بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان | صفحه ۲۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

بریده‌هایی از کتاب سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۵از ۱۳۰۴ رأی
۴٫۵
(۱۳۰۴)
می‌دونی دیبا، اهمیت جملات فقط به مفهوم‌شون نیست. بستگی داره که چه کسی چنین جمله‌ای رو میگه. وقتی از کسی توقع شنیدن حرفی رو نداری و بعد اون رو می‌شنوی، طبیعیه که خوشحال بشی.
Autumn
میشه از هر آدمی پادشاه ساخت دایانا اما بعضی‌ها پادشاه به دنیا میان.
Fardin
پوریا دستم را محکم‌تر می‌فشارد. قلبم آرام می‌شود. لبخند کوچکی بر لبانم می‌نشیند. من کجا می‌توانم بروم؟ با وجود پوریا تمام سختی‌های قصر قابل‌تحمل است. فقط کافی است... انگار دستم رها می‌شود. اما امکان ندارد. شاید من دیگر گرمای دست پوریا را احساس نمی‌کنم. سرم را به سختی می‌گردانم و به دستم نگاه می‌کنم. بی‌هیچ حرکتی در کنار بدنم قرار گرفته است. پاهایم بی‌حس می‌شوند. گرمایی که از دست چپم تا قلبم رسیده بود به سرمای سختی تبدیل می‌شود. سنگینی‌اش را در سینه‌ام احساس می‌کنم. انگار تمام قلبم یخ می‌زند.
فریبا صفایی
من لایق افتخار و تشکر نیستم. بلکه باید سرزنش و مجازات شوم.
shervin
هر زمان تو زندگی سختی و مشکلی نبود... ـ بدون که داری تو مسیر اشتباه حرکت می‌کنی.
Diako87
ـ این دفعه قول میدم بیام. ـ نه! قول ندید. به هرحال شما ولیعهد هستید. ممکنه کار مهمی پیش بیاد. ـ مردی که دو بار بر سر قولش نمونه، دیگه مرد نیست. پس حتماً میام.
مهلا
هر وقت احساس می‌کردم خودم رو نمی‌شناسم یا از چیزی می‌ترسیدم، فقط همین بهم آرامش می‌داد. اینکه بایستم و با افتخار بگم من دختر فرمانده گرشاسپ هستم. ـ
~sahar~
نمازگاه هاون را زمزمه می‌کنم: ـ می‌ستایم و ارج می‌گذارم و خشنود می‌کنم فرشتهٔ پاسبان بامداد پاک و سازنده را می‌ستایم و ارج می‌گذارم و خشنود می‌کنم آن سرور دهکده را که پاک و دادگستر و سازنده است. هماره و در همه حال، اهورامزدا، پروردگار یکتا را می‌ستایم.
~sahar~
گذشتهٔ انسان‌ها همان گذشته‌ای است که خود در ساختن آن شرکت داشته‌اند. نه گذشته‌ای که پیش از تولدشان رقم خورده است. من این گذشته را رها می‌کنم و خودم آینده‌ام را می‌سازم.
مندوستدارکتابم
فقط زمان می‌تونه نشون بده احساسات ما چقدر واقعی هستن.
دختر دریا
مشکی جزو زیباترین رنگ‌های دنیاست.
دختر دریا
ما همون آدمی هستیم که متولد شدیم. موقعیت پدر و مادرمون تعیین می‌کنه چه کسی باشیم. ـ من این‌طور فکر نمی‌کنم. ـ سرنوشت هرکس مشخصه. نمیشه با سرنوشت جنگید. ـ تقدیر یا سرنوشت به مسائلی مربوط میشه که دست ما نیست.
zeinab
نمی‌توانم پوریا را داشته باشم. اما همین‌که بدانم او واقعاً مرا دوست دارد و در این مدت دروغ نگفته است، مرا آرام می‌کند. هرچند دوست داشتن کسی که نمی‌توانی او را داشته باشی، غمگین و آزاردهنده است. اما کنار گذاشتن این دوستی و فراموش کردن آن، سخت‌تر به نظر می‌رسد.
salari
می‌گفت چشم‌ها نمی‌تونن رازهای دل انسان رو نگه دارن.
salari
در حالی که به چشمانم نگاه می‌کند می‌گوید: ـ زن مثل آبه و مرد مثل آتش. اگر آب و آتش در کنار هم قرار بگیرن، همدیگه رو نابود می‌کنن. یا باید با فاصله از هم باشن و یا با هم آمیخته بشن. می‌فهمی چی میگم؟
☆...○●arty🎓☆
یعنی پادشاه این حق رو نداره که از زندگی لذت ببره؟ ـ لذت بردن از زندگی با خوش‌گذران بودن فرق داره.
☆...○●arty🎓☆
بگم یاد گرفتم فقط زمان می‌تونه نشون بده احساسات ما چقدر واقعی هستن. این واقعاً تجربهٔ بزرگی برام بود.
☆...○●arty🎓☆
تصمیمی که با احساست می‌گیری، امکان پشیمونی داره. و وقتی پشیمون بشی، هیچ توجیهی برای تصمیمت نخواهی داشت.
lucifer
گذشتهٔ آدم‌هاست که آینده‌شون رو می‌سازه.
مریم
در اوستا نگاه پاک بر پوشش اولویت داره. همهٔ ما، زن و مرد، ابتدا به نگاه پاک توصیه شدیم و بعد به رعایت محدودیت‌های پوشش.
مریم

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۴۷۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان