بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب مارینا | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مارینا

بریده‌هایی از کتاب مارینا

انتشارات:نشر نیماژ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۱۰۲ رأی
۴٫۱
(۱۰۲)
زندگی به هر یک از ما لحظه‌های نادری از خوش‌بختی کامل می‌دهد. آن‌ها گاهی روزها هستند، گاهی هفته‌ها. حتی گاهی هم سال‌ها
Qeziii
واقعیت دنیا خنده‌دارتر از کارهای پیش‌پاافتاده‌ی دلقک‌ها و رقص‌های خرس‌ها می‌شد
Qeziii
زمان با جسم همان کاری را می‌کند که حماقت با روح، آن را می‌پوساند
Qeziii
علمی که بتواند آدم را به کره‌ی ماه بفرستد، ولی قادر نباشد که تکه نانی روی میز هریک از افراد بشر بگذارد چه معنایی دارد؟
Qeziii
انسان تا وقتی از مرگ چیزی درک نکرده باشد، از زندگی هیچ ممکن نیست درک کند
Qeziii
آژیر ماشین‌های آتش‌نشانی مثل این‌که بابت ناتوانی‌شان اندوهگین باشند، به صدا درآمده بودند.
abbas aghaei
ینا برایم توجیه می‌کرد: ـ اگر یاد نگیری که خودت فکر کنی، تمام جغرافیا، مثلثات و حساب دنیا به هیچ دردی نمی‌خورد و این اندیشیدن را هیچ مدرسه‌ای یاد نمی‌دهد. این جزو برنامه‌شان نیست.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
انسان وقتی نداند به کجا می‌رود، هرگز به جایی نمی‌رسد.
mary
«طبیعت کودکی است که با زندگی‌های ما بازی می‌کند. وقتی از اسباب‌بازی‌های شکسته‌اش خسته می‌شود، دورشان می‌اندازد تا بازیچه‌های دیگری را جانشین آن‌ها کند. مسئولیت ما است که آن‌ها را جمع و تعمیر کنیم.»
mary
انسان تا وقتی از مرگ چیزی درک نکرده باشد، از زندگی هیچ ممکن نیست درک کند.
mary
خوب که حساب کنیم، علمی که بتواند آدم را به کره‌ی ماه بفرستد، ولی قادر نباشد که تکه نانی روی میز هریک از افراد بشر بگذارد چه معنایی دارد؟
لیلا یزدی
«شکست‌های خاموش آسان‌تر پذیرفته می‌شود.»
سپیده اسکندری
انسان تا وقتی از مرگ چیزی درک نکرده باشد، از زندگی هیچ ممکن نیست درک کند.
سپیده اسکندری
صبر مادر علم است. جواب دادم: ـ و نامادری دیوانگی.
سپیده اسکندری
اقیانوس زمان خاطره‌هایی را که در آن دفن کرده‌ایم، دیر یا زود، به ما باز می‌گرداند.
سپیده اسکندری
«فقط کسانی ناپدید می‌شوند که جای رفتن دارند.»
سپیده اسکندری
چنان ساختمان بدنی شکننده‌ای داشت که همان کلمه‌ی میکروب که در شعاع یک کیلومتری ادا می‌شد کافی بود تا او گمان کند دچار عفونت شده است
fatemeh
یک دوست خوب روزی به من گفت که مشکل‌ها مثل سوسک هستند. همین که آن‌ها را به روشنایی بیاورند می‌ترسند و می‌روند. گفتم: ـ دوست‌تان باید فرزانه‌ای باشد
fatemeh
همیشه این احساس را داشتم که خانم کارمن قرن را اشتباهی گرفته است، و اگر به قرن گذشته تعلق داشت ناپلئون هرگز از پیرنه نمی‌گذشت. و در آن اتاق، همهبه استثنای دیابتش – همین عقیده را داشتند.
fatemeh
ـ اوسکار، دیده‌اید که ما برق نداریم. راستش خیلی به پیشرفت‌های علم مدرن اعتقاد نداریم. خوب که حساب کنیم، علمی که بتواند آدم را به کره‌ی ماه بفرستد، ولی قادر نباشد که تکه نانی روی میز هریک از افراد بشر بگذارد چه معنایی دارد؟ گفتم: ـ شاید مسأله در علم نباشد، بلکه به کسانی مربوط باشد که در مورد کارکرد آن تصمیم می‌گیرند.
fatemeh

حجم

۲۱۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

حجم

۲۱۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۵۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان