ماست. خداوند هم نور خود را کامل میگرداند؛ هرچند مشرکان نخواهند...»
마흐사
پس از آن معامله که خداوند با ابلیس کرد، عبرت گیرید. آن همه اعمال نیکویش را باطل گردانید و آنهمه سعی و کوشش او را بیثمر ساخت.
ابلیس شش هزار سال خداوند را عبادت کرد، حال از سالهای دنیا بود یا سالهای آخرت، کسی نداند؛ ولی یک ساعت تکبّر ورزید.
마흐사
کسی که به ولیّ من اهانت کند، خود را برای محاربه با من آماده کرده است. بندۀ من نمیتواند به من تقرّب پیدا کند؛ مگر با انجام فرایضی که بر او واجب کرده ام. او به وسیلۀ نماز نافله هم میتواند به من تقرّب پیدا کند تا من او را بدارم. وقتی او را دوست داشتم، خودم گوش او میشوم که به وسیلۀ آن میشنود، چشم او می شوم که به وسیلۀ آن ببیند. زبان او میشوم که با آن سخن بگوید و دستش میشوم که با آن کار کند. این بنده وقتی مرا بخواند، به وی جواب می دهم و اگر از من چیزی خواست، به وی عطا میکنم. من در هیچ چیزی تردید نمیکنم؛ جز در مرگ بندۀ مؤمنم که او را سختی مرگ میترساند و نمیخواهد بمیرد و من نمیخواهم او را ناراحت ببینم.»
حسین
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۲۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۷,۰۰۰
تومان