بریدههایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
۴٫۵
(۱۳۰۳)
ـ شما دارید دربارهٔ نقشهٔ یک قتل صحبت میکنید. من هرگز حاضر نیستم با شما همراه بشم.
ـ کار سختیه اما شما هم مزدتون رو دریافت میکنید. ـ پرسشگرانه به او نگاه میکنم. ـ به من کمک کنید تا پادشاه بشم، من هم شما رو ملکهٔ ایران میکنم.
ـ در مورد من چه فکری کردید شاهزاده کاووس؟
fatemeh_z_gh09
پدرم همیشه میگه اگر زمانی احساس کردی تو زندگی مشکلی نداری و همهچیز داره به خوبی پیش میره، بدون که داری در مسیر اشتباه حرکت میکنی
B.A.H.A.R
هدیهای را به کسی تقدیم میکنی تا در زمان مناسب آنچه میخواهی بازپسگیری. نپذیرفتن هدیه نشان بیاحترامی است و نمیتوان آن را پس داد. بنابراین ناگزیر هستی در معاملهای شرکت کنی که نمیدانی چه چیزی را روزی باید در ازای آن بدهی. این یک معاملهٔ اجباری است!
B.A.H.A.R
داری چیزی رو از من پنهان میکنی؟
ـ هرچیزی رو که لازم بود بهت گفتم.
ـ میشه چیزهایی رو هم که لازم نیست بهم بگی؟
saleh sadri
داری چیزی رو از من پنهان میکنی؟
ـ هرچیزی رو که لازم بود بهت گفتم.
ـ میشه چیزهایی رو هم که لازم نیست بهم بگی؟
saleh sadri
میدانم که نمیتوانم پوریا را داشته باشم. اما همینکه بدانم او واقعاً مرا دوست دارد و در این مدت دروغ نگفته است، مرا آرام میکند. هرچند دوست داشتن کسی که نمیتوانی او را داشته باشی، غمگین و آزاردهنده است. اما کنار گذاشتن این دوستی و فراموش کردن آن، سختتر به نظر میرسد.
آسـا
غمناکترین زمان روز، هنگام غروب خورشیده. وقتی روز تموم میشه و باید از خودمون بپرسیم امروز چی کار کردیم.
دلتنگِ ماه
لبانم را میگزم و با نگرانی میپرسم:
ـ عاشق شدن چطوریه؟
دلتنگِ ماه
ـ اگر بقیهٔ آدمها هم تو رو میدیدن، میفهمیدن که مشکی جزو زیباترین رنگهای دنیاست. تو اینطور فکر نمیکنی؟
مهری
مهرگان روز مهرورزی است،
روز تحکیم دوستی و محبت.
مهرگان روز شماست!
شما که مهربانی را خوب میشناسید...
مهرگانتان پر از مهر و شادی
شاهزاده پوریای ساسانی
kiana
میخواهم حرفی بزنم اما هیچ کلمهای را پیدا نمیکنم. کلمهای نیست که در این لحظه بتواند احساسم را توصیف کند. در چنین شرایطی، سکوت را ترجیح میدهم. سکوتی که پر از ناگفتههاست. ناگفتههایی که هرگز نمیتوانند تبدیل به حرف و کلمه و جمله شوند... تنها باید در فضای سکوت معلق بمانند...
hena
ـ فرمانده گرشاسپ سخن بزرگی دارن. میگن هر زمان تو زندگی سختی و مشکلی نبود...
ـ بدون که داری تو مسیر اشتباه حرکت میکنی.
کاربر ۱۸۱۶۵
ـ در شجاعت عقل و فکر هست، اما در جسارت نه. جسور بودن خطرناکه.
arezooqeisary
ـ در شجاعت عقل و فکر هست، اما در جسارت نه. جسور بودن خطرناکه.
arezooqeisary
ـ پدرم همیشه میگه اگر زمانی احساس کردی تو زندگی مشکلی نداری و همهچیز داره به خوبی پیش میره، بدون که داری در مسیر اشتباه حرکت میکنی.
ـ چه ترسناک.
ـ ترسناکه اما درسته. مهمتر اینکه زیبا هم هست. –
arezooqeisary
در کتابی خوندم که چشمها دریچهٔ روحن.
ـ تعبیر جالبیه.
H.ryhnh
حقیقت اینه که هستم. من ولیعهد بودن رو دوست دارم. انقدر که حاضرم به خاطرش بجنگم. من قدرت رو، ثروت رو، حتی قصر رو هم دوست دارم. پس میشم یکی از همون آدمها.
H.ryhnh
به رعد نگاه میکنم. با آنکه قد نسبتاً کوتاهی دارد، نشستن روی آن بدون چهارپایه کمی دشوار است.
H.ryhnh
همهٔ آدمها تنهان. دوستان و اطرافیانمون فقط باعث میشن این تنهایی رو برای مدت کوتاهی فراموش کنیم.
Bita
غمی که برایم آشناست اما نمیشناسمش. آشناست و ناشناخته! درست مثل مفاهیم آخرین کلماتی که بر زبان آورده بود. چشم، روح، زیبایی...، دایانا!
عباس
حجم
۴۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۲۸ صفحه
حجم
۴۷۲٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۶۲۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان